دیپلماسی بلندگو
پوریا هاشمی |
خبر مسمویت فردی که به جاسوسی دوجانبه برای روسیه و انگلستان متهم بود موجی از تنشها را میان این دو کشور بههمراه داشت. اسکریپال نام فردی است که در روز ۴مارس زمانی که منزل خود را به همراه دخترش در منطقه سالزبوری انگلستان ترک میکرد دچار مسمومیت شدید با ماده مشکوکی شد. اسکریپال آنچنان که در رسانهها گفته شد مدتی زیادی در سرویسهای اطلاعاتی ارتش روسیه خدمت کرده بود اما در سال ۲۰۰۴ به اتهام فروختن اطلاعات سری به سرویس جاسوسی انگلستان (mi6) دستگیر و به ۱۳ سال حبس محکوم شد. وی در سال ۲۰۱۰ مشمول حکم عفو مدمدوف قرار گرفت و در قالب مبادله اسرا در سال ۲۰۱۰به انگلستان پناهنده شد اما این فرجامی آرام برای مهره روسی- انگلیسی نبود.
مارک سدویل مشاور امنیت ملی انگلستان معتقد است که هدف روسیه از مبادله اسکریپال در سال۲۰۱۰ جاسوسی غیر مستقیم از انگلستان بوده است. او در نامهای به دبیرکل ناتو مینویسد: « ایمیلهای اسکریپال از سال ۲۰۱۳ میلادی از سوی متخصصان سایبری سرویس اطلاعات نظامی اداره کل اطلاعات روسیه هدف قرار گرفته شده بودند». طرح این اتهام و مسمومیت اسکریپال بستر لازم را برای محکوم شدن دولت روسیه در نزد افکار عمومی انگلیس و اروپا فراهم کرد اتهام او فروش ۲۰هزار سند امنیتی حساس نظامی و سیاسی دولت روسیه به انگلستان است.
اگرچه اتهام مسمومیت اسکریپال پس از گذشت نزدیک به ۷ماه از سوی دولتمردان روسیه به صراحت رد میشود اما حساسیت دولت انگلیس و به دنبال آن مانور کشورهای دیگر اروپایی نظیر فرانسه و آلمان در این موضوع نشاندهنده وجود اهداف پیدا و پنهانی است که اروپاییان به سردمداری دولت انگلستان با فشار به روسیه به دنبال تحقق آن هستند. در این نوشتار تلاش شده است ضمن ارایه برشی سیاسی- اقتصادی از روابط اروپا و روسیه اهداف بازیهای امنیتی اروپا علیه روسیه مورد واکاوی قرار گیرد.
روسیه و نفوذ سیاسی در اروپا
تلاشهای هماهنگ اروپاییها در راستای سد نفوذ روسیه به یک سنت سیاسی- تاریخی در قاره سبز تبدیل شده است. اروپاییها همواره با نگاه تردید امیز به لبخند کرملین و کمکهای مالی آنها نگاه کردهاند. حمایتهای مالی و تبلیغاتی اخیر به احزاب محافظهکار اروپا از سوی روسیه واکنشهای تلخ مقامات اروپایی را برانگیخت. شورای آتلانتیک در گزارشی مدعی شد: «در سال ۲۰۱۴، جبهه ملی در فرانسه ۹ میلیون یورو وام از بانک روسیه پول دریافت کرده است. در سال ۲۰۱۶ مارین لوپه رییس جبهه ملی از روسیه درخواست ۲۷ میلیون یورو برای آماده شدن در مبارزات انتخابات ریاستجمهوری فرانسه کرد. این ادعا حقیقت دارد که روسیه برنامهای مدون برای کمکهای مالی به احزاب اروپایی طرفدار روسیه دارد».
اگرچه حمایتهای مالی بطور ضمنی از سوی کرملین تایید شده است و تقریبا شکل رسمی دارد اما با این وجود در میان صاحبنظران دانشگاهی روسیه نیز این اقدام دولت مخالفینی دارد. ولادیمیر مالاخوف استاد دانشگاه روسیه معتقد است: «حمایت دولت روسیه از احزاب راستگرای اروپا منجر به مخدوش شدن چهره روسیه در اروپا میشود و جز ضرر آوردهای برای روسیه نخواهد داشت » از نظر این استاد دانشگاه و برخی کارشناسان روسی حمایت روسیه از احزاب راستگرا نمیتواند به نفوذ دولت کرملین در اروپا کمکی کند زیرا احزاب مورد حمایت روسیه در اروپا جز احزاب ضعیف بشمار میآیند. از این رو کارشناسان تاکید میکنند که دولت روسیه باید از کمک به احزاب راستگرای اروپا پرهیز نمایند. اما همچنان این کمک ادامه پیدا کرده است و شکاف بین دولتهای اروپایی و روسیه عمیق ساخته است و اروپا از هرفرصتی استفاده میکند تا با زیر فشار قرار دادن روسیه در افکار عمومی مردم اروپا مانع از ادامه یافتن کمکهای روسیه به برخی از احزاب شود.
