قرابت سرمایه داری راست با فاشیسم در کجاست
تی. جِی. کولز |
ترجمه: احمد سیف|
میلیاردرها و کارگران در یک امر اشتراک دارند. هردو از این دولت متنفرند ولی دلیل تنفرشان فرق میکند. کارگران از دولت متنفرند چون معتقدند که دولتها در پارهای مسائل بیش از حد راستگرا هستند، به سرمایه بینالمللی اجازه میدهند تا بر اشتغال و سطح مزدها تأثیرات منفی بگذارند. در شماری دیگر از مسائل، بخش بزرگی از کارگران بر این گماناند که دولتها اندکی زیادی چپگرا هستند و نتیجه میگیرند که (بهغلط) اجازه میدهند تا مهاجرت زیادی به کشور اتفاق بیفتد. میلیاردرها ولی به این دلیل از دولت متنفرند که دولتها گاه در زیر فشار مردم ممکن است به اعمال نظارت بر بازارهای مالی دست بزنند یا اتحادیههای کارگری را بپذیرند یا دیگر سیاستهایی را که باعث کاهش سودآوری میشود به اجرا دربیاورند.
درنبود یک کودتای فاشیستی علنی، بخشهایی از طبقه حاکم میکوشند جنبشهای اجتماعی را بهگونهای مهندسی کنند تا دولتها را مجبور به اتخاذ سیاستهایی کنند که درواقع خلاف منافع کارگران است.
تأمین مالی میلیاردرها و رییسجمهور میلیاردر
امروزه شماری از میلیاردرها شخصیتهای سیاسی راست افراطی، ضد اسلامی، ضد مهاجرت، و/یا رهبران افراطی ناسیونالیست، جنبشها و یا شخصیتهای رسانههای بدیل را تأمین مالی میکنند. هدف عمدهشان این است که سیاستهای رسمی را هرچه بیشتر به سمتوسوی راست افراطی هل بدهند چون سیاستمداران جریان رسمی میترسند بازی را به احزاب افراطی ببازند. ولی پرسش این است که نخبگان چهگونه میتوانند مردم را به حمایت از سیاستهایی که به ضررشان است وادارند؟ پاسخ این سوال این است با منحرفکردنشان از علل اصلی بدبختیهایشان ـ برای نمونه، سیاست ریاضت اقتصادی، خصوصیسازی، نظارتزدایی و کمبود سرمایهگذاری ـ و اینها هم درواقع همه سیاستهایی است که مورد حمایت میلیاردرهاست ولی به عوض روی خشم اقشار مختلف مردم به خاطر مهاجرت و اسلام کار میکنند.
در امریکا نگرانی جدی وجود دارد که رییسجمهور ترامپ نه فقط با گروههای مبلّغ نفرت و راست افراطی نزدیک است بلکه از سوی این گروهها حمایت سیاسی میشود. رابرت مرسر یک میلیاردر و مدیر یک صندوق بزرگ سرمایهگذاری است او رییس شرکت «فناوری رنسانس» هم هست. او که یکی از حامیان مالی ترامپ است با استراتژیست ترامپ – استیو بانون – همکاری کرد تا برنامه خبری «بریتبارت» را به صورت سکویی برای تبلیغ و ترویج یک بهاصطلاح راستِ بدیل یا راست افراطی دربیاورد. واژه راست بدیل را ریچارد اسپنسر – سفیدپوست معتقد به برتری سفیدپوستان و حامی ترامپ ـ ابداع کرده است که به او هم ویلیام ریجنری دوم - که میلیاردر است- از طریق «موسسه سیاستپردازی ملی» کمک مالی میکند. ریجنری چند کتاب ضد اسلامی و ضد چپ دیوید هوروویتز رییس «موسسه مرکز آزادی» را منتشر کرده است. پس از اینکه ترامپ انتخاب شد، مرسر همکاریاش را با بانون، بریتبارت و راست افراطی قطع کرد. درواقع کارش دیگر تمام شده بود.
یکی دیگر از برنامههای بانون و مرسر هم «کمبریج انالیتیکا» بود که شرکتی است که در انگلستان به ثبت رسید ولی شعبه شرکت امریکایی «آزمایشگاههای ارتباطی استراتژیک» بود که کار عمدهاش بررسی فرایند انتخابات برای تأثیرگذاری بر رأیدهندگان است. به عنوان مثال در زمانی که عراق هنوز در اشغال غیرقانونی بریتانیا و امریکا بود، این شرکت یکی از مشاوران اصلی اولین انتخابات «دموکراتیک»ی بود که در عراق پس از سقوط صدام برگزار شد. «کمبریج انالیتیکا» همچنین در همهپرسی در انگلیس درباره عضویت در اتحادیه اروپا که در 2016 برگزار شد یکی از حامیان اصلی رأی منفی به عضویت انگلیس در این اتحادیه بود. درواقع شاخه حامی برگزیت در حزب محافظهکار شامل مدیران صندوقهای بزرگ سرمایهگذاری و شرکتهای مالی مشابه است که حامی خروج بریتانیا هستند تا از مقررات و نظارتهای اتحادیه اروپا بر بازارهای مالی خلاص شوند. ازجمله این کسان میتوان به کریسپین اودی، مایکل هینتز و پیتر هارگریو اشاره کرد. یکی از مدیران صندوقهای بزرگ سرمایهگذاری که مدافع برگزیت است ارن بانکز نام دارد. شایعه است که بهعنوان وزیر کشور – نخستوزیر کنونی خانم ترزا می– مستقیماً مداخله کرد تا جلوی بررسی پلیس از حمایتهای مالی ارن بانکز از جنبش خروج از اتحادیه اروپا را بگیرد. ارن بانکز با کمک «کمبریج انالیتیکا» به تبلیغات گسترده علیه اتحادیه اروپا و علیه مهاجران در فضای مجازی دست زد.
