فساد در شهرداریها فقط مالی نیست
گروه راه و شهرسازی|
وجود و رایج شدن فساد در حاکمیت، علاوهبر اینکه موجب ناکارآمدی و کاهش کیفیت ارائه خدمات میشود، بهواسطه از بین بردن اعتماد مردم به نهادهای حاکمیتی تأثیرات نامطلوب پایداری بر سرمایه اجتماعی، اعتماد و بهتبع آن مشارکت مردم دارد. شهرداریها، هم از لحاظ ارتباط نزدیک و رودررو با مسائل روزمره مردم و هم از نظر حجم بالای فعالیت و ورود به طرحهای کلان مالی و اقتصادی، بطور بالقوه جزو نهادهای دارای ریسک بالای فساد و بستر بروز فسادهای بزرگ اقتصادی هستند.یکی از کارآمدترین روشها برای مقابله با فساد در مدیریت شهری و احیا و ارتقای سطح اعتماد متقابل مردم و شهرداری قرار دادن شهرداری در اتاق شیشهای از طریق ابزارهای شفافیت است. به همین دلیل شورای شهر پنجم تهران بعد از روی کار آمدن موضع شفافسازی را در دستور کار خود قرار داد و اولین گام نیز راهاندازی سامانه شفافیت بود که به گفته کارشناسان میتواند نقش پر رنگی در مبارزه با فساد و شفافسازی داشته باشد. کامبیز مصطفی پور کارشناس شهری در گفتوگو با «تعادل» عنوان کرد که فساد فقط در زمینه مالی صورت نمیگیرد، گاهی اوقات نوع حکمرانی بر اساس یک باور خاص است و جریانی را ایجاد میکند که اصولا مورد نیاز مردم نیست و فقط هدر دادن سرمایههای مردم است.
مصطفی پور با اشاره به با بیان اینکه سامانه شفافیت در 21 فروردین 97 در شهرداری تهران راهاندازی شد، تصریح کرد: یکی از شیوههای سالمسازی این است که افکار عمومی را متوجه اهمیت این موضوع کنیم. اکنون روی سامانه شفافیت شهرداری قراردادهای مهم، اطلاعات مربوط به مدیران و سوابق آنها، بودجه سال 97، گزارش عملکرد مالی شهرداری تهران قرار داده شده که اتفاق مثبتی است.
برگزاری رفراندوم شهری
او ادامه داد: از آن جا که شهرداری یک سازمان عمومی محسوب میشود، همه منابع و مصارف آن در حوزه بخش عمومی است و هیچ پروژه خصوصی وجود ندارد. در نتیجه مردم باید در تصمیمگیریها حتی در زمینه ساخت و سازپروژهها سهیم باشند.به نظر من برای انجام پروژههای شهرداری باید رفراندوم شهری برگزار شود و مردم نظر خود را عنوان کنند.شهرداریها باید به مردم اطلاع دهند که چه پروژهای با چه مشخصات و هزینهای قرار است احداث شود و آیا شهروندان راضی به اجرای این پروژه هستند یا خیر.
به گفته او مدیریت شهری که نتواند مشارکت مردم را جلب کند، قطعا هزینههایی را برای شهر میپردازد که آن هم ممکن است فساد تلقی شود. بنابراین اصلاح فرایندها یکی از اقدامهای بسیار مهم در جهت شفافیت امور شهری به شمار میرود.اکنون بسیاری از فرایندها در شهرداری کهنه و قدیمی شده و با شرایط جدید و مدرن تطابق ندارد و اصلاح این فرایندها میتواند منجر به انسداد منافذ فساد شود.
اصلاح قوانین
این کارشناس شهری دومین موردی که در شفافسازی باید مورد توجه قرار بگیرد را، ضوابط، قوانین و مقررات دانست که بعضا بسیار پیچیده و متناقض است. او در این باره توضیح داد: باید با سبک کردن قوانین و شفاف کردن آنها، شهروندان را با قوانین آشنا کرد. بسیاری مواقع شهروندان با مراجعه به شهرداری در مواجهه با قوانین سردرگم میشوند. دلیل آن هم شفاف نبودن قوانین است. گاهی بر اساس یک دستورالعمل میتوان جلوی یک تخلف را گرفت و بر اساس یک دستورالعمل دیگر انجام همان کار خلاف قانونی شده است.در واقع آیین نامهها و ضوابط پیچیده این فرصت را فراهم میکند تا دسترسی شهروندان به اطلاعاتی که مورد نیازشان است، از آنها دور نگه داشته شود. بنابراین هر چه سطح دسترسی و سهم شهروندان به اطلاعات شهری افزایش یابد، ریسک فسادپذیری کاهش خواهد یافت.
او با بیان اینکه فقط مدیریت شهری مسوول مبارزه با فساد و شفافسازی نیست، تصریح کرد: نهادهای مدنی، رسانهها و حتی شهروندان عادی نیز دراین قضیه نقش دارند.وقتی تخلف رشوه صورت میگیرد، رشوهدهنده نیز خود یکی از عوامل تخلف به شمار میرود.متاسفانه گویی مردم به این شیوه عادت کردهاند و چنانچه مامور متخلفی از آنها رشوه بخواهد، نمیتوانند از حق و حقوق خود دفاع کنند و ترجیح میدهند با دادن رشوه هر چه زودتر مشکل را برطرف کنند.در واقع یک بخش فساد خود مردم هستند و در نتیجه جامعه باید در حوزه شفافسازی رشد کند که این امر با حمکرانی خوب اتفاق میافتد.
