مهاجران سیل

۱۳۹۸/۰۲/۱۹ - ۰۰:۲۸:۳۳
کد خبر: ۱۴۴۱۵۵
مهاجران سیل

بنابر آمارهای وزارت جهادکشاورزی، حدود یک‌میلیون هکتار از زمین‌های زراعی کشور در 19 استان سیل‌زده با شدت و ضعف متفاوت، دچار آسیب ناشی از سیل شد اما آسیب به زمین‌های کشاورزی فراتر از آمار و ارقام است. از بین رفتن هر زمین کشاورزی به معنای از دست رفتن اشتغال سرپرستان خانواری است که از این زمین‌ها کسب درآمد می‌کردند که حالا به دنبال از بین رفتن منبع درآمدشان و برای جبران خسارت ناشی از آن گاه ناچار به مهاجرت می‌شوند. کشاورزی که تا دیروز به دلیل خشکسالی ناچار به ترک دیار می‌شد حالا بارندگی‌ها زراعتش را شسته و باز هم ناگزیر از ترک موطن خود است و مشخص نیست چه زمانی زمین‌های کشاورزی از گل و لای سیلاب پاک می‌شود و کشاورزان به خانه خود باز‌می‌گردند. آن‌طور که مسوولان وزارت جهادکشاورزی می‌گویند‌، 50 درصد از زمین‌ها و محصولات آسیب‌دیده قابل برگشت است اما کارشناسان خاک و کشاورزی درباره این موضوع نظرات متفاوتی دارند برخی معتقدند گل و لای ناشی از سیل، زمین‌های کشاورزی را از دسترس خارج کرده و کشاورزان باید منتظر تجدید‌پذیری خاک باشند و در مقابل گروه دیگر بر این باورند سیل به زمین‌های زراعی به خصوص در بخش کشاورزی دیم، سود هم رسانده است. اما ورای آسیب‌های اقتصادی که سیل به معیشت کشاورزان زد، باید به ابعاد اجتماعی آنکه همان مهاجرت اجباری و آسیب‌های ناشی از آن است هم توجه کرد چرا که تنگنای معیشتی و از دست رفتن منبع درآمد، به دنبال خود مهاجرت اجباری را به همراه دارد که اگر فکری به حال آن نشود، می‌تواند آسیبی بیشتر از لطمات اقتصادی بر جای گذارد.

    سیل چه بر سر زمین‌های کشاورزی آورد؟

«بخشی از آسیب ناشی از سیل به زمین‌های کشاورزی، آبگرفتگی موقت است به این معنی که محصول دچار خوابیدگی شده و بعد از رفع آب‌گرفتگی، احیا می‌شود اما در بخش‌هایی که آبگرفتگی بیشتر است این موضوع موجب پوسیدگی محصول می‌شود و دربخش‌هایی نیز سیل، زمین یا باغ کشاورز را با خود برده است.» این بخشی از اظهارنظر عباس کشاورز، معاون امور زراعت وزارت جهاد کشاورزی درباره وضعیت زمین‌های زراعی بعد از سیل نوروزی امسال است. او درباره جزییات این خسارت‌ها بیان کرد: حدود ۵۵ درصد این اراضی بین ۲۵ تا ۵۵ درصد آسیب دیده است حدود ۲۵۰ هزار هکتار از محصولات کشاورزی و حدود ۱۵۰ هزار هکتار باغ بر اثر سیلاب‌های اخیر از بین رفته است. وی گفت: در زمینه باغ، استان‌های خوزستان، مازندران و کرمانشاه و در زمینه زراعت استان‌های خوزستان، لرستان و گلستان، مازندران، ایلام و کرمانشاه، بیشترین خسارت را دیده‌اند. بیش از ۶ هزار واحد مرغداری و حدود ۱۰۰ واحد پرورش ماهی هم دچار خسارت شدند.او افزود: یکی از مشکلات در حوزه خسارت کشاورزی در مناطق کوهستانی مانند لرستان، ایلام و خوزستان این است که بخشی از مردم از طریق ایستگاه پمپاژ، کشاورزی می‌کردند و این ایستگاه‌ها آسیب دیدند که در اسرع وقت بازسازی خواهند شد. کشاورز گفت: ۵ واحد کشت و صنعت نیشکر خسارت قابل‌توجهی دیدند و حدود ۳ هزار میلیارد تومان از خسارت‌های اعلام‌شده به بخش کشاورزی متعلق به این واحدهاست. برای اینکه سیلاب به روستاها و مناطق مسکونی خسارت وارد نکند در برخی موارد، آب به مزارع این واحدها هدایت شده است.