برگزیت و میلیاردرها
با استفاده از «فیسبوک»، «کمبریج انالیتیکا» با کارمندان «پالانتیر» – یک شرکت پردازش آماری که با پول سازمان سیا ایجاد شده ولی فعلاً در مالکیت پیتر ثیل، یکی از موسسان میلیاردر «کمپانی پی پال»، است همکاری کرد. ثیل با صراحت تمام اعلام کرده است که به گمان او دموکراسی با سرمایهداری جمعشدنی نیست. ثیل یکی از سرمایهگذاران عمده «فیسبوک» و «ردیت» است – «ردیت» هم درواقع ایستگاهی برای انتشار پیام در فضای مجازی است که «مم مجیک» را برای ایجاد جذابیت برای ترامپ در این فضا اداره میکرد. پالمر لاکی موسس میلیاردر «اکولوس وی آر »به لافزنی پرداخت که جزو یکدههزارم درصد بالاییهاست و با استفاده از مهارتهایش در اینترنت هم به فعالیت به نفع ترامپ در فضای مجازی از طریق ردیت اقدام کرد.
اگر به موضوع «ارن بانکز» برگردیم علاوه برحمایت مالی از پروژه برگزیت، یکی از عمدهترین حامیان مالی حزب استقلال بریتانیا – «یو کیپ» – هم است که یک حزب راست افراطی، ضد مهاجران، و مخالف سرسخت اتحادیه اروپاست و پیشتر هم رهبریاش دست نیجل فاراژ بود که خودش قبلاً بانکدار بوده است. فاراژ با استفاده از اطلاعاتی که درباره پیآمدهای همهپرسی داشت با خریدوفروش سهام پول زیادی به جیب زد. اخیراً چند نماینده مجلس عضو حزب محافظهکار که از حزب استعفا داده و یک گروه مستقل در پارلمان ایجاد کردهاند (تازگیها نامشان به حزب تغییر در بریتانیا، تغییر کرده است) ادعا میکنند که نفوذیهای «یوکیپ» با حمایت بانکز در حزب وارد شدهاند و حتی برخی مدعیاند تا حزب را بیشتر به راستروی بکشانند. نکته این است که حزب «یوکیب» حتی برای فاراژ هم بیش از حد راستگراست. برای مثال استفن یکسلی لنن – که به نام تامی رابینسون شناخته میشود – اخیراً به عنوان مشاور رهبر تازه حزب منصوب شده است. رابینسون موسس «لیگ دفاع انگلیسی» است که یک گروه ضد اسلامی است که عمده اعضایش هم جوانان و میانسالان خشمگین سفیدپوست هستند. مدت کوتاهی به نظر میرسید که رابینسون مواضعاش را تعدیل کرده است وقتی به «کوالیام» پیوست – که موسسهای است برای کمک به مسلمانان، سکولارها، و حتی مخالف مسلمانان ولی به نظر میرسد که پیشنهادهای جذابتری به او شده است. بطور غیر مستقیم رابینسون از رابرت شیلمن میلیاردر – که بطور مرتب به سازمانهای ضد اسلامی از جمله «مرکز آزادی» دیوید هوروویتز که پیشتر به آن اشاره شد – کمک مالی میکند- مقداری پول دریافت کرد. رابینسون با موسسه «ربل مدیا» همکاری داشت – که بهوسیله شیلمن تامین مالی میشود- و یک موسسه راست افراطی کانادایی است که از دختران جوان و زیبا در تبلیغ نفرت از چپ، مسلمانان، و مهاجران استفاده میکند و بییندگانش هم اغلب مردند. کاتی هاپکینز هم که یک راستگرای افراطی است، پس از اینکه از ایستگاه رادیویی راستگرای انگلیسی «ال بی سی» اخراج شد، به «ربل مدیا» پیوست. هزینه تحصیلات دانشگاهی هاپکینز را شاخه امنیتی ارتش بریتانیا پرداخت کرد و او نیز دانشآموخته آکادمی نظامی «سن هرست» است.
نتیجهگیری
به جای اینکه روی افراد راستگرایی که تبلیغ نفرت میکنند، امثال تامی رابینسون، تمرکز کنیم بهتر است به پشت پردهها و به حامیان میلیاردر آنها نگاه کنیم، چون اگر این میلیاردرها نباشند بعید است که اینها بتوانند کار زیادی انجام بدهند. فاشیسم و سرمایهداری تاریخ درازدامنی دارند. سرمایهداران از سیاستمداران «قدرتمند» که از اعمال خشونت برای درهم شکستن اتحادیههای کارگری واهمه نداشته باشد تا اقتصاد برای سرمایهگذاران بین المللی جذابتر شود، خوششان میآید. ژنرال بازنشسته، اسمدلی باتلر، گزارش کرده است که در 1933 پس از بحران بزرگ سال 1929 رهبران بانکها و صنایع توطئه کرده بودند تا به جای اجرای برنامه «نیودیل» یک رژیم فاشیستی سرکار بیاورند. معروف است که هنری فورد، صاحب ضدیهود کمپانی فورد، به ستایش از هیتلر برآمد که نازیهای آلمان الگوی تجاری فورد را تحسین میکردند. «امای فایو» – موسسه امنیتی انگلیسی – موسولینی را زمانی که روزنامهنگار میان سالی بود به عنوان یک تبلیغاتچی ضد کمونیست استخدام کرده بود. البته ما هنوز فاشیسم نداریم ولی کسی چه میداند با این مشارکت گسترده میلیاردرها در تأمین مالی راست افراطی بینالمللی سرانجام به کجا خواهیم رسید؟