جوابیه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به یادداشت روزنامه تعادل
گروه انرژی|
به دنبال انتشار مطلبی در روزنامه «تعادل» در تاریخ هفدهم اردیبهشت با عنوان «کلامی با پژوهشگران انرژی مرکز پژوهشهای مجلس»، روابط عمومی محترم این نهاد با ارسال جوابیهای، پاسخ مرکز پژوهشها به این مطلب را برای دفتر روزنامه ارسال کرده است. طبق قانون مطبوعات این جوابیه بطور کامل در ادامه منتشر شده است:
گرچه منتقد محترم در مقدمه دقیقا نام موسسه تهیهکننده اصل گزارش را دانشگاه استنفورد ذکر کرده ولی در متن نقد به جای دانشگاه استنفورد از نام دانشگاه آکسفورد به کرات استفاده کرده است که معلوم نشد چرا. در خصوص اصل مطلب نقد راجع به تاریخهای به کار برده شده در گزارش، آنکه مربوط به نقش تاریخهای آماری گزارش است، باید توجه داشت که در تمام دنیا حداقل فاصله یک یا دو ساله بین درج آمار و تاریخ تهیه گزارشها وجود دارد که تمام مربوط به مدت زمان لازم برای تهیه گزارش و آمار مختلف است. زمان تهیه این گزارش سال 1396 بوده است و تهیه و ترجمه و صحتسنجی اطلاعات موجود و چاپ آن مربوط به سال 1397 است (انتشار در اردیبهشت 1398) . فاصله زمانی یک ساله در مورد تهیه گزارش با آمار گسترده، مدت طولانی نبوده و کاملا قابل قبول است.منتقد اعتقاد دارد که بهتر بود تاریخهای میلادی به تاریخهای هجری شمسی نوشته شود. در ترجمه اصل بر امانتداری است و از این رو تاریخ میلادی باید عینا ذکر میگردید، کما اینکه در بخشهایی که اطلاعات از آمار تفصیلی صنعت برق یا ترازنامه انرژی گردآوری شده است، تاریخها به شمسی ذکر شده است.در نقد بیان شده که پالایشگاه منحصرا برای نفت به کار برده میشود؛ این امر صحیح نیست، چون پالایشگاه از دو قسمت پالایش به معنی جداسازی و گاه که پسوند مکان است و شامل کلیه سازمانهای صنعتی جداساز میشود، تشکیل میشود؛ کمااینکه در حال حاضر در کشور پالایشگاههای گازی متعددی وجود دارد که گاز ترش را برای مصارف گوناگون تصفیه و پالایش میکنند. ضمن اینکه منتقد محترم در پایان نقد ذکر کرده «اسامی پالایشگاههای گازی نیز هیچ کدام به فارسی بازگردانده نشده است.»
همانطور که استحضار دارید موسسههای تحقیقاتی دانشگاههای بزرگ از جمله استنفورد، مطالعات موردی انجام میدهند که بیشتر برای کارشناسان و محققین قابل استفاده بوده و مخاطب خاصی ندارد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از این مطالعات موردی استفاده کرده و در آنچه در جمعبندی و اظهارنظر کارشناسی بیان شده، بیشتر سعی شده است که این گزارش موردی برای نمایندگان محترم مجلس و وزارت نیرو قابل استفاده باشد. به همین جهت در نتیجهگیری این موضوع مهم خاطرنشان شده که در پارهای از مناطق ایران، در 9 ماه از سال مردم برای سرمایش از انرژی برق استفاده میکنند که در متن گزارش استنفورد به آن اشارهای نشده است، زیرا که هدف مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تهیه گزارشهای کارشناسی برای تنویر افکار عمومی و آشناسازی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مسائل روز است.
