سمنها بازوی اجرایی شهرداری نشوند
الهام فخاری
رییس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران
سازمانهای مردم نهاد (سمنها) موتورهای جامعه در شکل مشخص و فرمیافته برای اقدام و کار موثر هستند. سازمانهای مردمنهاد در تاریخ جامعه ایرانی به شکل نهادهای اجتماعی صنفی و خیریهای فعال بودهاند، ولی بهصورت نهادهای دارای مجوز نوین در جمهوری اسلامی ایران، دستاورد دولت ششم و هفتم (اصلاحات) و در پاسخ به تقاضای جامعه برای همکاری مدنی در امور کشور بهشمار میروند. خوشبختانه پس از دو دهه سمنها گذرگاههای زایش، نوپایی و بلوغ را با موفقیت از سر گذراندهاند و در فضای امروز ایران کنشگران موثری هستند. اهمیت نقشآفرینی آنها در حدی پررنگ بوده که برنامه توسعه سوم شهر تهران در ماده 72 شهرداری را موظف کرده است از ظرفیتهای سمنهای در حوزههای تصمیمگیری، برنامهریزی، اجرا و دیدهبانی استفاده کند. اما سمنها چطور میتوانند در برنامهریزیهای شهری و تصمیماتی که برای شهر گرفته میشود، تاثیرگذار باشند؟ بسیاری از سمنها نمایندگان گروههایی هستند که در تصمیمها و برنامهریزیهای شهری یا دیده نمیشوند یا قدرت ندارند. حق به شهر، محیط زیست، زنان، کودکان و ... موضوعهایی هستند که کمتر موردتوجه بوده یا اگر هم قرار بوده برنامهای برای آنها در نظر گرفته شود، اقشاری از جامعه در قدرت این اثرگذاری را نداشتهاند که از پایگاه اجتماعی خود و خواستههایشان دفاع کنند. اما سمنها که بیشتر با این گروهها در ارتباط هستند میتوانند به نمایندگی از آنها در بهتر شدن برنامهها، تامین حق به شهر، و پایش و سنجش نقشآفرین باشند.
نقش دیگری که سمنها دارند، دیدهبانی و نظارت بر مدیریت و فضای شهری است. آنها میتوانند مدافع مدنی شهروندان و شهر باشند، از رخدادهایی که در شهر میافتد گزارش بدهند و در آموزش کمککننده باشند. این آموزش بیشتر در بهبود فرهنگ شهروندی میتواند موثر باشد. سمنها که با مردم در ارتباط هستند میتوانند تشخیص دهند این آموزش چه محتوایی داشته باشد و چطور ارایه شوند. در کل سمنها میتوانند واسطه بین مردم و نهاد قدرت ازجمله نهاد عمومی شهرداری باشند.
شهرداری برای آموزش بیشتر از طریق تبلیغات عمل میکند و بیلبوردهای تبلیغاتی با جنبههای آموزشی را تقریبا همه دیدهاند. این مدل از ارایه آموزش در کنار اینکه هزینهبر است، مناسب هم نیست. باید بپذیریم که اعتماد مردم به شهرداری دچار مساله شده است. به هر حال مردم نسبت به شهرداری به واسطه اخباری که از رشوه، فساد و... شنیدهاند، با تردید رفتار میکنند. این بیاعتمادی باعث میشود، مردم شعارهای روی بیلبوردها را هم سخت بپذیرند. در بعضی از موارد هم این شعارها در تضاد با اقداماتی است که شهرداری انجام میدهد، نمونهاش نصب بیلبورد «آسمان آبی، هوای پاک» روی حصاری است که برای گودبرداری برجی کشیده شده، برجی که قرار است ساخته شود و به آسمان آبی برسد. در مقابل بیاعتمادی به شهرداری، تجربه نشان داده که مردم به سمنها اعتماد دارند. در خیلی از اقداماتی که شهرداری نمیتواند ورود کند و با مردم گفتوگو داشته باشد، سمنها میتوانند به عنوان تسهیلگر نقش ایفا کنند و ظرفیتهای شهری برای تغییر را همافزا کنند.
اما یک نکته مهم را باید در نظر گرفت، اینکه سمنها بازوی اجرایی شهرداری نشوند. اگر این اتفاق بیافتد، هم شهرداری در اجرای برنامههایش به نتیجهای که میخواهد نمیرسد و هم سمنها آسیب میبینند و هم اعتماد مردم تضعیف میشود. تبدیل شدن سمنها به بازوی اجرایی شهرداری، آنها را از کارکرد و پویاییشان دور میکند. نظارت بر عملکرد در نتیجهگیری یکی از عوامل پیشبرد اهداف است، اما نظارت بر سمنها به عهده شهرداری نیست و این نظارت وظیفه وزارت کشور است. با وجود این، در مواردی که شهرداری فعالیتهایی را که خودش باید انجام بدهد، به سمنها واگذار میکند، باید ناظر هم وجود داشته باشد. شهرداری اداره مراکز خدمات اجتماعی و گرمخانهها را میتواند به سمنها واگذار کند، مثلا اجرای بعضی از طرحها را که برونسپاری میکند و به پیمانکار میسپارد، اما مهم این است که این برونسپاری خدمات اجتماعی به سمنهای واجد صلاحیت انجام شود و نظارت همیشگی بر کار آنها وجود داشته باشد.