کلامی با پژوهشگران انرژی مرکز پژوهش‌های مجلس

۱۳۹۸/۰۲/۱۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۳۹۷۰

نادی صبوری|

دبیر سرویس انرژی روزنامه تعادل|

دیروز گزارشی با عنوان «چشم‌انداز وضعیت برق و گاز طبیعی ایران در سال 2040» از سوی معاونت پژوهش‌های زیربنایی و امور تولیدی، دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ایران منتشر شد که بررسی و مطالعه آن بیان برخی نکات را ناگزیر می‌کند.

پایه اولیه نگارش این پژوهش، تحقیقی از سوی دانشگاه استنفورد با عنوان «چشم‌انداز برق، گاز طبیعی و انرژی تجدید پذیر در ایران» زیر شاخه پروژه «ایران 2040» این دانشگاه است. دانشگاه استنفورد این پروژه را سال 2016 کلید زده و گزارش «چشم‌انداز برق، گاز و تجدیدپذیر ایران» را آوریل سال 2017 مصادف با فروردین سال 1396 منتشر کرده است.

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی احتمالا حسب بند «ب» قانون شرح وظایف مرکز پژوهش‌ها که « گردآوری، نقد و تنظیم نظرهای محققان و پژوهشگران مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی» را وظیفه این نهاد معرفی می‌کند، دست به انتشار گزارشی زده که به نوعی نقد تحقیق انجام شده از سوی آکسفورد محسوب می‌شود.

با این پیش‌فرض نخستین نکته‌ای که در پژوهش منتشر شده در مرکز پژوهش‌ها به چشم می‌خورد، این است که در حالی که در پانویس صفحه «1» برای اشاره به گزارش دانشگاه آکسفورد از قید «اخیرا» استفاده شده است، تحقیق ایران 2040 آکسفورد 2 سال پیش انتشار یافته است. چیزی که عدم اشاره درست به آن برای مخاطب این پرسش را ایجاد می‌کند که چرا اگر تحقیقی اخیرا انجام شده آمارهای موجود در خصوص مصرف و تولید در آن صرفا تا قبل از سال 2017 را پوشش داده‌اند؟

در ادامه اما بعضی نکات دیگر گزارش مرکز پژوهش‌ها شاکله کلی موضوع را زیر سوال می‌برند، قبل از هر چیز مخاطب اطلاعی نمی‌یابد چرا باید چشم‌انداز سال 2040 اهمیتی ویژه داشته باشد. در واقع تلاشی نشده است تا گزارشی که از سوی یک دانشگاه بین‌المللی و با در نظر گرفتن چشم‌انداز جهانی نوشته شده برای مخاطب فارسی حتی در این حد که معادل شمسی سال 2040 نوشته شود، توضیح داده شود.

این خط مشی کلی در دیگر ابعاد این گزارش نیز خود را نشان می‌دهد، آن‌جا که توضیحات نمودارهای 1 و 2 و جداول 2 و 3 در حالی که باید برای همخوانی با دیگر اطلاعات و موضوعات مندرج در گزارش به زبان فارسی و به فرمت سایر جداول مرکز پژوهش‌ها در می‌آمد، بدون تغییر با فرمت موجود در گزارش اصلی و در قالب صرفا عکسی با کیفیت پایین که خطوط آن خوانا نیست منعکس شده‌اند.

از دیگر نکات قابل ذکر در مورد گزارش پژوهشی مجلس باید به این اشاره کرد که در حالی که مفهوم «پالایشگاه» در ادبیات صنعتی ایران «پالایشگاه نفت» را متبادر می‌کند، در ترجمه عبارت «پالایشگاه‌های فعال ایران» که آکسفورد آن را انتخاب کرده این موضوع در نظر گرفته نشده و همین عبارت فارسی شده است. به این ترتیب این طور انتظار ایجاد شده که جدول آمار پالایشگاه‌های نفتی ایران را معرفی کرده است. (اسامی پالایشگاه‌های گازی نیز هیچ کدام به فارسی بازگردانده نشده است)

در نهایت این تحقیق مرکز پژوهش‌ها بدون اینکه مخاطب را دقیقا نسبت به اینکه چنین تحقیقی که در دانشگاه آکسفورد انجام شده چه اهدافی را دنبال می‌کند آگاه سازد به ناگاه در بخش جمع‌بندی به این می‌پردازد که در این گزارش «دلایل ناکارآمدی» گاز طبیعی و برق ایران بررسی شده است. حال آنکه اساسا آن‌طور که تیتر انتخابی عنوان کرده، مخاطب قرار بوده با یک گزارش «چشم‌انداز» روبرو باشد.

به نظر می‌رسد به این دلیل که این متون در قالب «پژوهش» منتشر می‌شوند باید حساسیت بیشتر و جدی‌تری نسبت به ساز و کار تهیه و انتشار آنها وجود داشته باشد. امید است پژوهشگران محترم مرکز پژوهش‌های مجلس در تلاش‌های بعدی خود از وجود چنین مواردی دوری کنند تا جایگاه «پژوهش» خدشه‌دار نشود.