اقتصاد هوشمند به دنبال یکپارچهسازی اطلاعات و دادههای آماری است
مولود حاجیزاده|
چند سال قبل طرح پنجره واحد تجاری در کشور پیگیری شد تا از یک سو بروکراسی حاکم بر فرآیند تجارت کاهش یابد و از سوی دیگر تمام اطلاعات و دادههای مربوط به این بخش در یک بستر مشخص تجمیع شود. پنجره واحد اجرا شد اگر چه همچنان نقصهایی در اجرای آن وجود دارد. اما حالا صحبت از طرحی است که الکترونیکی شدن و جمعآوری دادهها را در ابعادی به مراتب وسیعتر و گستردهتر از حوزه تجارت در بر خواهد گرفت. اقتصاد هوشمند نام طرحی است که وزارت اقتصاد دولت دوازدهم آن را به عنوان طرحی برای تجمیع آمارها و دادههای مختلف دنبال میکند. این طرح به دنبال آن است تا مشکل دسترسی به اطلاعات آماری را از میان برداشته و بستری باشد برای برنامهریزی و حتی پیشبینی سیاستهای اقتصادی. جمشید عدالتیان، از فعالان اقتصادی و اعضای اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران است که در طرح اقتصاد هوشمند به عنوان یکی از کارشناسان، با وزارت اقتصاد همراهی کرده و اجرا و پیادهسازی این طرح را دنبال میکند. در اینجا به گفتوگو با عدالتیان نشستیم تا از کم و کیف این طرح و سازوکارهای مورد نیاز آن برای اجرا جویا شویم. مشروح این گفتوگو را میخوانید.
اقتصاد هوشمند مفهوم تازهای در ادبیات اقتصادی ایران است که گویا رویکرد آن تا حدودی منطبق بر پیادهسازی فرآیند دولت الکترونیک قرار دارد. کمی در مورد این طرح توضیح دهید که به چه روش اهداف دولت الکترونیک را دنبال خواهد کرد؟
اقتصاد هوشمند در واقع به دنبال تجمیع و یکپارچهسازی اطلاعات است. این طرح در ابتدا با رویکرد تجمیع اطلاعات کلان اقتصادی در حوزه وزارت اقتصاد دنبال خواهد شد اما میتواند در سایر بخشها نیز اجرایی شده و بنیانی شود برای وصل کردن شبکه اطلاعاتی مختلف به یکدیگر برای فعالان بخشهای مختلف از جمله تولیدکنندگان کشور. پیش از این نیز بحث دولت الکترونیک مطرح بود که در قالب آن دولت به دنبال اجرای طرح پنجره واحد بود که اطلاعات کل بنگاههای اقتصادی وارد آن شود که این طرح اجرایی و به معنای کامل پیاده سازی نشد.
در حال حاضر آمار و اطلاعات برخی بخشها وجود دارد اما این آمار عمدتا به صورت جزیرهای و منفک از یکدیگر است و دسترسی به آنها نیز در برخی موارد محدود. در این زمینه این موضوع مطرح است که تحت عنوان اقتصاد هوشمند، دیتاها و دادههای مختلف آماری و اطلاعاتی بنگاهها در قالب مدلهای آماری در یک ساختار تجمیع شود.
اجازه دهید برای مشخصتر شدن موضوع مثالی بزنم. مثلا به دنبال آن هستیم که در مورد گردشگران شهر شیراز طی پنج سال اخیر اطلاعاتی به دست بیاوریم. در این خصوص اطلاعات و دیتاهایی وجود دارد مثل اینکه در چه هتلهایی اقامت کردند، با چه کارتهایی هزینههای خود را پرداختند، از طریق کدام وسایل حملونقل به شیراز سفر کردند و ... در کنار این آمار آب و هوا و وضعیت تورم در این شهر نیز بررسی میشود و براساس اطلاعات حاصل از تمام این موارد مورد ارزیابی، این نتیجه حاصل میشود که گردشگران بیشتر در چه فصولی از سال به این شهر سفر میکنند و نوسانات هزینهها چه تغییری در سفر و اقامت گردشگران به شیراز داشته است. در واقع با استناد به این اطلاعات میتوان یک برنامهریزی مشخص و دقیق در حوزه گردشگری شیراز داشت و براساس آن برای این بخش برنامهریزی کرد. این همان کاری است که امریکا نیز در جریان تحریم ایران از آن استفاده کرد. یعنی با جمعآوری دیتاها و اطلاعات مختلف و استفاده از مدلهای آماری، اطلاعات مورد نیاز را گردآوری کردند، در یک برهه زمانی مشخص اقدام به تحریم یکجانبه ایران کردند. نتیجه این اقدام آن شد که تاثیر تحریم یکجانبه امریکا از زمانیکه کشورهای بیشتری با تحریم ایران همراه بودند، بیشتر شده و دقیقا تحریمها بخشهایی را هدف قرار داده که فشار بیشتری را بر ایران اعمال میکند.
