تحریم سپاه فاقد مشروعیت حقوقی بین‌المللی است

۱۳۹۸/۰۲/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۲۹۵۰
تحریم سپاه فاقد مشروعیت حقوقی بین‌المللی است

جاوید  منتظران|

با توجه به اینکه اقدام امریکا در تروریستی نامیدن نیروی نظامی یک کشور مغایر با حقوق بین‌الملل است، در این مقاله آثار حقوقی بین‌المللی این اقدام امریکا تشریح شده است.

   مقدمه

ایالات‌متحده امریکا، روز دوشنبه ۱۹ فروردین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را که به عنوان بازوی نظامی جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم در منطقه و فرا منطقه بوده مطرح و شناخته می‌شود را در لیست سازمان‌های تروریستی خارجی خود قرارداد. دولت امریکا با این اقدام، برای نخستین‌بار نیروی نظامی رسمی یک کشور را در فهرست تروریستی خود می‌گذارد و بر اساس آن و مطابق با قانون تروریسم این کشور، دستگاه‌های این کشور موظفند به‌مانند دیگر گروه‌های تروریستی حاضر در این فهرست تروریستی امریکا، نظیر داعش، القاعده و ... با آن برخورد نمایند. با نظر به اینکه گفته می‌شود اقدام امریکا در تروریستی نامیدن نیروی نظامی یک کشور مغایر با حقوق بین‌الملل است، لذا در این مقاله درصدد برآمدیم به اشاره و تشریح آثار حقوقی بین‌المللی این اقدام امریکا بپردازیم.

  تحریم و تروریست نامیدن سپاه

در اسناد سازمان ملل و زبان حقوق‌دانان به‌طور مکرر به واژة تروریسم اشاره می‌شود اما هیچ اجماع بین‌المللی روی تعریف قانونی یا علمی از تروریسم وجود ندارد. کنوانسیون‌های سازمان ملل نیز نتوانستند به تعریف جامعی درباره تروریسم دولتی یا غیردولتی برسند لذا هنوز تعریف جامع و مورد قبولی از مفهوم «تروریسم» در حقوق و روابط بین‌الملل وجود ندارد.بااین‌حال دولت امریکا، مفهوم تروریسم را اینگونه تعریف می‌کند: خشونتِ از پیش برنامه‌ریزی‌شده باانگیزه‌های سیاسی که توسط گروه‌های فراملی یا ماموران مخفی و باهدف تاثیرگذاری بر یک مخاطب (خاص) علیه اهداف غیرنظامی انجام می‌شود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیش‌تر و به اتهام حمایت از تروریسم مورد تحریم‌های گسترده و یک‌جانبه ایالات‌متحده تحت عنوان قانون کاتسا قرارگرفته بود.کاتسا مخفف عبارت «قانون مقابله با دشمنان امریکا از طریق تحریم » است طرح مقابله با دشمنان امریکا از طریق تحریم‌ها موسوم به کاتسا، بعد از تصویب با اکثریت قاطع آرا در هر دو مجلس نمایندگان و سنای امریکا با امضای دونالد ترامپ، رییس‌جمهور این کشور در تاریخ چهارشنبه 11 مرداد سال 1396 به قانون تبدیل‌شده بود. که امریکا با استناد به آن سه کشور ایران، کره شمالی و روسیه هدف قرارداد. فلذا طبق این قانون، ایالات‌متحده امریکا تحریم‌های گسترده‌ای علیه ایران در حوزه‌های مختلف علیه ایران به بهانه تروریسم وضع نمود.گرچه این تحریم‌ها تمام سازوکارهای مرتبط با نهادهای نظامی ایران را با درگیر نمود، ولی به‌طور ویژه سپاه و اشخاصی که در زمره مقامات، کارکنان یا وابستگان این سازمان در ایران و خارج از ایران هستند را به بهانه حمایت از تروریسم تحریم کرد.

به عبارتی ایالات‌متحده امریکا برای مشخص کردن نهادها و افراد مرتبط با تروریسم، دو فهرست دارد؛

1 – لیست گروه‌های ویژه تروریستی که توسط وزارت خزانه‌داری امریکا تهیه می‌شود که بر اساس فرمان اجرایی ۱۳۲۲۴ رییس‌جمهور این کشور در سال 2001 صورت می‌پذیرد. طبق این لیست، افراد و گروه‌ها به دلیل کمک‌های مالی، تجهیزاتی یا آموزشی به تروریست‌ها، در این فهرست قرارگرفته و تحریم می‌گردند

2 – لیست سازمان‌های تروریستی خارجی که توسط وزارت امور خارجه امریکا و طبق قانون مهاجرت و ملیت امریکا ایجاد می‌شود، افراد و گروه‌ها را به دلیل اقدامات تروریستی‌شان در این فهرست قرار می‌گیرند.

