فضای مجازی و ضرورت چینش دوباره الگوهای روابط اجتماعی
در حالی که میانگین استفاده روزانه افراد از فضای مجازی در جهان حدود دو ساعت است، در ایران این میزان روزانه بین 5 تا 9 ساعت برآورد شده است. اگر چه نام ایران در بین 10 کشور اول جهان، از نظر میزان استفاده از فضای مجازی دیده نمیشود، اما از نظر نرخ رشد استفاده از فضای مجازی، رتبه ششم را در جهان داراست. از قرن بیستم به این طرف تحولاتی در جهان رخ داد که مطابق پیشبینیهای مارشال مکلوهان، نظریهپرداز ارتباطات میتوان آن را تبدیل شدن جهان به یک دهکده نامید. پیشبینی مکلوهان با ظهور و گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به وقوع پیوسته است؛ فضایی که تا اتاقهای خصوصی مردم نفوذ کرده است. تا جایی که گاهی دیده میشود مردم مسائل خانوادگی را در گروههای مجازی به بحث و گفتوگو میگذارند. در این وضعیت، روابط مجازی چه تأثیری بر کاهش نقش جامعهپذیری نهاد خانواده بر فرآیند اجتماعی شدن دارد؟ الگوهای جامعهپذیری افراد در شرایط کنونی از چه المانهایی پیروی میکند؟ ایرنا این موضوع را با علی نوری، مدرس دانشگاه، پژوهشگر اجتماعی و دبیر گروه آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران در میان گذاشته است.
در گذشته روابط از یک الگوی مشخص پیروی میکرد
نوری در این باره میگوید: در گذشته، یعنی زمانی که فناوریهای جدید ارتباطی از قبیل اینترنت و شبکههای اجتماعی رایج نبود، مهمترین کارکرد خانواده که همانا انتقال ارزشها و اجتماعی کردن فرزندان است، بهآسانی محقق میشد. بنابراین میتوان گفت خانواده بیشترین نقش را در جامعهپذیری و آموزش نسلهای آینده برعهده داشت. کودکان دختر و پسر، در محیط خانوادگی از گفتار، کردار و رفتار والدین خود میآموختند که به عنوان پدر یا مادر آینده، چه نقشها و تکالیف و اختیاراتی به عهده خواهند داشت. بخش دیگری از وظایف این نقشها نیز از طریق نهادهای اجتماعی سنتی مانند مساجد، بزرگترهای فامیل، اندیشمندان و علما به افراد آموزش داده میشد. بنابراین به دلیل اینکه وظایف و اختیارات نقشها تقریباً ثابت بود و از یک الگوی مشخص پیروی میکرد، غالباً افراد نیز بر اساس همان الگوها عمل میکردند.
فضای مجازی تأثیر آموزشها خانواده را محدود میکند
او ادامه میدهد: اگر در خانواده اختلافی بین زوجین به وجود میآمد، شیوه برخورد با این مساله و مرجع رسیدگی مشخص بود. معمولاً بزرگترهای فامیل در این موارد نقش مهمی جهت حل اختلافات ایفا میکردند. الگوی روابط بین زوجین و سایر اعضای خانواده، گفتوگوهای شفاهی، دورهمیها و شبنشینیهای خانوادگی بود. همچنین ادبیات شفاهی از قبیل بیان حکایتها، ضربالمثلها و اشعار، ابزار و شیوهای برای انتقال ارزشهای جامعه و جامعهپذیر کردن فرزندان بود. این فرهنگ شفاهی که از دیرباز در جامعه ما رواج داشته است، از طریق گفتوگو، شناخت متقابل بین زوجین را فراهم میکرد و اختلافات را کاهش میداد. اما در دوران مدرنیته، زندگی انسانها به لحاظ فرهنگی، خاص و پیچیده است. جهان اجتماعی بهوسیله امواج رسانههای ارتباطی احاطه شده است. دهکده جهانی و جامعه شبکهای عناوینی هستند که برای توصیف جهان و جامعه جدید بهکار میرود. همسو با سایر جوامع، استفاده از فضای مجازی در ایران نیز، بهویژه در کلانشهرها، به سرعت روبه افزایش است.
