لیوان «قدرت» را شکستیم و با تکههایش همدیگر را زخمی کردیم
با «من بمیرم و تو بمیری» وحدت برقرار نمیشود
گروه ایران|
در روزهایی که رسانه ملی با انعکاس یک سویه اخبار و رخدادهای مربوط به انقلاب اسلامی ترجیح میدهد تا تنها یک قرائت و دیدگاه مشخص را بازتاب دهد؛ شنیدن روایتهای متفاوت از انقلاب اسلامی مردم ایران معمولا مخاطبهای خاص خود را دارد؛ روایتهایی تازه از مسیری که تا به امروز طی شده است و صحبت درباره مسیری که برای پیشرفت و ترقی باید پیموده شود. الیاس حضرتی یکی از چهرههایی است که جوانیاش را در روزهای انقلاب سپری کرده؛ در بطن این حادثه عظیم حاضر بوده؛ سالهای پرماجرای دهه اول انقلاب را از سر گذرانده؛ ابعاد و زوایای گوناگون جنگ را با گوشت و خونش حس کرده و پس از آن در دهه 70 در جایگاه تصمیمگیر و تصمیم ساز در مجلس حضور داشته و دوران بعد از آن را چه در قالب یک فعال رسانهای و چه در شمایل یک مدیر حزبی تجربه کرده؛ کاراکتری است که معمولا اظهاراتش با استقبال رسانههای گروهی مواجه میشود و اظهاراتش بازتاب پیدا میکند.
نماینده تهران در تحلیل و ارزیابی واقعیت انقلاب اسلامی ایران طی 4دهه گذشته با اشاره به اینکه مانند بسیاری از انقلابها مراحل را طی نکردیم، تاکید کرد: ما لیوان قدرت را که همان قانون اساسی باشد، شکستیم و هر تکهاش را به یک بخش دادیم که با تکههایش همدیگر را زخمی کردیم.
الیاس حضرتی که چندین دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه خود دارد، معتقد است در ابتدای انقلاب تنها بحث آبادانی کشور مطرح بود و افراد و جناحها جهادی وارد میدان شدند. به باور او انقلاب زندگی مردم را زیر و رو کرده و به آنها استقلال و آزادی بخشیده اما غفلت مسوولان در برخی از بزنگاهها باعث دلخوری امروز مردم شده است. نماینده مردم تهران در پاسخ به چرایی ظهور انقلاب میگوید: اگر گذشته را خوب بررسی نکنید و ندانید، نخواهید فهمید که چرا یک ملت انقلاب کرد. نکته اول در بحث انقلاب، وجود محرومیتهایی بود که در کشور وجود داشت. قبل از انقلاب محرومیتها تبدیل به یک باور شده بود که این سرنوشت ماست، وضعیت روستاها بهشدت وخیم و وحشتناک بود. خاطرات اسدالله اعلم را که بخوانید متوجه خواهید شد که اوضاع چگونه بود. او در خاطراتش مینویسد؛ روزی نزد شاه رفتم و به وی گفتم تنها یک درصد روستاهای کشور آب آشامیدنی دارند و وضع بهداشت خوب نیست انواع بیماریها غوغا میکند. شاه هیچ کاری نکرد. اعلم در خاطراتش ادامه میدهد در تعجب ماندم ملتی که تا این حد در بدبختی و نکبت زندگی میکرد چرا دست به انقلاب نمیزد. موضوع بعدی وابسته نگه داشتن ما به امریکا بود؛ مورد بسیار سادهای را مثال میزنم، قبل از انقلاب شاه یک معلم فرانسوی به ایران آورده بود تا زبان فرانسه آموزش دهد، امریکاییها از این کار باخبر شدند به او اولتیماتوم میدهند که قرار دادش را لغو کند در حالی که مردم دوست داشتند آقا خودشان و نوکر خودشان باشند.
