دود بیتوجهی به تغییر اقلیم در چشم زمین
ریحانه جاویدی|
تغییر اقلیم جهانی، سالهاست به دغدغه فعالان محیط زیست در دنیا تبدیل شده، محققان معتقدند فعالیتهای صنعتی کشورها باعث افزایش دمای کره زمین شده که روند آن نهتنها کند نمیشود بلکه همچنان در حال افزایش است. اگر کشورها سهم خودشان را در بروز چنین وضعیتی نپذیرند و در راستای بهبود آن عمل نکنند، با افزایش چندین درجهای دمای کره زمین، بحرانی فراگیر زندگی بشر را از بین میبرد. نتیجه چنین وضعیتی منجر به نابودی محیط زیست انسان میشود و پیامدهایی مانند زیرآب رفتن جزایر مختلف در دنیا، افزایش خشکسالیها، سیلها، آتشسوزیها و... را به دنبال دارد تا جایی که بسیاری از کارشناسان، موضوع تغییر اقلیم جهانی را بزرگترین مساله قرن بیستویکم میدانند. در این میان بررسیهای جهانی نشان میدهد که عملکرد ایران نسبت به بهبود این وضعیت قابل دفاع نیست که البته فارغ از گزارشهای جهانی، نمود بیرونی سیاستهای غلط محیط زیستی در سالهای اخیر را میتوان در آمار دریاچهها و تالابهای خشک شده در استانهای مختلف، کاهش ذخایر آبهای زیر زمینی، فرسایش بی رویه خاک و هزاران مشکل محیط زیستی دیگر که هرکدام تبدیل به بحران شدهاند، دید.
ایران؛ عربستان و آمریکا بیشتر از همه به زمین آسیب زدند
تاکنون برای آنکه مشخص شود هر کشوری چه عملکردی در راستای مقابله با تغییر اقلیم جهانی داشته است، شاخصهای بسیاری تعریف شده، این میان «شاخص عملکرد تغییراقلیم» هم یکی از ابزارهایی است که از سال ۲۰۰۵ با چند معیار مختلف وضعیت کشورها در نبرد با این معضل را میسنجد. در این رتبهبندی، شاخصهای مورد اندازهگیری به ۴ گروه «میزان انتشار گازهای گلخانهای»، «انرژیهای تجدیدپذیر»، «مصرف انرژی» و «سیاست اقلیمی» تقسیم میشوند. آخرین آماری که از این شاخصها چندی پیش منتشر شد، نشان میدهد که وضعیت جنگ با تغییراقلیم در دنیا اصلا خوب نیست، هیچ کشوری در این فهرست نمره کامل را نگرفته است، ۳ کشور اول در دنیا که در راستای مقابله با تغییر اقلیم جهانی عمل میکنند، سوئد، مراکش و لیتوانی هستند اما در این وضعیت بد جهانی ایران به همراه دو کشور دیگر یعنی عربستان و آمریکا در رتبههای آخر قرار داشته و عملکرد قابل دفاعی در راستای کمک به بهبود وضعیت تغییر اقلیم در دنیا ندارند. علاوه بر سنجش خارجی، کارشناسان داخل کشور هم معتقدند، وضعیت ایران در برابر تغییرات اقلیمی خوب نیست اما باید توجه داشت که قربانی اصلی چنین وضعیتی در وهله نخست، محیط زیست کشور خودمان است که باید برای آن چارهای جدی اندیشید. در «شاخص عملکرد تغییراقلیم» درباره عملکرد ایران نوشته شده است: «جمهوری اسلامی ایران در رتبهبندی امسال بین ۳ کشور آخر قرار دارد و در همه شاخصها نمره پایین یا بسیار پایین را دارد. متخصصان داخلی میگویند تحریمهای آمریکا نه تنها باعث افزایش انتشار گازهای گلخانهای ایران در سالهای بعدی میشود بلکه میزان سرمایهگذاری روی انرژی تجدیدپذیر این کشور را هم کاهش میدهد.» البته در رتبهبندی امسال ایران نسبت به سال گذشته ۱ رتبه پیشرفت داشته، که احتمالا علت آن را میتوان به تغییر سیساتهای آمریکا درباره تغییراقلیم و کاهش رتبه این کشور در مقایسه با ایران نسبت داد. یکی از دلایل اصلی حضور ایران در این رتبه موضوع «انرژیهای تجدیدپذیر» در کشور است. نمره ایران در این شاخص نسبت به موارد دیگر بسیار کمتر است و حتی در یکی از موضوعات مربوط به انرژی تجدیدپذیر ایران رتبه آخر را دارد. از طرف دیگر عدم اتکا به انرژیهای سبز هم باعث شده ایران در این رتبهبندی جهانی از نظر «میزان انتشار» جایگاه مناسبی نداشته باشد. موضوعی که مسعود زندی، رییس مرکز ملی هوا وتغییراقلیم سازمان حفاظت محیط زیشت کشور به آن اشاره کرده و به تعادل گفت: «در کشور ما مصرف و هدر رفت انرژی بسیار زیاد و راندمان مصرفمان بسیار پایین است. ما روزانه ۵۰میلیون متر مکعب گاز فلر را میسوزانیم که آمار وحشتناکی است. به دلیل همین مسائل در اسناد بالادستی ما به کاهش مصرف انرژی تاکید شده.»