کلاه جاسوسها بر روابط روسیه و اروپا
اولینبار نیست که حاشیههای پرونده یک جاسوس به تنشهای عمیق میان روسیه و اروپا دامن میزند. سایه جاسوسان در روابط رسمی بین اروپاییان و روسها به گذشتههای دور میرسد. مهمترین برنامه سرویسهای خارجی ک.گ.ب در دوران شوروی استخدام زبدهترین جاسوسها برای نفوذ در قاره سبز بود تا در اوج برخود تضاد مارکسیست و لیبرالیسم نقاط آسیب پذیر کشورهای اروپایی شناسایی شود تا در فرصت مناسب وارد ساختن ضربههای مهلک به دولتهای اروپایی وجود داشته باشد.
اگرچه با فروپاشی شوروی و تغییر ساختارهای امنیتی روسیه جاسوسی به شکل گذشته ادامه پیدا نکرد اما با این حال هرازچندگاهی حضور جاسوسهای مرموز روسیه و ادعای شناسایی و دستگیری آنها؛ حافظه تاریخی اروپاییان را از اقدامات جاسوسی ک.گ ب زنده نگاه داشته است. نباید از این نکته غافل شد که جاسوسی فقط از سوی روسیه روی نداده است و کشورهای اروپایی نیز با جاسوسی بدنبال روزنه نفوذ به بدنه اطلاعاتی روسیه بودهاند.
صدراعظم اتریش روز (۹ نوامبر ۲۰۱۸) در یک کنفرانس خبری از دستگیری سرهنگ بازنشستهای گفت که از سال ۱۹۹۰ میلادی تاکنون با روسیه ارتباط داشته و اقدام به انتقال اطلاعات امنیتی از کشورش به سرویس امنیتی روسیه کرده است و این اتفاق موجب شد تا وزیر خارجه اتریش سفرش به روسیه را لغو نماید. با فرض درست بودن اتهام جاسوسی دولت روسیه از اتریش به نظر میرسد واکنشهای دیپلماتیک نمیتواند در عمل بر روی رفتار روسها تغییری ایجاد کند چرا که پیش از این اتفاق امریکا و غرب در اقدامی هماهنگ و دیپلماتیک بیش از ۶۰ دیپلمات روس بعلت مشارکت دولت روسیه در ترور اسکریپال از اروپا و امریکا اخراج کردند. این اقدام اگرچه به عنوان «بزرگترین اقدام ضد جاسوسی غرب علیه روسیه» پس از جنگ سرد لقب گرفت اما با این وجود روسها هیچ تغییر خاصی در رفتار دیپلماتیک با اروپا و غرب صورت ندادند و تنها وعده دادن که پاسخی سخت و خشن در راه است.
از آخرین واکنش سخت و خشن روسیه به اروپا تقریبا ۱۱ سال میگذرد. در سال ۲۰۰۶ دولت وقت روسیه روابطش را در تمام عرصهها با انگلستان به صفر رساند؛ دلیل این رویداد مهم در روابط روسیه و انگلستان واکنش به قتل مشکوک فردی به نام الکساندر لیتویننکو بود. وی جاسوس روسیه بود که از دولت انگلستان پناهندگی گرفت و پس از مدتی به شکلی کاملا مرموز با میزان بالایی از اورانیوم دچار مسمومیت و فوت شد. هیات تحقیق و تفحص دولت انگلستان سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که قتل لیتویننکو با دستور مستقیم پوتین انجام شده است درحالی که روسها سال ۲۰۰۶ انگیزه اصلی قطع رابطه با لندن را دست داشتن دولت انگلستان در قتل مشکوک لیتویننکو اعلام کردند. اما دیگر نه قتلها و بازداشت روستبارها در اروپا با واکنشی مشابه سال۲۰۰۶ از سوی دولت روسیه مواجه شده است و نه اروپاییان واکنش درخورد توجهی به این اقدامات داشتهاند. کلید حل رفتارهای معماگونه متقابل روسیه و اروپا چیست؟
وابستگی متقابل اقتصادی
بر اساس جدیدترین آمار انتشار یافته در سال ۲۰۱۸م، کشور روسیه جایگاه پانزدهم از کل اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده است. اقلام اساسی درآمدزای اقتصاد روسیه عبارتند از: گاز، نفت، فرآوردههای نفتی، فلزات، چوب، مواد شیمیایی و تسلیحات نظامی.پس از چین مشتری اصلی اقلام صادراتی روسیه به ویژه گاز و نفت، کشورهای اروپایی هستند. نبض حیات و مرگ صنایع کشورهای هلند، آلمان، انگلیس و فرانسه در گرو واردات انرژی از فدراسیون روسیه است.