اینترنت و کم رنگ شدن پیوندها
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به تبعات منفی حضور بیش از اندازه در فضای مجازی تشریح کرد: فناوریهای ارتباطی جدید بهویژه فضای مجازی، منجر به تحول میزان و شیوههای ارتباطی در بین افراد جوامع مختلف شده است. بنابراین امکان بهرهگیری از انبوهی اطلاعات در کمترین زمان ممکن و برقراری ارتباط دیداری، گفتاری و نوشتاری با کمترین هزینه فراهم شده است. در شرایط کنونی، تأثیر محیط اجتماعی، آموزههای فضای مجازی و رها شدن در دنیای اطلاعاتی به پهنه جامعه جهانی، تأثیر آموزشهای خانواده را محدود میکند. افراد در معرض اطلاعات از مبادی مختلف و فرهنگهای گوناگون قرار میگیرند که حاصل این وضعیت، سردرگمی، عدم قطعیت، سرگیجه اطلاعاتی، کمرنگ شدن معیار تشخیص، مشکل در تصمیمگیریتنوع در سبکهای زندگی است. بنابراین فرهنگها به شکل بیسابقهای با همدیگر به تبادل میپردازند. ارزشهای گذشته، تحت تأثیر این هجوم اطلاعاتی، دستخوش تغییر میشوند و پیوندهای عاطفی بین اعضای خانواده کمرنگ شده و انسجام آن دچار تزلزل خواهد شد.
انتقال مسائل خانوادگی به فضای مجازی
وی اضافه میکند: پژوهشی با عنوان «آیین اینترنت، تهدیدی برای پیوند اجتماعی» به پیامدها و آثار مخرب اینترنت در ایالات متحده پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان داده که استفاده از اینترنت حلقه روابط اجتماعی دور و نزدیک را کاهش داده، گوشهگیری و در نتیجه افسردگی را افزایش میدهد. در نتیجه، نوع جدیدی از گوشهگیران در همهجا ظاهر میشوند که فقط دارای ارتباط اطلاعاتی و ابزاری هستند. در پژوهشی دیگر، مشخص شد میزان استفاده از «چت» بر ارزشهای خانواده تأثیر منفی دارد. پژوهشهایی درباره فناوری اطلاعات و ارتباطات و عملکرد خانواده، نشان داده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات کیفی در عملکرد خانواده ایجاد کرده و شکل جدید تعاملات در خانواده نیازمند چینش دوباره الگوهای رابطه در خانواده است. هرچه کاربر اینترنتی احساس کند در محیط اینترنت بیشتر مورد پذیرش واقع میشود، احتمالاً باعث خواهد شد بر ارزشهای خانواده موثر واقع شود و همچنین هر چه کاربران بیشتر وارد بحث و مناظره گروهی شوند، احتمالاً باعث مطرح کردن موضوعات خود با محیطهای تعاملی اینترنت میشوند و کمتر مسائل خود را با خانوادهها مطرح میکنند و باعث کماهمیت شدن ارزشهای خانواده نزد فرد میشود. ورود به یک فضای گفتوگو به وجود آوردن فضای صمیمیت و ابراز احساسات و ابراز نیازهای اساسی مطابق تئوریهای ارتباط جمعی، اگر از یک پیام بطور طولانیمدت و مکرر استفاده شود، بالاترین اثر ممکن را در بلندمدت خواهد داشت. بنابراین زمان استفاده از فضای مجازی، طول مدت دسترسی و مداومت استفاده از آن از عوامل موثر بر ارزشهای خانواده است. زیرا هرکدام از این عوامل در کاهش روابط درون خانواده تأثیرگذار است. شرط مهم برای بروز آثار، میزان وابستگی افراد به آن است. نوری انگیزههای افراد برای استفاده از فضای مجازی را به سه بخش نیاز به درک خود (شناخت خود، بالا بردن سلیقه خود و درک زیباییها)، برای گذران وقت و فرار از واقعیتهای زندگی روزمره و تحکیم ارتباط با دوستان و گذران وقت با آنان تقسیم میکند و توضیح میدهد: استفاده از شبکههای مجازی بهویژه شبکههای اجتماعی و وابستگی به آنان، منجر به کاهش مطلوبیت روابط زناشویی شده است. میتوان خانواده را در قالب سه بُعد انسجام خانوادگی، انعطافپذیری خانواده و ارتباط خانواده مورد بررسی قرار داد. در این میان، بُعد ارتباط در خانواده نشاندهنده انسجام یا ازهمپاشیدگی خانواده است. دو ویژگی مهم ارتباط در خانواده، ارتباط مثبت و قدردانی و محبت است.
