راهکار برونرفت از بحرانهای طبیعی
عباس ریاضت
رییس انجمن شهرسازی
این روزها کلمه تابآوری را از زبان مسوولان بسیار شنیدهاید، ولی جالب است بدانید اکثرا معنی آن را در اجرا نمیدانند و راهکار و پیشنهاد اجرایی برای آن ندارند. واژه تابآوری در فرهنگ لغت، توانایی بازیابی یا بهبود سریع، تغییر، شناوری و کشسانی و همچنین خاصیت فنری و ارتجاعی ترجمه شده است. تابآوری یکی از مهمترین مباحث تحقیق در زمینه رسیدن به پایداری است. مفهوم تابآوری به اشکال گوناگونی تعریف شده و حلقههای مفهومی متعددی از آن شکل گرفته است. تابآوری یعنی برگشت به گذشته یعنی درجهای که سیستم قادر است خطرات را جذب و بتواند خودش را سازماندهی کند. بر این مبنا، تابآوری از «جذب اختلالات» و«بازگشت به حالت قبلی» و «خودسازماندهی» و «افزایش ظرفیت یادگیری» و«سازگاری» ترکیب شده است. ریشه کلمه تابآوری، کلمه لاتین Resilio به معنی حالت ارتجاعی داشتن است که در قرن17 میلادی نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
بوم شناسان برای نخستینبار مفهوم کلی آن را بیش از 30 سال پیش پذیرفتند. از آن زمان به بعد، این واژه برای بلایای کوتاهمدت و پدیدههای بلندمدت مانند تغییر آب و هوا مورد استفاده قرارگرفت. تابآوری در شاخههای مخلف علوم تعریف شده و کاربرد دارد . یکی از شاخههای تابآوری، تابآوری شهری است که در ایران کمتر به آن توجه شده است. برای درک بهتر مفهوم تابآوری، یک فنر را در نظر بگیرید که برای چند دقیقه توسط دو بازو از هر دو طرف کشیده میشود . هر چیزی در جهان مادی آستانه تحمل دارد و این فنر نیز به دلیل نوع طراحی و جنس فلز مخصوص، آستانه تحمل خود را بالا برده است و به همین دلیل میتواند در مقابل این نیرو مقاومت کند و پس از اینکه فنر توسط این دو بازو رها شود، به حالت اولیه خود باز میگردد. ما باید شهرهای خود را به گونهای طراحی و برنامهریزی کنیم که بتواند پس از نیروی زلزله چند دقیقهای، در کمترین زمان ممکن و با کمترین دخالت انسانی، به حالت اولیه خود قبل از زلزله باز گردد. از آنجایی که شهروندان هنگام زلزله بسیار آشفته و به فکر نجات خود و خانوادههای خود هستند، این نوع طراحی و برنامهریزی کالبد شهرهای ما است که میتواند منجر به آسیب کمتر شود و مسیر بازگشت به حالت اولیه را برای ما فراهم کند.
تابآور کردن شهرها نیاز به متخصصین نخبه و ایدهپرداز دارد تا بتوانند ایدههای اجرایی و با جزئیات کامل را در تمام مراحل چهارگانه چرخه تابآوری، مطرح و اجرا کنند .این مراحل عبارتند از: مرحله کاهش، آمادگی، واکنش و مرحله بازیابی.
مرحله کاهش: در این مرحله فعالیتهایی برای حذف کردن یا کاهش آثار بحران و کاهش آثار سوء زلزله انجام میشود.در این مرحله فرض بر این است که هنوز زلزلهای اتفاق نیافتاده است.مدیران شهری باید بدانند چه اقداماتی را در این مرحله برای کاهش آثار زلزله باید انجام دهند.
مرحله آمادگی: فعالیتهایی که برای حفظ جان مردم و کاهش آسیبها با آمادهسازی مردم برای واکنش مناسب در مواقع ضروری انجام میگیرد.در این مرحله باید طراحی و برنامهریزی ما به گونهای باشد که آمادگی لازم را هنگام وقوع زلزله داشته باشیم .
مرحله واکنش: این مرحله شامل فعالیتهایی است که در همان دقایق اولیه زلزله و چند روز پس از آن برای فراهم کردن کمکهای ضروری به آسیبدیدگان حادثه و کاهش احتمال حوادث ثانویه و سرعت بخشیدن در عملیات بازیابی انجام میشود.
مرحله بازیابی: این مرحله شامل برنامه کمکهای فردی و جمعی است که طی هفتهها و ماهها و سالهای آینده برای سرعت بخشیدن در بازیابی جوامع فراهم میکند.
کلیه ابعاد آسیبپذیری در تمام این مراحل باید مورد بررسی قرار گیرد . ابعاد آسیبپذیری در بعد شهری عبارتند از: بعد کالبدی، بعد اجتماعی، بعد زیست محیطی، بعد اقتصادی، بعد مدیریتی، بعد تاسیسات شهری، بعد تجهیزات شهری، بعد فرهنگی، بعد سیاسی، بعد فناوری و بعد نهادی.
برای مثال، در بعد کالبدی در «مرحله کاهش» باید به مواردی همچون، مقاومسازی ساختمانها، اصلاح دسترسیها، عناصر الحاقی به نمای ساختمانها، تبدیل زمینهای بایر و متروک به فضاهای باز و سبز و توجه به دانهبندی بافت شهری و مقاومسازی ساختمانها اشاره کرد.
