نقش فناوری مالی در تحولات بانک، بورس و بیمه
کمیل شاعری
دکتری مدیریت مالی و رییس اداره سرمایهگذاریهای نوین شرکت تامین سرمایه بانک ملت
در سالهای اخیر با توجه به افزایش ضریب نفوذ اینترنت و فراگیر شدن هرچه بیشتر تلفنهای همراه هوشمند، شاهد ظهور راهکارهای نوین فناوریهای مالی بودهایم که خدمات متنوع و گستردهای را در راستای تسهیل فعالیتهای مالی روزمره در اختیار افراد قرار میدهند. این راهکارها باعث ایجاد تحولات گستردهای در حوزههای مختلفی همچون بورس، بانک و بیمه شدهاند. زمانی که صحبت از فناوری مالی میشود، همگان اصطلاح فینتک را به خاطر میآوریم اما فینتک تمام ماجرا نیست. اخیرا شاهد رواج اصطلاح دیگری در این حوزه هستیم و آن تکفین میباشد. این اصطلاح برای اولینبار توسط «جک ما» موسس شرکت علیبابا مورد استفاده قرار گرفت. حال تفاوت بین این دو چیست؟ فینتکها در حقیقت با کمک فناوری اقدام به ارایه خدمات مالی نوین میکنند در حالی که تکفینها با استفاده از فناوری اقدام به ایجاد نوآوری در نحوه ارایه خدمات مالی مرسوم مینمایند. بطور مثال، استارتآپی همچون Lending Club که خدمات وامدهی همتا به همتا (P2P) را ارایه میدهد یک فینتک محسوب شده و شرکت Alipay، وابسته به شرکت معظم علیبابا، که خدمات پرداخت غیربانکی ارایه میدهد یک تکفین محسوب میگردد. بنا بر این، معمولا فینتکها شرکتهای استارتآپی و تکفینها شرکتهای بالغ فناوری محور میباشند. در ادامه به بررسی نقش فناوری مالی و اثر برهمزنندگی آن در حوزههای فوق میپردازیم.
صنعت بانکداری به صورت تاریخی اولین حوزهای بوده است که تحت تاثیر فناوری مالی قرار گرفته است. اگر چه ریشه این تغییرات به اواسط قرن بیستم و به پیدایش دستگاههای خودپرداز و کارتهای اعتباری برمیگردد، اما ما در حال حاضر به بررسی راهکارهایی میپردازیم که هماکنون بانکها را تحت تاثیر قرار دادهاند. در حالت کلی فناوری مالی از سه طریق «پرداخت»، «وامدهی» و «رمز ارزها» صنعت بانکداری را تحت تاثیر قرار داده است. از راهکارهای ارایه شده در حوزه پرداخت میتوان به پرداخت آنلاین بدون ارایه مشخصات کارت بانکی، کیف پول الکترونیکی، پرداخت بدون کارت، درخواست و پرداخت وجه، درگاه پرداخت شخصی و غیره اشاره نمود. اگر چه تا به حال شرکتهای استارتآپی همچون PayPal و Square در این حوزه ورود کردهاند و موفقیتهایی نیز به دست آوردهاند اما پیشبینی میشود که با ورود شرکتهای بزرگ فناوری محور، معادلات بازار دستخوش تغییر شود. برای مثال ورود علیبابا، غول تجارت الکترونیک چین، به حوزه پرداخت الکترونیک سهم بزرگی از بازار پرداخت را از شبکه پرداخت بانکی به شبکه پرداخت غیربانکی انتقال داده است.
همچنین در سالهای اخیر سایر شرکتهای بزرگ فناوری محور مانند گوگل و اپل نیز با راهاندازی خدمات پرداخت به این حوزه ورود کردهاند. اخیرا گزارشهایی مطرح شده است که شرکت آمازون، بزرگترین خردهفروشی آنلاین دنیا، نیز در حال بررسی تاسیس یک بانک برای مجموعه خود است که طبق پیشبینی موسسه Capgemini در صورت تحقق این امر، بانک آمازون به سومین بانک بزرگ امریکا تبدیل خواهد شد! در همین راستا موسسه گارتنر در اواخر سال 2018 اعلام نمود که در حدود 80 درصد از موسسات بانکی فعلی از سال 2030 به بعد قادر به ادامه فعالیت نخواهند بود و این بانکها جای خود را به فینتکها و نئوبانکها خواهند داد. این موضوع حاکی از وجود پتانسیل بالای شرکتهای فناوری محور در حوزه پرداخت میباشد که لرزه بر اندام هر بانکی میاندازد.
