سفر من از کوچههای پشت بازار قیصریه آغاز شد
ایران مملو از گنجینههای دست نخورده طبیعی و سنتی، در طول اعصار مختلف همواره مقصد شگفتانگیز گردشگری برای مسافران خارجی بوده است. ایران کشوری زیبا که همواره مقصد گردشگران خارجی از نقاط مختلف دنیا بوده است، گردشگرانی که دوست دارند به این کشور با سابقه تاریخی کهن سفر کنند، زیباییهای طبیعی آن را ببینند و آثار تاریخیاش را از نزدیک لمس کنند. اغلب بازدیدکنندگان، ایران را کشوری پیچیده و پررمز و راز، رنگارنگ و عمیقا سنتی میشناسند. فرش ایران نماد سنت ایرانی در دنیا شناخته شده است، تارو پود فرشهای ایرانی چشم گردشگران را محسور میکند. نام تخت جمشید در ذهن تمام عاشقان تاریخ در اقصی نقاط دنیا حک شده است. در حالی که شوق عکاسی از معماری سنتی ایرانی با کاشیهای معروف آبیاش، همگان را بر سر ذوق میآورد، از زیبایی طبیعت بکر ایران نمیتوان گذر کرد؛ کوههای زیبا، علاقهمندان را به کوهنوردی و اسکی فرا میخواند، مناظر بیابانیاش، شما را به کشف درههای زیبا و پیاده روی در زیر آفتاب گرمابخش تشویق میکند. اینها همه از زیباییهای بصری این کشور کهن و زیبا است که با مهمان نوازی و غذاهای خوشمزه و فرهنگ غنی از شعر، هنر و موسیقی این کشور عجین شده تا خاطرهای خوش در ذهن گردشگران خارجی برجای بگذارد. در واقع سفر به ایران پاداش گردشگرانی است که دنیا را دیده و در این خطه از قاره کهن زمانی را سپری میکنند تا بتوانند با ذهنی آرام به کشور خود باز گردند. اصفهان به عنوان یکی شهرهای بزرگ ایران با آثار تاریخی بسیارش از یکی از اصلیترین مقاصد گردشگرانی است که به ایران سفر میکنند. «Minty Clinch» یکی از این گردشگرانی است که به ایران آمده و چند روزی را در اصفهان سپری کرده است. وی در یادداشتی در توصیف اصفهان مینویسد: «به لطف شاه عباس، بزرگترین حاکم سلسله صفوی اصفهان مملو از آثار زیبایی است که همگان را به تمجید وا میدارد. امروز اصفهان بسیاری از آثار تاریخی زیبایش را وامدار این پادشاه قدرتمند است.» Minty در یادداشتش ادامه میدهد: «سفر من از کوچههای پشت بازار قیصریه آغاز شد، بازاری تاریک و ساکت در صبح یک روز تعطیل؛ از بازار به عظمت میدان نقش جهان رسیدم. میدانی چهارگوش که لحظهای مرا میخکوب زیبایی خود کرد. در مقابلم، گنبد آبی و فیروزهای عالی مسجد امام (ره)، شاهکار طراحی بزرگ دوران صفویه، درخشنده در زیر آفتاب زمستانی خودنمایی میکرد. واقعیت خیرهکنندهای را مقابل دیدگانم داشتم که گویی مرا به حالت تعلیق درآورده بود. ساعتها گرداگرد این میدان زیبا گذشتم، مغازههای زیبا با آثار سنتی را دیدم و لمس کردم.» او در ادامه صحبتهایش وقتی به زاینده رود میرسد، جدا از زیبای این پل تاریخی، از دیدن گروههای خانوادههایی که در فضای سبز اطراف رودخانه نشستهاند، مینویسد که شادی را برایش تداعی میکردند. این توریست یادداشتش را اینگونه ادامه میدهد: «زیبایی شب این شهر تاریخی وصف ناشدنی است، رستورانی سنتی با غذای خوش طعم اصیل ایرانی، رو تخت سنتی با کوسنهای کلاسیک نشستم و یک شام ایرانی را تجربه کردم. بستنی با طعم زعفران، پسته و گلاب هیچگاه از خاطرم محو نمیشود.
منبع: Trvl.com independent