در فهرست اول، افراد و نهادهایی را وارد می‌شوند که از دید ایالات‌متحده امریکا، از طریق حمایت مالی، تجهیزات یا آموزش از تروریسم حمایت می‌کنند. مطابق با قانون کاتسا امریکا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عاملین، نهادها و مرتبطان با آن‌ را با ادعای حمایت از تروریسم، در این فهرست تحریم‌های وزارت خزانه‌داری امریکا قرار گرفتند . اما در فهرست دوم، سازمان‌ها و افرادی که از دید ایالات‌متحده رفتار و اعمال تروریستی انجام می‌دهند یا تروریست هستند، ذیل ماده 219 قانون تابعیت و مهاجرت وارد می‌شوند. ازجمله اعضای این فهرست عبارت از القاعده، داعش، جند‌الله، حزب‎الله، جهاد اسلامی فلسطین، جیش‎المحمد و... هستند که در سال‌های گذشته همواره هدف نیروهای ارتش امریکا بوده‌اند. ‌که اکنون ایالات‌متحده امریکا یک گام از تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جلوتر آمده و کلیت سپاه پاسداران را به همراه تمامی زیرمجموعه‌های آن، در فهرست دوم خود یعنی سازمان‌های تروریستی خارجی خود قرار داده و تروریست نامیده است.

  آثار حقوقی بین‌المللی تروریستی خواندن سپاه

قرار دادن سپاه پاسداران در لیست سازمان‌های تروریستی پایه و مبنای حقوقی ندارد. این اقدام پیامدهای حقوقی متعددی دارد که اشاره می‌گردد.

  تهدید و نقض صلح و امنیت بین‌الملل

در اسناد بین‌المللی حق بر صلح تأکید شده است. چنانچه در‌ مـاده‌ ١منشور ملل متحد، از ٤ مورد به عنوان اهداف سازمان ملل یادشده است که اولین آن حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است که به عبارتی، هدف غایی سازمان ملل حـفظ صـلح و امـنیت بین‌المللی بوده و سایر اهداف به عنوان پله‌های صعود برای رسـیدن بـه هـدف اول در‌ نظر‌ گـرفته‌ می‌شوند. با نگاهی اجمالی به‌ منشور‌ ملل‌ متحد، ملاحظه می‌شود کـه صـلح کلیدی‌ترین واژه منشـور هست، تـا آنجا که اشاره شد، هدف اولیه سـازمان ملـل‌ متحـد‌ حفـظ‌ صـلح و امنیت بین‌المللی بوده است. نگاهی اجمالی به اسناد حقوق بشر نیز نشانگر آن است که همه آنها به‌ مفهـوم صـلح به‌نوعی اشاره داشته‌اند، لذا تـهدید‌ علیه‌ صلح‌ و نقض‌ صلح‌ از مصادیق جرم بین‌المللی معرفی‌شده‌اند و براین اساس اگر قرار باشد تروریستی خواندن نیروی نظامی یک کشور با اقدامات عملی نظامی علیه نیروی مسلح آن کشور منتهی شود این نام‌گذاری مقدمه جنگ‌طلبی است چراکه کوچک‌ترین قدمی در این زمینه به جنگ و نقض صلح و امنیت بین‌المللی منجر می‌گردد و طبیعتا صلح و امنیت بین‌المللی مخدوش خواهد شد.

لذا قرار دادن نام نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی امریکا، نقض صریح صلح و امنیت بین‌المللی و اصول منشور ملل متحد محسوب شده و این مساله در تضاد کامل با قواعد حقوق و روابط بین‌الملل است.