خدمات دیگری که توسط فینتکها ارایه شده است، خدمات وامدهی میباشد که اکثر آن به صورت همتا به همتا و در برخی از موارد به صورت B2C میباشد. دسترسی آسان و ارزان به منابع، رمز موفقیت استارتآپهای فعال در این حوزه بوده است. رمز ارزها از دیگر ابزارهای فناوری مالی میباشند که میتوانند شبکه بانکی را بهشدت به چالش بکشند. رمز ارزها علاوه بر خواص پول با داشتن ویژگیهای دیگری همچون عدم نیاز به نهاد سیاستگذار همچون بانک مرکزی، امکان انتقال همتا به همتا، هزینه کمتر انتقال وجه، مخفی بودن مالکیت و عدم نیاز به حمل، بسیار جذاب به نظر میرسند. با فرض فراگیری بیشتر رمز ارزها در آینده، آنها به نوعی جایگزین پولهای مرسوم خواهند شد که این امر میتواند اختلالاتی جدی در کسب وکار بانکهای تجاری پدید آورد و نهایتا میتواند منجر به بیثباتی نظام پولی کشورها شود. البته بسیار واضح است تواناییهای فوق و قدرت برهمزنندگی کسب و کارهای این حوزه بدون بهرهبرداری از زیرساختهای مبتنی بر بلاکچین و فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT) امکانپذیر نخواهد بود.
همانند صنعت بانکداری، حوزه بورس نیز از طرق مختلفی توسط فناوری مالی تحت تاثیر قرار گرفته است که مهمترین آنها راهکارهای «مدیریت ثروت» و «تامین مالی» میباشند. در حوزه مدیریت ثروت محصولات خوبی توسط استاتآپها و شرکتهای فناوری محور معرفی شدهاند.
مثلا ظهور فینتکهایی همچون Wealthfront و Betterment که به مشاوران رباتیک
(Robo-Advisor) هم شهرت دارند، فرآیند مدیریت ثروت را با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی و همچنین با در نظر گرفتن اشتهای ریسک سرمایهگذاران، بسیار آسان و ارزان نمودهاند به طوری که هر کدام از این استارتآپها سرمایههای چند میلیارد دلاری تحت مدیریت خود دارند. از طرفی دیگر شرکتهای تکفین نیز در این حوزه ورود کردهاند که بسیار موفق بودهاند.
بطور مثال شرکت Ant Financial به عنوان هلدینگ مالی علیبابا و به عنوان باارزشترین استارتآپ دنیا، صندوق سرمایهگذاری
Yu’E bao را مدیریت میکند که بزرگترین صندوق سرمایهگذاری بازار پول در جهان میباشد. همانطور که مشاهده میشود ورود شرکتهای بزرگی همچون علیبابا با تعداد مشتریان بسیار بالا به این حوزه اثر برهمزنندگی بالایی ایجاد میکند که تهدیدی جدی برای شرکتهای سنتی مدیریت سرمایه محسوب میشود. در حوزه تامین مالی با ظهور راهکارهای ساختارشکنانهای همچون تامین مالی جمعی (Crowdfunding) و عرضه اولیه سکه (ICO)، فرآیندهای سنتی تامین مالی از بازار سرمایه به چالش کشیده شدهاند. برای مثال حجم تامین مالی از طریق ICO در سال 2018 مجموعا به بیش از 13 میلیارد دلار رسیده است. شرکتهایی که از این طریق اقدام به تامین مالی مینمایند، سهام یا رمز ارز اختصاصی خود را منتشر میکنند که بواسطه آن کلیه فرآیندهای پساتامین مالی همچون خرید و فروش، بازارگردانی و تسویه وجوه عملا خارج از زنجیره بورسی مرسوم به انجام میرسد. بدینترتیب این راهکارها در آینده نزدیک برهمزنندگی بسیار بالایی در بازار سرمایه ایجاد خواهند نمود.
صنعت بیمه حوزه دیگری است که توسط فناوری مالی تحت تاثیر قرار گرفته است. از مهمترین راهکارهای فناوری مالی در حوزه بیمه میتوان به «بیمه همتا به همتا» و «بیمه مبتنی بر اینترنت اشیاء» اشاره کرد. بیمه همتا به همتا به عنوان روشی مبتنی بر ضمانت مشترک اعضاء یک گروه در برابر ضرر و زیانهای احتمالی وارد بر هر یک از آنها بهکار برده میشود. در این وضعیت ریسک ناشی از سرمایهگذاری وجوه تنها متوجه شرکت بیمه نبوده و همه اعضاء به اندازه سهم خود از سود و زیان فعالیتها متاثر خواهند شد. شرکتFriendsurance و Limonade از جمله معروفترین استارتآپهای این حوزه هستند. همچنین بیمه مبتنی بر اینترنت اشیاء به شرکتهای بیمه کمک میکند تا با جمعآوری داده و تشکیل کلان دادهها در حوزههای مختلفی همچون سلامت، شرایط جوی، خودرو، باربری، دریانوردی و امنیت، مدیریت ریسک بهینهتری را اعمال نمایند و همچنین نسبت به ارایه بیمهنامههای جدید اقدام نمایند. در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که اکثر خدماتی که با پشتوانه فناوری مالی به کاربران عرضه میگردد نیازمند فرآیندهای احراز هویت، ثبت و مدیریت تعهدات و اعتبارسنجی میباشند. از این رو اخیرا شرکتهای فناوری محور همچون علیبابا و Tencent اقدام به ایجاد پلتفرمهای اعتبارسنجی اجتماعی (Social Credit Scoring) نمودهاند تا بتوانند با آگاهی کامل از سطح اعتباری کاربران، بهترین خدمات را در بهینهترین حالت به آنها ارایه نمایند.