پاسخ تعادل: با تشکر از حسن پاسخگویی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به نکاتی که از سوی روابط عمومی محترم به دفتر روزنامه ارسال شده است، برخی نکات در یادداشت منتشر شده در روزنامه تعادل مورد تاکید دوباره قرار میگیرد. در ابتدا نگارنده بابت اشتباه خود در استفاده از نام دانشگاه «آکسفورد» به جای «استنفورد» در چند جای یادداشت پوزش میطلبد. نقد منتشر شده در روزنامه «تعادل» 3 کلیت را هدف میگرفت، در وهله نخست به این موضوع اشاره شده بود که مرکز پژوهشها از قید «اخیرا» برای توصیف زمان انتشار گزارش دانشگاه استنفورد استفاده کرده است. فرهنگ فارسی عمید «اخیرا» را «در زمان نزدیک به حال» معنا میکند. در واقع نقد منتشر شده در روزنامه تعادل قصدی برای زیر سوال بردن فاصله میان گزارش دانشگاه استنفورد و انتشار نهایی در مرکز پژوهشها ندارد بلکه بر این باور است که گزارش مرکز پژوهشها نتوانسته است به مخاطب (طبق جوابیه آن نهاد محترم، نمایندگان مجلس و افکار عمومی) درست آدرس بدهد که این گزارش در زمان انتشار با گزارش اولیه دانشگاه استنفورد چه فاصله زمانی دارد.
کلیت دوم عدم توضیح «اهمیت چشمانداز 2040» است که ذیل آن چند مورد مهم از جمله بازگردانده نشدن نمودارها و جداول به زبان فارسی و اکتفا به انتشار تصاویر بدونکیفیت و ناخوانا از آنها قرار میگیرد. موردی که آن مرکز محترم البته پاسخ آن را مطرح نکرده است. در مورد تبدیل تاریخ که در جوابیه طرح شده است، این موضوع در خصوص «ترجمه» صدق میکند اما تصوری که در مورد مرکزپژوهشها و آثار این مرکز محترم وجود دارد، صرف امر «ترجمه» نیست. اما موضوع تاریخها در کنار عدم بازگردانی جداول و نمودارها امری فرعی به حساب میآید.
کلیت سوم نیز عدم ارتباط میان مقدمه و جمعبندی گزارش مرکز پژوهشها بوده است. بطور قطع قابل استفاده شدن گزارش دانشگاه استنفورد برای نمایندگان محترم مجلس و وزارت نیرو از اهداف مرکز پژوهشها به شمار میرود اما چالش گزارش مرکز پژوهشها این است که در حالی در جمعبندی این موضوع ادعا شده است که این گزارش به دلایل «ناکارآمدی» صنعت برق و گاز ایران پرداخته است، نه در گزارش دانشگاه استنفورد و نه در متن گزارش پژوهشی مجلس، ما به ازایی برای این موضوع کلی یافت نمیشود. در واقع گزارش دانشگاه استنفورد یک گزارش آماری است در حالی که موضوع «ناکارآمدی» نگاهی ارزشگذارانه را میطلبد که متن فاقد آن است.
در مورد بند 4 جوابیه مجلس شورای اسلامی سوتفاهمی برای نگارنده جوابیه ایجاد شده است، در یادداشت منتشره در روزنامه تعادل عینا بیان شده است: «مفهوم «پالایشگاه» در ادبیات صنعتی ایران «پالایشگاه نفت» را متبادر میکند» این در حالی است که در جوابیه مرکز پژوهشها نوشته شده است که منتقد عنوان کرده است که پالایشگاه منحصرا برای نفت به کار برده میشود. نکتهای که در یادداشت این روزنامه مورد تاکید قرار گرفته این بود که در «ادبیات صنعت نفت ایران» زمانی که از «پالایشگاه» استفاده میشود عموما منظور پالایشگاه نفت است و زمانی که قرار است از پالایشگاههای گازی صحبت شود، حتما از عبارت «پالایشگاه گازی» استفاده میشود. برای مثال در حالی که عموما گفته میشود پالایشگاه تهران، وقتی قرار است از مجتمعهای پارس جنوبی صحبت شود عنوان میشود «پالایشگاه گازی پارس جنوبی».