  نـقض اصل عدم توسل به‌زور

یکی از مواردی که به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت جهانی مطرح است، عمل توسل به‌زور یا کاربرد زور تحت هر عنوانی است. منشور ملل متحد کـه جـهت صلح و امنیت پایدار تدوین‌شده است‌ ممنوعیت‌ کاربرد‌ زور علیه استقلال و تمامیت ارضی دولت‌ها را از اصول اساسی تـلقی‌ نـموده‌ است. جایگاه و اعتبار این اصل در اسناد بین‌المللی قابل تبیین است. این اصل در منشور ملل مـتحد گـستره و نمود‌ بیشتری‌ یافت‌. در این سند نه‌تنها توسل به‌زور بلکه، تهدید بـه اسـتفاده از زور‌ نیز‌ منع شده است. بـدیهی است که ممنوعیت مندرج دربند 4 از ماده 2 منشور‌ ماهیتی‌ جامع و جهان‌شمول دارد. متعاقب‌ آن‌، مجمع عمومی و تهدید‌ به‌زور یـا اسـتفاده از آن را نـقض حـقوق بین‌الملل و تخطی از مـنشور مـحسوب‌ داشته‌ است آنچه‌ مسلم است، هرگونه حمله نیروهای امریکایی به نهادها و اشخاص وابسته به سپاه پاسداران، نـقض اصل عدم توسل به‌زور محسوب می‌شود و متعاقب آن بـرخی قواعد و اصول مهم حقوق بین‌الملل نقض می‌شود که عدم کاربرد زور‌ یکی‌ از‌ بنیادی‌ترین اصولی است کــه بـا ایــن تجاوز زیر پا نهاده‌ می‌شود لذا نقض اصل عدم توسل به‌زور، حمله صریح به حقوق بین‌الملل است. درواقع اسناد‌ مهم بین‌المللی‌ و عملکرد‌ سازمان‌ ملل متحد نیز درباره منع کاربرد زور‌ یا‌ حتی تهدید بـه اسـتفاده از آن مـبین این معنی است که اصل‌ مذکور‌ کـاملا در حـقوق بین‌الملل جاافتاده‌ اسـت و مـوجد‌ مسوولیت بین‌المللی‌ است‌ و نه‌تنها مسوولیت جزایی رهبران‌ و مقاماتی را در پی دارد که آن را آغاز کرده‌اند، بلکه سبب مسوولیت مدنی و تعهد‌ به‌ جبران خسارت هم می‌شود. لذا به لحاظ حقوقی، ایالات‌متحده امریکا نمی‌تواند به‌صرف اینکه سپاه در لیست تروریستی‌اش قرارگرفته است، مبادرت به حـمله بـه نیروهای نظامی سپاه نماید و هرگونه طراحی حمله نظامی به نیروهای سپاه از سوی امریکا و متحدانش، فاقد مشروعیت حقوقی بین‌المللی است و تجاوز محسوب می‌شود.

  نقض اصل حاکمیت سرزمینی

می‌توان گفت که برمبنای اصل حاکمیت سرزمینی کشورها آزادند تا نیروی نظامی خود را شکل دهند، برابر با قانون اساسی ایران، سپاه پاسداران ازجمله اصلی‌ترین نهادها و ساختارهایی است که پس از پیروزی انـقلاب اسـلامی بر اساس الگوی مشارکت مـردمی بـرای حفاظت از انقلاب اسلامی طراحی‌ شد‌. جایگاه این نهاد در قانون اساسی ایران و در اصل‌های 151-150 تشریح شده است

در اصل یکصدوپنجاهم قانون اساسی ایران تصریح‌شده است: حدود‌ وظایف و قلمرو مسوولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسوولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان‌ آنها به‌وسیله قانون تعیین می‌شود. سپاه پاسداران، یک نیروی نظامی رسمی یک دولت عضو سازمان ملل است که از تمام ویژگی‌ها و معیارهای یک نیروی نظامی بهره‌مند‌است و اختیار خود را از قانون اساسی کشور می‌گیرد؛ یک ساختار فرماندهی و تصمیم‌سازی مشخص و تعریف‌شده دارد؛ و دارای یک آیین‌نامه نظامی مصوب است که سازمان و اعضای آن را مقید به رعایت قوانین داخلی ایران و حقوق بین‌الملل در حوزه منازعات مسلحانه می‌دانند. بـا تـوجه به اصول ‌قانون اساسی و ماهیت سپاه پاسداران که بخشی از توان نظامی رسمی ایران محسوب می‌شود، از نگاه حقوق بین‌الملل نمی‌توان یک ساختاری که از قانون اساسی آن کشور نشات گرفته است را تروریستی نامید، لذا می‌توان گفت و براین اساس اقدام امریکا در تروریستی نامیدن سپاه پاسداران به عنوان بخشی از نیروهای مسلح رسمی کشور ایران، خلاف اصول پایه حقوق بین‌الملل و نقض اصل حاکمیت سرزمینی است.

  نقض کنوانسیون مصونیت دولت‌ها و اموال متعلق به آن‌ها

مصونیت قضایی دولت از اصول حقوق بین‌الملل عرفی است که بر اساس آن اصولاً دعاوی علیه یک دولت در دادگاه‌های ملی دولت دیگر مسموع نیست. با تروریستی نامیدن سپاه پاسداران این اجازه را دارد که اموال این ارگان و اشخاص و نهاد‌های وابسته به آن نیز در دادگاه‌های داخلی کشور امریکا و اسیر کشورهای همراه با امریکا، توقیف و مصادره شود،

لذا باید گفت هرگونه اقدام دولت امریکا علیه اموال دولت ایران ازجمله اموال متعلق به سپاه پاسداران به عنوان بخشی از بدنه دولت ایران، موجب نقض کنوانسیون مصونیت دولت‌ها و اموال متعلق به آنها بوده و مغایر با حقوق بین‌الملل است، و به جهت کلی نیز، اقدام امریکا، ناقض حقوق بین‌الملل قراردادی و اصل مصونیت دولتی محسوب می‌شود.