از نظر اقلیمی وضعیت خوبی نداریم
اظهارات زندی و نتیجه گزارش «شاخص عملکرد تغییراقلیم» در حالی است که صادق ضیائیان رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور هم درباره وضعیت اقلیمی ایران در سالهای اخیر به تعادل گفت: «پایشهای ما از تغییرات اقلیمی در کشور نشان میدهد که وضعیت خوبی نداریم. در 50 سال گذشته شاهد افزایش بسیار شدید دما و کاهش بسیار زیاد بارندگی بودیم به طوری که هر دهه 4/0 درجه سانتیگراد افزایش دما داشتیم و در کنار 2/1 میلیمتر کاهش بارش. در مجموع در 5 سال، 60 میلیمتر بارش کم شده و در 30 سال اخیر روند کاهش شدت بیشتری به خود گرفته است.»او افزود: « افزایش دما و کاهش بارش منجر شده که تبخیر و تعرق هم افزایش پیدا کند تا جایی که 9/5 میلیمتر در سال افزایش تبخیر و تعرق داریم. چنین وضعیتی در حالی است که ما به موازات این تغییرات اقلیمی مصرف خود را کاهش ندادیم که سبب شده منابع آبی کشور از دست برود و ذخایر آب هم به سمت نابودی حرکت کند.»رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور معتقد است امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تغییر در الگوی مصرف و سیاستهای محیط زیستی در سطح خرد و کلان هستیم. او درباره این موضوع بیان کرد: » کشور ما به توسعه پایدار دست پیدا نمیکند مگر با به کار گرفتن راهکارهای صرفهجویانه و کاهشی چرا که توسعه پایدار در ابتداییترین تعریف یعنی پیشرفت با استفاده بهینه از منابع، بنابراین باید ببینیم چقدر از منابع خود بهینه استفاده کردهایم که مدعی توسعه پایدار هستیم.»
تغییرات اقلیمی و تاثیر بر اقتصاد
بحران تغییرات اقلیم در دنیا در حالی است که اگر با یک نگاه فراگیر به موضوع نگاه شود، آشکار خواهد شد که تغییر اقلیم تنها محیط زیست را در برنمیگیرد بلکه اثرات آن تمام جوانب زندگی انسان را دستخوش تغییر میکند. در سال ۲۰۱۴ میلادی سازمان جهانی بهداشت (WHO) برآورد کرده بود که در فاصله سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰، تغییرات اقلیمی و عوامل ناشی از آن همچون سوء تغذیه، گرمازدگی و مالاریا سالانه به مرگ ۲۵۰ هزار نفر منجر خواهد شد. با این وجود روز گذشته در گزارشی که از سوی دانشکده بهداشت و طب استوایی لندن منتشر شد، مشخص شده است که کاهش تولید مواد غذایی ناشی از تغییرات به تنهایی به افزایش خالص آمار مرگ ۵۲۹ هزار فرد بزرگسال تا سال ۲۰۵۰ منجر میشود. همچنین طبق برآورد بانک جهانی تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۱۰۰ میلیون نفر بر اثر تغییرات اقلیمی دچار فقر مفرط میشوند. با در نظر گرفتن اهمیت زراعت،باغداری و کشاورزی و تامین امنیت غذایی متوجه میشویم تغیرات اقلیمی با اقتصاد رابطه مستقیم دارد. فرشید خدا خواه،کارشناس حوزه منابع طبیعی درباره این موضوع به تعادل گفت: « بر اساس تحقیقات و پژوهش های انجام شده از سوی برخی از محققان،در 4 دهه گذشته با حرکت از جنوب کشور به سمت شمال،بیش از 18 رودخانه بزرگ و تعداد قابل توجهی از رودخانه های فصلی مشاهده می شد که در حال حاضر این میزان بیش از 70 درصد کاهش یافته است. ظهور و بروز گرماهای بی سابقه و یا بالعکس سرماهای کم سابقه و خارج از قاعده ،نمونه دیگری از تغییرات اقلیمی است که به شدت حوزه زراعت، باغداری و کشاورزی را درگیر می سازد و طبیعتا خسارت های تحمیل شده به این عرصه و عدم جبران آن باعث می شود، بسیاری از زارعان به کسب و کارهای دیگری گرایش پیدا کنند. از طرف دیگر تعطیلی فعالیت های مولد، با آسیب ها، مخاطرات و هزینه های سنگینی همراه است که تاثیرات منفی آن در بخش های اقتصادی غیر قابل انکار است.»او افزود: « برخی گمان می کنند، معضل تغییر اقلیم صرفا به عرصه محیط زیست خلاصه می شود اما تاثیرات اقتصادی آن از دیگر پیامد های منفی این عارضه های طبیعی به شمار می رود. علاوه بر مواردی که پیش از این عنوان شد، مهاجرت از یک محدوده جغرافیایی که جمعیت انبوهی را در دل خود جای داده در دو حوزه مبداء و مقصد(محل عزیمت مهاجران) هم از دیگر عوارض تغییر اقلیم بوده که با پیامدهای خاص اقتصادی، اجتماعی،فرهنگی و...همراه است. هر یک از موارد فوق می تواند مسبب تحمیل خسارات جدی به بنیه اقتصادی جامعه شود.»