لذا از درون همین وابستگیهای شدید نوکر مآبانه شعار استقلال به وجود آمد. همه فعالیتهای مدنی در زمان قبل از انقلاب محدود بود؛ بخش خصوصی و منتقدان دولت اجازه نداشتند یک روزنامه منتشر کنند، فقط چند روزنامه حکومتی اجازه انتشار داشتند. هر کتابی که مختصر بوی سیاست داشت، ممنوع میشد. او در خصوص روزهای ابتدای بعد از پیروزی انقلاب میگوید: « بعداز انقلاب توجه به این شد هرکسی هرکاری بلد است خدمترسانی کند. آن زمان روستاهای ما نیاز به رسیدگی داشتند زیرا همانطور که گفتم وضعیت اسفناکی سپری میکردند. نکته مهم بعدی این بود که آن روزها ۶۰ درصد جمعیت کشور را روستاییان تشکیل میدادند که باید به آنها رسیدگی میشد، بنابراین یک هجوم جانانه و ایثارگرایانه تحت عنوان جهاد سازندگی با همت جوانان و دانشجویان به روستاها صورت گرفت. اکثر روستاها آب، برق، راه، خانه بهداشت نداشتند. به یاد دارم من و آقای نوبخت که امروز رییس سازمان برنامه و بودجه هستند هر دو نماینده رشت بودیم و خدمترسانی به مردم این شهر را به چشم مسابقه میدیدیم. مجلس پنجم من و آقای نوبخت مدام به آقای زنگنه فشار میآوردیم و نامه میگرفتیم که بتوانیم به روستاها گازرسانی کنیم. تقریبا امروز آقای زنگنه باید یک ذرهبین بردارد تا روستاهایی که گاز ندارند را پیدا کند. این کارها و اینگونه رفتارها، باعث شد بدون ادعا کشور به سمت عمران و آبادی رفت. اما متاسفانه در بحث خدمات انجام شده گام انقلاب و سالهای بعد از آن برای نسل جوان کم گفته شده و لذا خیلیها فکر میکنند اصلاً اقداماتی صورت نگرفته است و فقط عدهای کار کردند در صورتی که چنین نیست.
چشمانداز پیش روی کشور
حضرتی در پاسخ به این پرسش که برای مقابله با دامنههای فساد در اقتصاد ایران چه باید کرد میگوید: ما باید یک تصمیم خوب و درست بگیریم؛ تصمیمهای نادرست است که فساد ایجاد میکند. امروز نمونههای فروانی از این تصمیمهای نادرست در جامعه ما وجود دارد از توزیع سوخت گرفته که با روشهای غلط تبعیض به وجود آوردیم تا وارد کردن کالا با ارز ۴هزار و ۲۰۰ تومان. امروز میگوییم ۱۵۰ هزار گوسفند قاچاق میشود علتش چیست؟ خب وقتی به ریال صادر و به دلار وارد میکنند مشخص است که عدهای دست به فساد میزنند.
او در ادامه تاکید میکند: همه این کارها بیانگر آن است که ما ظرف مرتبط با کارهایی که انجام میدهیم، نداریم. باید هرم قدرت ما اصلاح و تصمیمگیران و مسوولان را مشخص کنیم و به هرکس بر اساس ارادهای که دارد مسوولیت بدهیم. امروز کسانی که بیشترین خدمت را در کشور انجام دادهاند، متهم هستند؛ برخی برجام را با قرار داد ترکمنچای مقایسه میکنند دیگر بحث چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگرا نیست؛ بحث خادم و خائن است باید تکلیف اینها روشن شود. نکته بعدی که بسیار مهم است و فکر میکنم باید در اولویت قرار گیرد برخورد یکسان با متخلفان است، فرقی نمیکند الیاس حضرتی تخلف میکند یا آقای قالیباف، باید با هر دو برخورد شود اینگونه نباشد چون یکی متعلق به جناح دیگری است با او برخورد نکنند اما دیگری را ببرند دادگاه و بیاورند. حضرتی در خصوص استفاده از پتانسیلهای پنهان جامعه تاکید میکند: «راهبرد بعدی این است که ما به تبعیض علیه زنان پایان دهیم. این بسیار زشت است که بعد از گذشت چهل سال هنوز درگیر این باشیم که زنها استادیوم بروند یا نروند؛ نظر امام و رهبری هم در این مورد مشخص است اما عدهای افتادهاند وسط، کار را خراب میکنند».