  نقض اصول پایه حاکمیت و برابری دولت‌ها

اصل برابری و تساوی حاکمیت این است که کلیه دولت‌ها دارای حق حاکمیت برابرند و این حق باید از سوی دولت‌ها احترام شود. همه دولت‌ها حقوق و وظایف برابر دارند و همه، بدون توجه به تفاوت‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، جمعیتی، جغرافیایی دارای حقوق مساوی در نظام بین‌الملل هستند. مبنای حقوقی اصل برابری و تساوی حاکمیت را می‌توان در منشور ملل متحد ١٩٤٥ و اعلامیه مجمع عمومی ملل متحد ارسال ١٩٧٠ که درباره اصول حقوق بین‌الملل درزمینه ‌روابط دوستانه و همکاری میان دولت‌ها مطابق منشور ملل متحد بوده است، مشاهده کرد. اصل تساوی حاکمیت دولت‌ها یکی از اصول پنج‌گانه همزیستی مسالمت‌آمیز است.به عبارتی تساوی و برابری حاکمیت دولت‌ها به این معناست که همه دولت‌ها (کشورها) مطابق به حقوق بین‌الملل حقوق برابر دارند. آنچه مشخص است تمام کشورها در روابط بین‌المللی خویش حق مساوی دارند و هیچ دولتی حق ندارد دولت دیگر را از این حق محروم کند لذا این اصل به عنوان یکی از اصول مسلم حقوق بین‌الملل و به عنوان پایه و اساس روابط دولت‌ها با یکدیگر موردتوجه است و منشور سازمان ملل نیز در بخش اول خود بر اصل تساوی حاکمیت دولت‌ها به عنوان اساسی‌ترین اصل در روابط دولت‌ها تأکید کرده است. درمجموع احترام به حاکمیت دولت‌ها نیز در قانون اساسی همه کشورها تأکید شده است و این امر با حقوق بین‌الملل سازگار است، زیرا بند ٣ ماده ٢١ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز گفته است که اراده مردم باید همچون بنیان قدرت حکومت شمرده شود.

براین اساس با قطعیت می‌توان گفت که اقدام امریکا در تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران، نقض صریح اصول پایه تساوی و برابری حاکمیت دولت‌ها و احترام به حاکمیت دولت‌ها نیز است. درواقع ایالات‌متحده امریکا با اتخاذ این سیاست خصمانه علیه ایران، احترام به اصول پایه حاکمیت و تساوی و برابری دولت‌ها را نسبت به جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته است.

  نتیجه‌گیری

موضوع تروریستی تلقی شدن نیروهای نظامی سپاه پاسداران ضربه‌ای سهمگین بر پیکره نظام روابط بین‌الملل، حقوق بین‌الملل و حق بر صلح و عدالت مصرح در منشور و اسناد بین‌المللی، وارد خواهد آورد. بطورکلی، این کار، مغایر با تضمین صلح و تحکیم امنیت جهانی، ناقض احترام به اصول سیاسی حقوق بین‌الملل یعنی تساوی حقوقی دولت‌ها، عدم‌مداخله، همکاری و دوستی و احترام به استقلال و تمامیت ارضی دولت‌ها در میان اعضای جامعه بین‌المللی‌ در پرتو اهداف سازمان ملل متحد است. بطور جزئی نیز، این اقدام یک‌جانبه امریکا به‌مثابه تهدید و نقض صلح و امنیت بین‌الملل، نقض اصل حاکمیت سرزمینی، نقض کنوانسیون مصونیت دولت‌ها و اموال متعلق به آنها، نقض اصول پایه حاکمیت و برابری دولت‌ها نـقض اصل عدم توسل به‌زور، ناقض اصل همزیستی مسالمت‌آمیز در میان دولت‌ها است.

درمجموع این نوع اقدام به علت عدم برخورداری از مشروعیت حقوقی بین‌المللی، فاقد وجاهت بین‌المللی است. این رفتار و اقدام ازنظر مفهومی اقدامی جنگ طلبانه محسوب می‌شود و مسوولیت و بار حقوقی بین‌المللی به بار می‌آورد که ایالات‌متحده امریکا ملزم است که تبعات ناشی از آن را بر دوش کشد. منبع:شمس