تحریم نفتی ایران را به سمت اصلاحات ساختاری حرکت میدهد
«وحید شقاقی» استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی با اشاره به تحریمهای امریکا در حوزه نفت میگوید: به این تحریمها باید از دید فرصت نگاه کرد زیرا ایران با این تحریمها به سمت اصلاحات ساختاری و اتکا به اقتصاد غیرنفتی حرکت میکند.
موضوع رهایی از صادرات تک محصولی که اقتصاد کشور و توسعه آن را متأثر از یک محصول میکند یکی از مهمترین دغدغههای دولتمردان و سیاستگذاران بازرگانی و اقتصادی است. در شرایط کنونی اقتصاد ایران و با توجه به تحریمهای نفتی امریکا، توسعه صادرات غیرنفتی از مهمترین مسائل سیاسی و اقتصادی کشور محسوب میشود که باید مورد توجه مسوولان کشور، اقتصاددانان و محققان قرار گیرد زیرا اقتصادهایی که برپایه یک محصول قرار دارند بسیار آسیبپذیر بوده و با اندک نوسانهای اقتصادی یا کاهش تقاضا برای تک محصول شدن دچار مشکل میشوند.
ایران نیز به دلیل وابستگی به نفت تا حدودی با همین مشکل روبرو است و تحریمهای ناعادلانه که توسط امریکا بر بخش نفت متمرکز شده فشار اقتصادی مضاعفی به کشور وارد میکند.؛ تحریمهایی که در روزهای اخیر به خصوص در حوزه نفت باعث گانه زنیهایی در سطح داخلی و بینالمللی شده است.
با توجه به این مساله پژوهشگر گروه اطلاعرسانی ایرنا در خصوص وضعیت درآمدهای نفتی در ایران و چگونگی رهایی از اقتصاد تک محصولی با «وحید شقاقی» استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی به گفتوگو پرداخته است.
وضعیت درآمدهای نفتی ایران از کشف آن
تا امروز را چطور ارزیابی میکنید؟
بعد از کشف نفت در دوره ناصرالدینشاه قاجار؛ یعنی از 1300 خورشیدی اقتصاد ایران نفتی شد. از دهه 50 خورشیدی قیمت نفت به خاطر جنگ اعراب و رژیم اسراییل از حدود بشکهای یک دلار به 10 دلار افزایش یافت و اقتصاد ایران، بهشدت وابسته به نفت و تبدیل به یک اقتصاد نفتی رانتی شد. در زمان محمدرضا پهلوی وابستگی به نفت به بالاترین میزان وابستگی رسید و روزانه پنج میلیون بشکه نفت صادر میشد. این در حالی بود که قیمت نفت میان10 تا 12 دلار در نوسان بود و یک ثروت سرشاری از درآمدهای ارزی به اقتصاد ایران پمپاژ شد. بعد از انقلاب اسلامی وابستگی اقتصاد ایران به نفت ادامه داشت و وضعیت درآمدهای ارزی نوسان پیدا کرد. به عنوان نمونه در 1377 خورشیدی قیمت نفت به زیر 9 دلار سقوط کرد اما در برهههایی نفت به 120 دلار هم رسید.
با توجه به اینکه در بعضی از دورهها قیمت نفت به بالاترین حد خود رسیده است مازاد درآمدهای نفتی در کجا مورد استفاده قرار میگرفت؟
برای مازاد درآمدهای نفتی یک حساب ذخیره ارزی درست شد که این پول مدتی بعد در حوزههای سرمایهگذاری استفاده شود اما اجرایی نشد. در مرحله بعدی از کشورهایی مثل نروژ و کشورهای نفتی دیگر که از ذخایر نفتی بهرهبرداری سودآور میکردند الگوبرداری شد و به این نتیجه رسیدند که 20 درصد از درآمدهای حاصل از صادرات نفت به صندوق توسعه ملی وارد شود. همچنین سالی سه درصد هم به این مبلغ اضافه کنند. به عنوان نمونه امسال قرار بود 34 درصد از درآمدهای حاصل از صادرات نفت به صندوق توسعه ملی واریز شود اما به دلیل تحریمها، هم دولت دوازدهم و هم دولت دهم از آیتالله خامنهای مقام معظم رهبری اجازه گرفتند تنها 20 درصد از درآمدهای نفتی به این صندوق واریز کنند و مابقی در بودجه دولت هزینه شود.
سهم نفت در بودجه دولت در دورههای مختلف چگونه بوده است؟
اقتصاد ایران کاملاً اقتصاد نفت پایه است و بودجه دولتهای مختلف یا به خود درآمدهای حاصل از صادرات نفت وابسته بوده یا به مشتقات نفتی، همچنین سهم نفت در بودجه دولت در دورههای مختلف بین 25 تا 40 درصد در نوسان بوده است. به عبارتی زمانی که در شرایط تحریم قرار داشتیم صادرات نفت کاهش داشت یا قیمت نفت سقوط کرد و در نتیجه سهم نفت در بودجه کم شده است. حدود 77 درصد رشد اقتصادی ایران با رشد بخش نفت همسو بوده و این نشان از این دارد که اقتصاد ایران بهشدت از نوسان بخش نفت تاثیر میپذیرد. اقتصاد ایران حدود 50 سال است که به اقتصاد نفتی آلوده شده است. همه دولتها در این 50 سال وابسته به نفت بودند تنها تا حدودی دولت هفتم در برنامه سوم توسعه توانست وابستگی خود را به نفت کاهش دهد.
