تله تحریمهای چندمرحلهای
فراز جبلی|
مشاور سردبیر|
از زمان روی کار آمدن ترامپ، بسیاری از سختگیریهای وی بر ایران قابل پیشبینی بود. موارد متعددی را رییسجمهور امریکا در سخنرانیهای خود اعلام کرده بود که یک به یک در حال اجرایی شدن است. اما مشکل از آنجایی آغاز میشود که ایران به جای پیشبینی حرکات بعدی دست به سیاستهای واکنشی دیرهنگام میزند و به زبان ساده در مسیری حرکت میکند که امریکا و کشورهای تحریمکننده ایران در نظر دارند. در روزهای اخیر ایران بالاخره قبول کرد که تجارت خارجی خود با بعضی کشورها را بر اساس ارز آن کشور یا ریال انجام دهد. این موضوع برای تجارت ایران و عراق و تجارت ایران و هند رخ داده است و بر این اساس معیار تجارت با این کشورها ریال- دینار و ریال-روپیه است. جالب آن است که به دلیل مشکلاتی که تجارت با این کشورها در ماههای اخیر داشت در مقطع کنونی بسیاری این تصمیم را مفید و عامل حل بعضی مشکلات میدانند در حالی که در صورت داشتن استراتژی روشن از روز اول با پیمان پولی امکان جلوگیری از این تنگنا وجود داشت. ایران در مورد کشورهایی اقدام به برقراری تجارت با پول آن کشورها یا ریال کرده است که تراز تجاری مثبتی دارد. عراق مهمترین خریدار کالاهای نهایی ایران است و هند بخش مهمی از مواد اولیه ایرانی را خریداری میکند و در مقابل واردات از عراق بسیار ناچیز و واردات از هند بسیار کمتر از صادرات ایران است اما این پیمانها باعث میشود که ایران مجبور به واردات کالا از این کشورها باشد چرا که دینار و روپیه در آن حجم از تجارت قابلیت استفاده در ایران یا سایر کشورها را ندارد و با توجه به تحریمها اصولا قابل انتقال نیست. تنها روش دیگر به جز واردات، استفاده از این پولهای عملا بلوکه شده در سرمایهگذاری است همانطور که چین از پولهای ایران برای فایننس طرحهای فولادی در ایران استفاده کرد. مدافعان این تصمیم میگویند اگر تجارت بر مبنای پول آن کشور یا ریال مورد قبول دولت قرار نمیگرفت عملا صادرات متوقف میشد. این ادعا کاملا صحیح است اما سوال اصلی این است که چرا اجازه دادیم اصولا به چنین نقطهای برسیم. بحث خروج امریکا از برجام و گسترش تحریمها از یک سال قبل مطرح بود. در آن دوره میتوانستیم پیمانهای پولی چند جانبه با الگوی بریکس با کشورهای منطقه که اتفاقا بیشترین تجارت را با آنها داریم مطرح کنیم اما به جای آن سیاستهای ارزی اتخاذ شد که عملا به شکست انجامید و امروز برای متوقف نشدن صادرات به سادهترین نوع پیمان پولی متوسل شدهایم. مشکل اینجاست که برخلاف ایران، ایالات متحده به خوبی مراحل بعد را پیش بینی میکند. مرحله بعد اینگونه تجارت قبول کالا با نرخهای بالاتر و در نهایت محدود شدن واردات به غذا و دارو در قبال صادرات است. در حقیقت امریکا متوجه این روش بود اما با محدود کردن تجارت امکان تحریم را فراهم کرد. چه آنکه اگر ارز ناشی از صادرات به هند و عراق در اختیار ایران بود اروپاییها اقبال بیشتری برای صادرات به ایران نشان میدادند. امریکا عملا با چند مرحلهای کردن تحریم تنگتر شدن تور تحریمی را تضمین کرده است. در بقیه بخشها نیز همین سیاست از سوی امریکا در حال رخ دادن است. مسوولان ایران استثنا قائل شدن امریکا برای چند کشور را یک فرصت میدانستند. همچنین در هر کشوری یک یا دو بانک از تحریمها به دور ماند. در حالی که این روش باعث شد تجارت ایران به سوی چند کشور و چند بانک خاص سوق پیدا کند و امکان رصد تجار ایرانی فراهمتر باشد. ایران در حقیقت در ریلی حرکت میکند که امریکا برای تحریم از پیش در نظر گرفته بود و به نظر میرسد اگر آینده نگری در این خصوص نداشته باشیم در آیندهای نه چندان دور با مشکلاتی غیرقابل اجتناب روبرو میشویم.