روبیک برجام بدون ترامپ
بهاره مهاجری|
معاون سردبیر|
در اوج مذاکرات هستهای میان ایران و گروه 1+5، وندی شرمن، دیپلمات و نماینده ارشد هیات امریکایی، این مذاکرات را به چرخش و حل «مکعب روبیک» تشبیه کرده بود که هم از دشواری مذاکرات حکایت داشت و هم از زمان بر بودن آن. به تعبیر وی، مذاکرات برای توافق نهایی به مکعب روبیک میماند که در آن باید همه قطعهها درست در جای خود قرار گیرند تا مکعب تکمیل شود. اصطلاح «مکعب روبیک» بعدها همچنان در میان رسانههای امریکایی میچرخید. هفتهنامه نیویورکر در 15جولای سال 2015 - 24 تیر ماه سال 1394- پس از امضای برجام، به نقل از مذاکرهکننده ارشد امریکایی نوشت: «این مذاکره همیشه یک مکعب روبیک بوده است. در اوایل بامداد 14 جولای آخرین مکعب سرجای خود نشست.» اما باید سه سال میگذشت تا فردی مثل دونالد ترامپ پیدا شود و این پازل حل شده را دوباره برهم بزند. اکنون این مکعب روبیک نیازمند بازیگر متبحری است که از یک روش دیگر- میگویند بیش از دهها روش برای حل مکعب روبیک وجود دارد- برای حل آن استفاده کند؛ ولی اینبار بدون یک طرف مهم یعنی امریکا.
امروز، یک سال میشود که ایالات متحده از برجام خارج شده است. طی 365 روز گذشته انواع تحریمها بر ایران اعمال شده و حتی بنابر شنیدهها قرار است تشدید هم شود. بر اساس گزارشی که اخیرا وال استریت ژورنال نوشت، قرار است جدا از صنایع پتروشیمی، مبادلات ایران به افغانستان هم مشمول تحریم شود. ممنوعیت این مبادلات برای آن است که ایران حتی قادر به صادرات به کشورهای همسایه خود هم نباشد. اگر اعزام ناو هواپیمابر ابراهام لینکلن را پیام مخاصمه آمیزی از امریکا بدانیم، در این صورت آنچه تنها برای ایران میماند، «پرستیژ» است. اگر 6وجه مکعب روبیک را نامگذاری کنیم، یک وجه آن تعبیری جز «پرستیژ» نخواهد داشت. هر کشوری در این مکعب یک وجه پرستیژی برای خود دیده و ایران هم بیشک از این قاعده مستثنی نیست. چه آنکه این «پرستیژ» بوده که اتحادیه اروپا را واداشته علیه تصمیمات ترامپ در خصوص خروج از برجام و سایر توافقات بینالمللی موضع صریح بگیرد. همچنانکه این «پرستیژ» بوده که چین، ترکیه و هند را در موضع تقابلی با ایالات متحده قرار داده و در این میان، جمهوری اسلامی ایران باید بالاترین فشار را برای تحفظ و نگه داری پرستیژ خود تحمل کند.
در اوایل قرن بیستم، جامعه شناس فرانسوی به نام گوستاو لوبون، کتابی نوشت که در ایران به نام روانشناسی تودهها ترجمه شده است. در بخش مهمی از این کتاب، نویسنده به موضوع «پرستیژ» میپردازد. از نگاه لوبون چندین عامل در آفرینش پرستیژ نقش ایفا میکنند که مهمترین آن «موفقیت» است. بدین اعتبار، برای حفظ پرستیژ هر فرد یا ایده موفقی نباید موفقیت آن زیر سوال برود. در حال حاضر، به نظر میرسد ایران در چنین دو راهیای گیر افتاده است: هم پرستیژ آن زیر سوال رفته است و هم موفقیت برجام. عملا، این همان چیزی است که ترامپ میخواست و متاسفانه برخی در ایران هم به دام آن افتادند و موفقیت برجام را زیر سوال بردند.
اما حال چه باید کرد؟ خروج امریکا از برجام بدون شک دستاورد چندین ساله سیاست خارجی و مذاکرات بینالمللی را به زیر سوال برد و از این رو ایران میتواند طبق همان توافقنامه برجام از ظرفیتهای آن بهرهبرداری کند. خروج از برجام همان چیزی است که ترامپ بهدنبال آن بوده تا جمهوری اسلامی را به درون تله یا دامی بکشانند که گسترده و ضرورتا ایران باید زیرکتر از آنی باشد که در این زمین بازی کند. در این میان، اتحادیه اروپا چه میکند؟ پرسشی که طی یک سال گذشته همواره اروپا و نماینده عالی آن در سیاست خارجی و امور امنیتی، با آن مواجه شده است. در یک سال اخیر، حداکثر توان اتحادیه اروپا در مقابله با تحریمها، طراحی اینستکس بوده است. هر چند در این مقطع، چنین اقدامی مثبت و پیشگامانه علیه امریکا بوده اما قطعا مکفی نیست. تحریمهای کنونی ایالات متحده علیه ایران نشان داده که دامنه توان اروپا در مقابله با سیاستهای یکجانبهگرایانه امریکا محدود است. به قول یکی از سفرای اروپایی در تهران، تازه آنها متوجه شدهاند که چقدر در مقابله ضعیف هستند. اما همانطور که باز یکی دیگر از مقامات اروپایی در تهران گفته، این میتواند فرصتی باشد برای اتحادیه اروپا تا از زیر یوغ سیاستهای امریکایی خلاص شود. چگونه؟ نخبگان امریکایی، خود پایان راه را نشان دادهاند. بنا به نوشته نشریات این کشور- فارین پالیسی- امریکا هر چند ابر قدرت است و هر چند با مبادلات دلاری (که حدود 60 درصد تراکنشهای بازارهای جهانی را در برمیگیرد) مسیر تجارت آزاد دنیا را در اختیار گرفته است اما این بازی نمیتواند آنطور که خود امریکا میخواهد پایان یابد. اکنون جهان آزاد به دنبال رهایی از دلار امریکا است. این را ما نمیگوییم، امریکاییها میگویند، آنهایی که میبینند ترامپ چگونه دستاورد 70 ساله ابرقدرتی شان را به باد میدهد. به نظر میرسد در مقطع کنونی، جامعه بینالملل، نخبگان و تمامی ذینفعان به «صبر استراتژیک» جمهوری اسلامی ایران امید بستهاند چنانکه مذاکرهکننده وقت امریکایی با ذکر خاطرهای از شام روز بیست و پنجم و دستیابی به توافق برجام در توییتی که بعدا نوشت، تصریح کرد: «دیپلماسی میتواند صبر شما را محک بزند». این سیاست تمامی پیروزمندان تاریخ بوده است.