در مصداق داخلی اجرای این طرح به عنوان مثال این امکان را میدهد که ما ارزیابی و برآوردی داشته باشیم از اینکه اگر نرخ ارز پنج درصد افزایش پیدا کند، بهطور دقیق و مشخص بر دیگر بخشهای اقتصاد مثلا بر صنعت خودروسازی چه اندازه تاثیرگذار خواهد بود. این میزان تاثیر نیز به صورت کمی قابل ارزیابی خواهد بود. در واقع اقتصاد هوشمند امکان ارایه راهکارهای علمی و کمی دقیق را فراهم میکند و امکان برنامهریزی میدهد.
همانطور که اشاره کردید جمعآوری اطلاعات و برخی دادهها از گذشته هم صورت میگرفته اما به صورت یکپارچه نبوده است. اما یکپارچهسازی این اطلاعات نیازمند یک بستر مناسب است که بتوان تمام دادهها را در یک فضای مشخص تجمیع کرد. آیا در حال حاضر چنین بستری وجود دارد؟
ببینید، در حال حاضر اطلاعات مختلفی در گمرک ایران، سازمان امور مالیاتی، سازمان ثبت اسناد، بانکها و ... وجود دارد که برای تحقق اقتصاد هوشمند باید اقدام به یکپارچه سازی همین اطلاعات کرد. البته ما در برخی حوزهها نیز اطلاعات و دیتاهای آماری دقیق و مشخصی نداریم که برای اجرای این طرح باید جمعآوری آماری اطلاعات در تمام بخشها و حوزهها صورت گیرد، حتی در خصوص بنگاههای اقتصادی. در حال حاضر بنگاههای اقتصادی برای مالیات اطلاعات حسابرسی خود را ثبت میکنند، که خب این امر امکان داشتن بخشی از اطلاعات مربوط به حوزه تولید و صنعت و تجارت را نیز فراهم میکند. در واقع فقط نیاز است که این اطلاعات موجود در یک بستر مشخص به یکدیگر متصل شده و اطلاعاتی که وجود ندارند نیز به آن اضافه شوند.
قطعا علاوه بر اینها نیاز به بسترسازی فیزیکی نیز وجود خواهد داشت.
بله همینطور است. این اطلاعات باید در یک محل مشخص جمعآوری شوند. در عین حال مساله اینترنت و فیلترینگ نیز در این زمینه حائز اهمیت است. ما برای اجرای اقتصاد هوشمند نیازمند اینترنتی با سرعت بالا و تغییر دیدگاهها در زمینه فیلترینگ هستیم. در این زمینه باید همکاریهایی میان برخی دستگاهها از جمله وزارت اقتصاد و وزارت ارتباطات صورت گیرد.
یکی از مسائلی که در جریان این موضوع میتواند ایجاد شود و باید در این سازوکار دیده شود، مساله حفظ اطلاعات و حتی حریم خصوصی است مخصوصا در خصوص اطلاعات بنگاههای خصوصی. کمااینکه یک بُعد اجرای این طرح میتواند شفافیت اطلاعات و امکان بهرهبرداری از اطلاعات برای برنامهریزی باشد اما بُعد دیگر آن هم میتواند سوءاستفاده از همین اطلاعات باشد. مثلا در مورد همان بحث تحریم که اشاره کردید، این اطلاعات میتواند از سوی برخی مجامع مورد بهرهبرداری علیه کشور صورت گیرد. در این طرح چه ابزاری برای حفظ این اطلاعات و در عین حال حفظ حریم خصوصی بنگاهها وجود دارد؟
بله، قطعا حفظ این اطلاعات و حریم خصوصی بنگاهها بسیار حائز اهمیت است. شاید بتوان یکی از بسترهای ابتدایی برای این امر را اعتماد سازی قرار داد. یعنی بنگاهها و افراد باید اعتماد کنند که امنیت اطلاعات آنها تامین خواهد شد. در واقع دیتاکاوی باید با حفظ حریم خصوصی بنگاههای اقتصادی صورت گیرد. البته در خصوص برخی اطلاعات به این صورت خواهد بود که اطلاعات فرد و یا شرکت اصلا نیاز به ثبت شدن ندارد و اطلاعات یک بخش به صورت کلی ثبت میشود. مثلا کل تولیدات شرکتهای تولیدکننده آب معدنی ثبت و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد نه اینکه یک شرکت آب معدنی مشخصا چه میزان تولید کرده است. در خصوص سوءاستفاده از این آمارها نیز باید اطلاعات استراتژیک را از دیگر اطلاعات تفکیک کرد.