اظهارات کشاورز در حالی است که منوچهر گرجی، رییس انجمن خاک کشور معتقد است، پیش از بررسی کامل خاک مناطق سیل زده نمی‌توان با قطعیت اظهارنظر کرد.

    سال‌هایی برای احیای خاک

او درباره این موضوع به تعادل گفت: زمانی که یک سانت خاک از بین می‌رود، چندین سال لازم است که آن خاک احیا شود. اگر آسیب به خاک استان‌های درگیر سیل بالا باشد شاید ۱۰۰ سال همزمان کمی برای احیا باشد.

گرجی افزود: گل و لایی همراه با سیل این مناطق را پوشانده است و اگر خاک رسوب شده باشد یا میزان آسیب بالا باشد بازیابی آن اقتصادی نخواهد بود وکشاورزان باید منتظر تجدیدپذیری خاک باشند که گاه تا ۱۰۰ سال همزمان می‌برد. کارشناسان باید پس از بررسی‌ها نظر قطعی را اعلام کنند.؛ اما‌ای کاش از وقوع خسارات این سیل جلوگیری می‌شد یا با اجرای دستورالعمل‌هایی جلوی آسیب جدی به زمین‌های کشاورزی گرفته می‌شد تا شاهد نابودی زمین‌های حاصلخیز نباشیم.

با این حال برخی کارشناسان کشاورزی سیل را برای زمین‌های زراعی به خصوص کشاورزی دیم سودآور ارزیابی می‌کنند. بهروز مجیدی، کارشناس کشاورزی، درباره این موضوع به تعادل گفت: در حال حاضر بخشی از محصول گندم در کشور خسارت دیده است، اما به نظر می‌رسد زمین‌های دیم خسارات را جبران کنند چرا که با افزایش بارندگی‌ها افزایش عملکرد داشته‌اند. در روز‌های آغازین سیل، نمی‌توانستیم درباره میزان خسارتی که به زراعت گندم وارد آمده بود تخمینی دقیق و صد درصدی ارایه کنیم اما اکنون که سیل فرونشسته است می‌توانیم حدود تخمینی آن را حدس بزنیم.

او افزود: بخش عمده خسارتی که به گندم وارد شده در استان خوزستان بوده است و شاید چیزی نزدیک به ۷۰۰ هزار تن گندم در این استان آسیب دیده باشد. با خساراتی که به زمین‌های گندم در استان‌های دیگر وارد آمده است می‌توان گفت نزدیک به یک میلیون تن گندم در کل کشور از بین رفته است. رآوردی که از مزارع موجود می‌شود بر اساس سطح زیر کشت است چرا که گندم از بین رفته و ما نمی‌توانیم بگوییم چقدر بوده است اما براساس سطح زیرکشت و متوسط عملکرد گندم‌ها در سال‌های گذشته انتظار داشتیم این اراضی نزدیک به یک میلیون تن محصول داشته باشند. به نظر می‌رسد که در کشت دیم و کشت آبی عملکردها افزایش خوبی داشته است و تخمینی که زده می‌شود چیزی نزدیک به ۴ میلیون تن افزایش عملکرد گندم به خاطر بارندگی‌ها داشته‌ایم.

مجیدی بیان کرد: در مناطقی مثل تربت جام به نظر می‌رسد عملکرد گندم بین ۷۰۰ کیلو تا یک تن است که نسبت به سال گذشته افزایش داشته است و مجموع این افزایش عملکردها محصول گندم را به ۴ میلیون تن نزدیک می‌کند، اما اینها همه حدودی است، چراکه یک بخش را دیده‌ایم و براساس آن تخمین زده‌ایم، اما بر اساس تخمین‌ها می‌توان گفت که اگرچه در خوزستان و مناطق دیگر خسارات زیادی دیده‌ایم ولی به‌طور کلی در محصول گندم بهبود عملکرد داریم.