آیا تا به حال اقداماتی برای فرار از اقتصاد
تک محصولی صورت گرفته است؟
دولتهای رانتیر به دلیل اینکه راحتترین منبع، درآمدهای نفتی بوده است چندان علاقهای به گذر از نفت و وابستگی به نفت نداشتند. سیاستهای کلی، اقتصاد مقاومتی، سیاستهای کلی برنامه پنجم و ششم و دیگر سیاستهای اقتصادی کلی و ابلاغیههای مقام معظم رهبری در کاهش وابستگی به نفت تاکید داشتند و قرار بود بودجههای دولت به جای وابستگی نفت به سمت درآمدهای مالیاتی منتقل شوند اما رانت و سهلالوصول بودن درآمدهای نفتی موجب شد که همچنان اتکا به درآمدهای نفتی باشد. کشورهای توسعه یافته بیش از 25 درصد تولید ناخالص داخلی شان از مالیات بوده اما در ایران مالیات از تولید 6 درصد و بسیار اندک است و بودجه دولتها بین 25 تا 35 درصد وابسته به مالیات بودند اما در کشورهای توسعه یافته بیش از 90 درصد از درآمدهای دولت از درآمدهای مالیات بوده است.
راهکارهای شما برای رهایی از اقتصاد
تک محصولی چیست؟
تحریمهای غرب عمدتاً بر بخش نفت متمرکز بوده است. امریکا در تحریمهای 1390و 1391 خورشیدی و در تحریمهای 1397 و 1398 خورشیدی تلاشش این بوده که از طریق کانال نفت بر ایران فشار وارد کند و صادرات نفت ایران را از 2 و نیم میلیون بشکه به زیر یک میلیون بشکه در روز رسانده است. در حالی که ارز حاصل از صادرات نفت به اقتصاد ایران بر نمیگردد و با توجه به برنامه دولتها که باید از نفت عبور کنیم و متکی به اقتصاد غیر نفتی باشیم همچنان اقتصاد ایران متکی به نفت بوده است و از این کانال به اقتصاد ایران فشار میآید. نوسان ارزی و مشکلات فعلی را باید در اقتصاد رانتی نفتی جستوجو کرد اگر اقتصاد ایران میخواهد از نفت عبور کند باید تن به شفافیت بدهد زیرا شفافیت میتواند رانت زدایی کند و جلو فساد را بگیرد در واقع تولید در یک اقتصاد مالیات محور و یک اقتصاد شفاف مفهوم پیدا میکند و در یک اقتصاد مخفی رانتی رونق تولید مفهوم ندارد. راهحل نهایی این است که باید شفافیت را در فعالیتهای اقتصادی پذیرفت و مبارزه با فساد و رانت را در سرلوحه سیاستها قرار داد. اقدامهایی مانند دولت الکترونیک، شفافیت و اقدامهای مالی، گردش آزادانه اطلاعات و هر طرحی مبتنی بر ارتقای شفافیت میتواند مفید باشد و سیاستهایی مثل بهبود محیط کسب و کار، بهبود محیط اقتصاد کلان ایران، رقابتپذیری اقتصاد ایران همه میتوانند در رونق تولید و از کانال رونق تولید بر اخذ مالیات و کاهش وابستگی به نفت تاثیر بگذارد.
به نظر شما امریکا میتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند؟
امریکاییها در سالهای اخیر توانستند تولید نفت خود را از هشت میلیون بشکه صادرات نفت در روز به 18 میلیون بشکه برسانند تمام تلاش امریکا در راهبرد جدید خود این است که بتواند صادرکننده نفت باشد و بر بازارهای نفت تاثیر بگذارد به همین دلیل امریکا بر شرکای نفت ایران فشار وارد میکند که واردات نفت خود را از ایران به صفر برسانند در واقع میتوان به این تحریمها هم از دید فرصت و هم از دید تهدید نگاه کرد؛ تهدید از این نظر که امریکا خواهد توانست که صادرات نفت ایران را به زیر 500 هزار بشکه نفت در روز کاهش دهد به عبارتی امریکاییها نفت ایران را از 2 و نیم میلیون بشکه در روز در نیمه اول 1397 خورشیدی به زیر 500 هزار بشکه در روز کاهش خواهند داد. این اتفاق فشار شدیدی بر اقتصاد ایران وارد میکند. فرصت نیز از این نظر که با این وضعیت ایران ناچار میشود که به سمت اصلاحات ساختاری و اتکا به اقتصاد غیرنفتی حرکت کند.