در این زمینه در خارج از کشور، اطلاعات با حفظ حریم خصوصی فروخته میشود. این اطلاعات میتواند به عنوان یک کالای اقتصادی مدنظر باشد که پیشنیاز بخش تولید و اقتصاد است. مثلا خاطرم است که در نمایشگاه مونیخ میتوانستیم اطلاعات صنایع غذایی آلمان را خریداری کنیم. اما به هر حال نگرانیهایی در مورد محرمانه بودن برخی اطلاعات و سوءاستفاده از آنها نیز وجود دارد که برای آن هم باید سازوکار مشخصی در نظر گرفته شود.
طبق اظهارات شما وزارت امور اقتصادی و دارایی بستر اصلی اجرای اقتصاد هوشمند در کشور خواهد بود. آیا در این خصوص نقشی هم برای بخش خصوصی دیده شده است؟
من این پیشنهاد را به اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران دادم که برای رونق تولید و صنعت یک مرکز دادهکاوی در اتاق ایجاد کنیم که این امر میتواند کمک بزرگی به جمعآوری دیتاها و دادههای آماری بخش تولید کشور کند. در صورت تایید این طرح، آن را در اتاق بازرگانی به عنوان پایگاه بخش خصوصی دنبال و اجرایی خواهیم کرد. این امر گامی در راستای رونق تولید خواهد بود و شفافیت اطلاعاتی را به همراه خواهد داشت که لازمه تولید است. تصورم بر این است که بخش خصوصی از چنین اقدامی استقبال خواهد کرد زیرا این اطلاعات برای تولیدکنندگان از اهمیت بالایی هم در فرآیند تولید و هم در فرآیند فروش و بازاریابی دارد.
در حال حاضر استارتآپها براساس همین روش و استفاده از بستر دادههای آماری فعالیت میکنند و به نوعی میتوان آنها را در این زمینه پیشرو دانست. معتقدم اقتصاد هوشمند یک انقلاب تازهای در سطح بینالمللی به همراه خواهد داشت و کمااینکه بسیاری از کشورهای توسعه یافته سالهاست در این زمینه پیشگام بودهاند. در واقع این یک فرآیند گریزناپذیر برای اقتصاد است و عدم حرکت در مسیر آن میتواند ما را عقب نگه دارد.
اقتصاد هوشمند در واقع به دنبال تجمیع و یکپارچهسازی اطلاعات است. این طرح در ابتدا با رویکرد تجمیع اطلاعات کلان اقتصادی در حوزه وزارت اقتصاد دنبال خواهد شد اما میتواند در سایر بخشها نیز اجرایی شده و بنیانی شود برای وصل کردن شبکه اطلاعاتی مختلف به یکدیگر برای فعالان بخشهای مختلف از جمله تولیدکنندگان کشور. پیش از این نیز بحث دولت الکترونیک مطرح بود که در قالب آن دولت به دنبال اجرای طرح پنجره واحد بود که اطلاعات کل بنگاههای اقتصادی وارد آن شود که این طرح اجرایی و به معنای کامل پیاده سازی نشد.
در حال حاضر آمار و اطلاعات برخی بخشها وجود دارد اما این آمار عمدتا به صورت جزیرهای و منفک از یکدیگر است و دسترسی به آنها نیز در برخی موارد محدود. در این زمینه این موضوع مطرح است که تحت عنوان اقتصاد هوشمند، دیتاها و دادههای مختلف آماری و اطلاعاتی بنگاهها در قالب مدلهای آماری در یک ساختار تجمیع شود.
در حال حاضر اطلاعات مختلفی در گمرک ایران، سازمان امور مالیاتی، سازمان ثبت اسناد، بانکها و ... وجود دارد که برای تحقق اقتصاد هوشمند باید اقدام به یکپارچه سازی همین اطلاعات کرد. البته ما در برخی حوزهها نیز اطلاعات و دیتاهای آماری دقیق و مشخصی نداریم که برای اجرای این طرح باید جمعآوری آماری اطلاعات در تمام بخشها و حوزهها صورت گیرد، حتی در خصوص بنگاههای اقتصادی.