در «مرحله آمادگی» باید به طراحی مکانهای عمومی و فضاهای باز، طراحی کاربریهای منعطف برای کمک به آسیب دیدگان، تخصیص سرانه مناسب به مراکز درمانی با شعاع دسترسی مناسب برای هر محله یا منطقه، بالابردن آگاهی مردم نسبت به نقاط و مناطق لرزه خیز و کاهش قیمت زمین و عدم خرید و فروش در این مناطق، استفاده از پنجرههای کوچک با شیشههای کم اشاره کرد.
در «مرحله واکنش» میتوان به مواردی همچون، جلوگیری از ورود مردم به ساختمانهایی که احتمال تخریب آنها پس لرزه وجود دارند و همچنین جلوگیری از ورود افراد به ساختمانهای ویران شده اشاره کرد. مسدود شدن شبکه راه بعد حادثه که تلفات و خسارات را شدت میبخشد، عدم وجود جان پناه مناسب در مقابل فروریختن آوار و شیشههای ساختمانها، وجود کوچههای باریک و تراکم زیاد ساختمانها اشاره کرد.
همچنین ایجاد بیمارستانهای صحرایی، بسته بودن درب مدارس و مساجد و کاربریهای عمومی برای کمک به مردم، وجود مصالح ساختمانی سست و ناایمن در نمای ساختمانها و ریزش آنها بر سر مردم، نبود راههای دسترسی متفاوت به بافت مرکزی محلات، وجود ساختمانهای با نمای شیشهای به خصوص ساختمانهای جنوبی که پنجرهها در سمت کوچه قرار گرفتهاند و ریزش آنها منجر به آسیب به افراد سالم خواهد شد از دیگر موارد در این زمینه است. علاوه براین، عدم وجود کاربریهای منعطف و قابل باز استفاده هنگام بحران، بررسی راههای فرار و خروج و تخلیه اضطراری که جایگزین سیستم شبکه ارتباطی آسیب دیده شود، تا عبور و مرور ماشینهای امدادی و آمبولانسها براحتی انجام گیرد، نبود یا کمبود فضای باز ایمن در محلات را میتوان به موارد بالا اضافه کرد.
در «مرحله بازیابی» میتوان به مواردی همچون، تخریب جادهها و مسدود شدن راهها برای کمکرسانی، ریزش ساختمانهای سست، انتقال و اسکان افراد به مناطق اطراف محل زلزله، همراهی تمامی ارگانها در ایجاد شرایط بهتر، ریزش نما و عناصر نصب شده و باقی مانده در نما، استفاده و جایگزینی مصالح ساختمانی بیکیفیت و ارزان اهدا شده، عدم تحقیقات درباره علل تخریب ساختمانها و مشکلات فنی آنها و جلوگیری از تکرار آن، عدم استفاده از تکنولوژی و راهکارهای جدید و ایمن در سازههای جدید بعد از حادثه، درخواست کمک از مهندسان سایر کشورهای زلزله خیز موفق و معرفی نقشههای ضد زلزله واقعی به مردم و سازندگان، استفاده از فرصت پیش آمده برای باز طراحی فضاهای شهری طبق اصول طراحی و برنامهریزی شهری و منظر
اشاره کرد.
متاسفانه اطلاعرسانی و آموزش شهروندان و حتی مدیران در مقابل زلزله، فقط به یک شرایط فرضی اشاره دارد، یعنی همه شهروندان را در خانه و کنار یک میز تصور میکند که هنگام زلزله باید به زیر آن پناه ببرند یعنی فقط به مرحله واکنش اشاره میکند. در صورتی که مرحله واکنش، فقط یکی از مراحل چهارگانه است و شهروندان و حتی مسوولان در سه مرحله دیگر هیچگونه آموزشی ندیدهاند و هیچ سناریویی در ذهن ندارند. به همین علت، در زلزله سال گذشته تهران، مردم آسیبی ندیدند ولی ترافیک سراسر شهر را فراگرفته بود و خیلی از مردم تا صبح در ماشینهای خود بهسر بردند و هیچ مکانی برای اسکان آنها وجود نداشت. بسیاری نیز به دنبال شناسایی مکانهای ایمن در محله خود بودند زیرا تا به حال به چنین چیزی فکر
نکرده بودند .
مدیران شهری و مدیران بحران باید برای هر محله از شهر تهران سناریوهایی مخصوص به آن محله را به صورت داستان یا فیلم تهیه کنند و همراه با جدولی مشابه آنچه توضیح داده شد به صورت مسابقه با جوایز ویژه، در اختیار مردم قرار دهند و از مردم بخواهند همراه با خانواده خود فیلمها را مشاهده و سپس جداول را تکمیل کنند. در این جداول فرد باید برای هر چهار مرحله از قبل از زلزله تا بعد از آن، ایدههای خود را برای تمامی ابعاد کالبدی، اجتماعی و ... در جدول وارد کند و بدین شکل افراد مجبور به تفکر دقیق در تمامی مراحل میشوند . پس از برگزاری مسابقه، بهترین ایدهها و موارد در یک جدول کلی همراه با نقشه خروج اضطراری و مکانهای ایمن محله آماده و چاپ میشود و در اختیار شرکتکنندگان و سایر افراد محله قرار میگیرد . بدین شکل ساکنان هر محله میتوانند نقاط ایمن و نقاط آسیب پذیر محله خود را بهتر بشناسند و هنگام زلزله و حتی قبل از وقوع آن، شرایط را برای سناریوهای مختلف آماده کنند و از آنجایی که بودجه شهرداریها محدود است، این روش باعث میشود خود ساکنان محلات، با بودجه شخصی خود اقدام به ایمنسازی محلات، کوچهها و خانههای خود کنند و این روش، هزینههای جبران خسارت را در آینده بسیار کاهش میدهد .