پس از تحریم اروپا علیه روسیه بیشترین آسیب به بخش سرمایهگذاری اقتصاد این کشور وارد شده است. روند رو به کاهش سرمایهگذاری کشورهای اروپایی در بخش زیرساخت روسیه و همچنین بخشهای اکتشاف و تخلیه نفت با سرعت زیادی روند کاهندهای را طی میکند.انتون سیلوانف وزیر دارایی روسیه میگوید: «تحریمها بر بخش سرمایهگذاری روسیه تاثیر گذاشته است و در ضمن کاهش ارزش اوراق بهادر روسیه امکان هرگونه دریافت وام از طریق کشورهای اروپایی برای بخش زیر ساخت روسیه غیر ممکن کرده است».
بیشترین محدودیت بر کالاهای وارداتی روسیه پس از تحریمهای اتحادیه اروپا سال۲۰۱۴م. مربوط به واردات بخش محصولات کشاورزی است که آسیب بسیاری به اقتصاد کشورهای صادرکننده حوزه بالتیک وارد آورده است. تحریم فروش محصولات کشاورزی به روسیه از سوی اتحادیه اروپا منجر به از دست رفتن بازار پر سود ۷۰۰ هزار تنی محصولات غذایی در روسیه شد. این اتفاق باعث شد تا دولت روسیه تصمیم بگیرد درهای بازار غذایی خود را به روی کشورهای آسیا میانه، ترکیه و ایران باز نماید تا خلأ واردات از کشورهای اروپایی جبران کند.
تحریمها تحمیلی اروپا علیه روسیه بدلیل تنشها ژئوپلیتیک (الحاق کریمه) تنشهای سیاسی امنیتی باعث شد تا در کوتاهمدت روند رو به کاهش صادرات انرژی از روسیه در سال ۲۰۱۶ به اوج رسید اما صنایع بزرگ اروپا از کاهش واردات انرژی تاب نیاوردند و روند افزایش واردات انرژی از روسیه از فوریه ۲۰۱۶ تا به امروز ادامه داشته است. بنا به گفته مسوولان روسی صادرات گاز به کشورهای اروپایی با شتاب زیادی در سالهای پیشرو به روند رو به افزایش خود ادامه میدهد.الکساندر مدمدوف مدیرعامل شرکت نفت گازپروم روسیه میگوید: « قصد داریم در سال ۲۰۱۸ رکورد جدیدی به ثبت برسانیم. صادرات حداقل ۱۸۰میلیارد لیتر مکعب دومین رکورد بالا نسبت به صادرات ۱۹۰میلیارد لیتر مکعبی سال ۲۰۱۷ به اروپا خواهد بود.»
براساس آمار رسمی که گمرک روسیه (FCS) منتشر کرده است میزان صادرات گاز از روسیه به کشورهای اروپا از فوریه تا ژانویه۲۰۱۸ به میزان ۲۷.۸درصد افزایش داشته است که این رقم رشد از صادرات چشمگیر انرژی از روسیه به اروپا حکایت میکند و بیاثر بودن تحریمها بر صادرات انرژی از روسیه اثبات مینماید. همچنین با توجه به صرفه نبودن واردات انرژی از مسیری غیر از روسیه به اروپا و همچنین عدم توانایی تغییر لولههای گاز و نفت که به اروپا وارد میشود، بنظر نمیآید در میان مدت و بلندمدت «هیچ تنش ژئوپلیتیکی و سیاسی- امنیتی » توانایی اثرگذاری بر واردات انرژی از روسیه ندارد.