او با اشاره به نظامهای اقتصادی گفت: یک نظام اقتصادی نقش اثرگذاری در بروز فساد دارد و میتواند فساد را افزایش یا کاهش دهد.در واقع زمانی که دستیابی به اهداف مشروع به وسیله ابزار مشروع محقق نشود، «ابداع» صورت میگیرد. کارکنان هر سازمانی که حقوق و درآمدهایشان کفاف یک زندگی شهری را نمیدهد و قادر به تامین نیازهای زندگی خود در بعد کلان نیستند، دست به ابداع میزنند. در واقع زمانی که نظام اقتصادی دچار اختلال میشود، فساد اقتصادی هم افزایش مییابد. چرا در جامعه ما دروغ زیاد است زیرا در صورت راستگویی نمیتوانند به اهداف مورد نظر خود برسند. متاسفانه باید گفت، فساد در بدنه شهروندان هم نفوذ کرده است. بنابراین برای شفافسازی یک ساختار اجتماعی - اقتصادی سالم هم باید وجود داشته باشد.
فساد در خارج از حیطه شهرداری
مصطفی پور در این زمینه اظهار کرد: برای مثال، یکی از شاخصهای شفافسازی بحث اعتماد مردم به یکدیگر است.اکنون میزان اعتماد عمومی و اعتماد فردی شهروندان به یکدیگر چقدر است؟چقدر یک شهروند میتواند یک کیف پر از پول را برای 5 دقیقه سر خیابان قرار دهد و دوباره باز گردد و آن را بر دارد؟! سازمانها هم از همین مردم تشکیل شده، جامعهای که سرمایههای آن افول پیدا کرده و میزان اعتماد بین افراد خانواده، دوستان و مردم محله بهشدت کاهش پیدا کرده است.
وی تاکید کرد: البته میتوان با انجام کارهایی نظیر ساده کردن ساختار، عمومی کردن برگزاری مناقصهها و مزایدهها و نظایر آن سازمان را شیشهای کرد اما بخشی از این فسادها اصولا در اعتبارات شهرداری صورت نمیگیرد و در بین مردم این اتفاق میافتد. یعنی ممکن است، نیروی شهرداری با فعالان بخش خصوصی در بیرون از شهرداری تبانی کنند و این موضوع میتواند هیچ ربطی به درآمدهای شهرداری نداشته باشد.در واقع ثروت شهر تهران فقط آن ثروتی نیست که شهرداری به عنوان بودجه 17 هزار میلیارد تومانی در نظر دارد. داراییهای مردم در شهر برای مردم است. در این مکانها هم شفافیت نیست. برای مثال، وقتی هنگام چک کردن پروانههای ساختمانی عمدتا در آنها تخلفات وجود دارد. این خودش میتواند یک شاخص باشد که چقدر شهروندان ما تابع قانون هستند.در نتیجه میتوان گفت ساختار اجتماعی ما نیز دارای اشکالاتی است که همه با هم باید برای رفع آن تلاش کنیم.
او با بیان اینکه خوشبختانه اقدامهای شهرداری تاکنون نتایج مثبتی داشته است، اظهار کرد: طبق نظر سنجی که مرکز مطالعات شهرداری انجام داده از سال گذشته تاکنون میزان فساد در شهرداری 11 درصد کاهش داشته است. راهاندازی سامانه شفافیت کمک بزرگی به سالمسازی امور در شهرداری خواهد کرد، زیرا قبلا به دلیل روشن نبودن وضعیت قراردادها این امکان وجود داشت که در بخشهایی تهاتر صورت میگرفت به دلیل پیچیده شدن فرایندها زمینه فساد نیز افزایش مییافت که اکنون این زمینه از بین رفته است.از سوی دیگر حساس شدن رسانهها و مردم نیز به ایجاد شفافیت کمک خواهد کرد.
گستره وسیع فساد
مصطفی پور با بیان اینکه فساد فقط در زمینه مالی صورت نمیگیرد، تصریح کرد: گاهی اوقات نوع حکمرانی بر اساس یک باور خاص است و جریانی را ایجاد میکند که اصولا مورد نیاز مردم نیست و فقط هدر دادن سرمایههای مردم است. اکنون مهندسی ارزش در پروژههای ما گم است و معنایی ندارد. به همین دلیل شهر گران اداره میشود و این به معنای حیف کردن مال مردم است.
او با اشاره به اینکه نگه داشتن نیروهای سالم و با سواد و کارا از جمله مواردی است که موردغفلت قرار گرفته است، گفت: این موضوع نیز به نوعی آسیب وارد کردن به شهر است . زیرا کسی که سابقه کار در امور شهری دارد و در این راه تلاش میکند نباید به راحتی کنار گذشته شود. منظورم این است که فساد میتواند در ابعاد گستردهتری از قراردادها و بحثهای مالی رخ دهد.