   مهاجرت اجباری به دنبال بروز مخاطره طبیعی

از بین رفتن زمین‌های کشاورزی در واقع از دست رفتن معیشت مردمی است که این زمین‌ها منبع درآمد زندگیشان بود به همین دلیل بعد از هر مخاطره طبیعی که به نوعی معیشت مردم را به خطر اندازد، افزایش موج مهاجرت که به دنبال خود بروز برخی آسیب‌های اجتماعی مانند حاشیه نشینی را دارد، پدیده‌ای غیرقابل انکار است. روز گذشته، عباس پاپی‌زاده، نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون کشاورزی، درباره این موضوع هشدار داده و با اشاره به بیکاری تعداد زیادی از کشاورزان و روستاییان استان خوزستان به دلیل تخریب مزارع و باغات

بر اثر سیل، بیان کرد: کشاورزان تمامی اندوخته‌های نقدیشان را به پای زمین‌هایشان ریختند، اما متاسفانه بر اثر سیل تمامی محصولاتشان نابود شده و دیگر هیچ نقدینگی برای شروع مجدد در اختیار ندارد، همچنین معیشت آنها و خانواده‌هایشان به مدت یک سال کاملا از بین رفته است، سیل‌ باعث بیکاری، کوچ و در نهایت حاشیه نشینی تعدادی زیادی از روستاییان شده است.

اظهارات پاپی‌زاده در حالی است که سعید حسینی، جامعه‌شناس، درباره تاثیر مخاطرات طبیعی و از بین رفتن منبع درآمد مردم بر اثر آن در مهاجرت به تعادل گفت: اثرات مخاطرات طبیعی بر مهاجرت تا حدود زیادی با ابعاد و نوع حادثه‌ای که رخ داده ارتباط دارد؛ برای مثال در حوادثی نظیر زلزله چنانچه شدت زلزله به میزانی باشد که درصد تخریب بالایی داشته باشد، به‌طوری‌که بازسازی در کوتاه‌مدت یا میان‌مدت امکان‌پذیر نباشد، طبیعتاً تاثیر آن در جابه‌جایی جمعیت و در نهایت تغییر ترکیب جمعیتی بیشتر خواهد بود. در برخی موارد ممکن است وقایع طبیعی مثل زلزله و سیل لزوما به جابه‌جایی جمعیت منجر نشود؛ به عنوان نمونه در سیل اخیر، در منطقه لرستان، فقط در برخی مناطق مثل پل‌دختر، معمولان و روستای بابازید تخریب جدی خانه‌ها و اماکن مسکونی رخ داد، که در مقایسه با سایر مناطقی که تحت تاثیر سیل قرار گرفته بودند، احتمال جابه‌جایی جمعیت بیشتر است.او با بیان اینکه کیفیت و کمیت خدمات ارایه‌شده به حادثه‌دیدگان نیز در میزان جابه‌جایی جمعیت تاثیرگذار است، گفت: چنانچه میزان و کیفیت امدادرسانی و برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته در حادثه به حدی باشد که مردم محلی به احتمال بهبود وضعیت و بازسازی منطقه و بازگشت به وضعیت عادی امیدوار شوند و اطمینان حاصل کنند که در آینده نزدیک می‌توانند به زندگی عادی بازگردند، احتمال جابه‌جایی و مهاجرت بسیار کاهش خواهد یافت.

این جامعه شناس با بیان اینکه مهاجرت و به تبع آن حاشیه‌نشینی به بنیادی‌ترین مساله کشورها و یکی از جدی‌ترین آسیب‌های اجتماعی بدل شده است، گفت: ناتوانی در تامین معیشت و محل سکونت، گروه‌های جمعیتی مهاجر را وادار می‌کند پس از مهاجرت نیازهای خود را با حداقل هزینه تامین کنند که یکی از مهم‌ترین این نیازها، نیاز به سرپناه و مسکن است و مناطق اسکان غیررسمی به دلیل ارزان‌تر بودن جای مناسبی برای آنهاست. موج سوم مهاجرت که امروز شاهد آن هستیم، به نظر می‌رسد حاصل تغییرات آب‌وهوایی و وقوع بلایای طبیعی از یک سو و کاهش امکان تداوم کشاورزی از سوی دیگر است، بنابراین با توجه به بی‌برنامگی کنونی در اقتصاد، اجتماع و بحران‌های متوالی بشرساخته و طبیعت‌ساخته، به نظر می‌رسد به زودی امواج مهاجرت‌های جمعیتی نتایج وخیمی برای اقتصاد، اجتماع، سیاست و به‌طور کلی منافع ملی کشور در پی داشته باشد.