ناتو، امریکا و روسیه
ترامپ در تبلیغات انتخاباتیاش بر این ادعا پافشاری داشت که ناتو جز تحمیل هزینه فایده محسوسی برای امریکا ندارد و از این رو ایالات متحده باید از تزریق بودجه به ناتو برای همیشه صرف نظر کند. ترامپ پس از اینکه پیروز انتخابات شد در اولین نشست پیمان آتلانتیک شمالی گفت: «ما در ناتو داریم هزینه وحشتناک امنیت آلمان و فرانسه و بسیاری دیگر از کشورها را علیه تهدید احتمالی روسیه میدهیم، آن وقت متحدان ما مهمترین قراردادهایشان را با روسیه میبندنند. آلمان تا ۷۰ درصد از مصرف انرژی خود را به روسیه وابسته است.»
براساس آخرین آمارهای رسمی در سال ۲۰۱۷م سهم امریکا در پرداخت بودجه به ناتو ۶.۹۸ برابر بودجهای است که انگلستان به عنوان دومین کشور با بالاترین میزان پرداخت بودجه به ناتو میپردازد. سهم سالانه آلمان با ۴۵.۴۷۲ میلیون دلار، فرانسه با ۴۵.۹۲۷میلیون دلار و انگلستان با ۵۵.۲۳۷میلیون دلار در برابر سهم امریکا که ۶۸۵.۹۵۷میلیون دلار است آنقدر ناچیز است که به چشم نمیاید. به همین دلیل امروز امریکا نقش محوری در بقای پیمان آتلانتیک شمالی دارد و خروج امریکا از ناتو این پیمان را در خطر فروپاشی قرار میدهد.
دولت فعلی امریکا در مدیریت سیاست خارجی دچار دوگانگی شده است ترامپ از یک سو از دوستی با دشمن اصلی ناتو یعنی روسیه سخن به زبان میاورد و از سوی دیگر تحت فشار جربانهای داخلی امریکا معتقد است روسیه نقش مخربی در دنیا ایفا میکند. اروپا نیز تلاش دارد نقش روسیه را به عنوان یک تهدید علیه کل اروپا به پررنگی پیش از جنگ سرد باقی نگه دارد. مانور اروپا بر اقدام روسیه در الحاق کریمه، بازی جاسوسان روسی در اروپا و اقدامات وسیع دیپلماتیک میتواند مهمترین بعد از سیاست اروپا برای پراهمیت جلوه دادن خطر روسیه علیه امنیت و اقتصاد قاره سبز باشد.
منطق اقتصادی ترامپ بر دو نکته تاکید دارد که خروج امریکا از ناتو رو محتملتر از گذشته بنظر میرساند: اولی هزینه بالایی ست که ناتو برای امریکا بدون هیچ آورده اقتصادی دارد و دومی قراردادهای بزرگ اقتصادی اروپا در بخشهای مختلف به ویژه در بخش انرژی با روسیه است که نشان میدهد تنشها میان اروپا و روسیه بیش از یک تقابل و لفاظی دیپلماتیک نیست و روسیه خطر جدی امنیتی سیاسی علیه اروپا نمیتواند باشد.
نتیجهگیری
اتحادیه اروپا روندی رو به افول را تجربه میکند و خطر فروپاشی اتحادیه اروپا تبدیل به واقعیتی غیرقابل کتمان در نگاه کارشناسان شده است. امروز اروپا چارهای ندارد تا روابطش با روسیه قوت ببخشد چراکه اقتصاد کشورهای بزرگ صنعتیش وابسته به انرژی روسیه -دشمن سنتی اتحادیه اروپا- است. ترامپ نیز برخورد دوگانه اروپا با روسیه برنمیتابد و درنتیجه همزمان با احتمال خطر فروپاشی در اتحادیه اروپا معنی وجودی ناتو نیز درحال کمرنگ شدن است. اتحادیه اروپا تلاش میکند تا امریکا را مجاب به ادامه تزریق بودجه نظامی به ناتو کند اما ایالات متحده معتقد است که روسیه نمیتواند انگیزه کافی برای حمایت نظامی و مالی امریکا از ناتو باشد از این رو به نظر میرسد اروپا از تنشهای امنیتی-سیاسی با روسیه استقبال کند تا بتواند نظر امریکا برای جذب بودجه به ناتو جلب نماید؛ بحران اوکراین، بازداشت جاسوسان روسی، حمایت مالی دولت روسیه از احزاب همفکر در اروپا، قتلهای مشکوک از مواردی است که اروپا در مانورهای رسانهای و دیپلماتیک علیه روسیه کمال بهره را میبرد. اما این سطح از تنشها به حوزه حساس انرژی امتداد پیدا نخواهد کرد و در «بلندگوها» باقی خواهد ماند.
منبع: شمس