انزوای اجتماعی ثانویه و انزوای اجباری ناخواسته
دبیر گروه آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران ادامه داد: در پارهای از مواقع فضای مجازی بیش از هر رسانه دیگری به عنوان عامل تغییر در زندگی روزمره مطرح میشودو افراد و سازمانها را به فضایی هدایت میکند که در مقابله با واقعیت قرار دارد. در این شرایط استفاده از آن مانع توجه افراد به اجتماع واقعی میشود و تعاملات شبکهای مردم از میزان ارتباط حضوری و مستقیم آنها پیشی میگیرد. در این حالت، کاربران به دلیل جذابیت دنیای مجازی از دنیای واقعی دور شده و ارتباط خود را با آن قطع میکنند. این امر انزوای اجتماعی کاربران را به دنبال دارد. از طرفی، به دلیل اینکه افراد دیگری در فضای مجازی با این کاربران در ارتباط هستند حضور فعال کاربران در فضای مجازی آنها را از دنیای واقعی اطراف خود دور کرده و باعث ایجاد نوعی انزوای اجتماعی ثانویه برای سایر افراد در خانواده میشود. هربرت پوتنام میگوید: «فناوری نقش اساسی را در خصوصی شدن فزاینده تجربه دارد که بهنوبه خود منجر به شکلگیری جامعهای متفرق و بیسامان میشود، جامعهای که در آن حفظ روابط سنتی دشوار است و روابط بین انسانها متزلزلتر میشود.»
ضرورت آموزش مهارتهای نوین
نوری معتقد است: آنچه مسلم است فرآیند رشد و تربیت و جامعهپذیری افراد است که حین آن افراد ارزشها و الگوهای رفتاری را میآموزند و در جریان تعامل با دیگران به کار میبرند. در این میان، نقش خانواده و نظام آموزشی در انتقال این بخش از فرهنگ بسیار مهم است. به همین دلیل اعضای خانواده در جامعه ایرانی امروز نیازمند چینش الگوهای جدید و آموزش مهارتهای نوین زندگی است. بنابراین آموزش مهارتهای مدرن و سازمان یافته در مدارس و دانشگاهها به نوجوانان و جوانان و استحکام بخشیدن به رابطههای فراالکترونیکی در قالب طرحهای اجرایی مثبت و آموزشهای مرتبط با نحوه استفاده درست جوانان و نوجوانان از فضای مجازی ضروری به نظر میرسد.
فیلترینگ راهکار مناسبی برای بلندمدت نیست
در این حال «محمدمهدی فرقانی» رییس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است: فیلترینگ فضای مجازی در بلندمدت جواب نمیدهد و به صورت سخت افزاری بطور کامل نمیتوان با فضای مجازی مقابله کرد زیرا در مواقع فیلتر همواره جایگزینهایی به میدان میآیند و راهها و امکانات دور زدن را برای کاربران فراهم میکنند. فرقانی در گفتوگویی افزود: در فضای مجازی ترکیب و مجموعهای از اخبار، تحلیلها و دیدگاههای مختلف وجود دارد. بخشی از این اخبار درست، برخی اشتباه و بخشی از این دیدگاهها هدفمند و توام با حسن نیت و بخشی نیز فاقد این ویژگی هستند اما آنچه مسلم است در مواجه با اخبار فضای مجازی در ایران نوعی نگرانی، اضطراب، ناامیدی و سرخوردگی وجود دارد و این برای کشور به ویژه در شرایطی که با دشمن بیاخلاقی مانند امریکا روبه رو هستیم، کار درستی نیست و روحیه ملی را پایین میآورد. این اتفاق قدرت مواجه با توطئهها را کاهش میدهد و سرخوردگی و ناامیدی را تشدید میکند. از این رو باید عاملان و منابع اصلی را که باعث متشنج شدن فضای مجازی میشوند، پیدا کرد و کارهای اطلاعاتی روی آنها انجام داد. البته بخشی از این اخبار بدون منظور و تنها برای انتقال و انعکاس دغدغهها هستند و بخشی ممکن است از جایی هدایت و سرچشمه بگیرد که باید شناسایی و با آن برخورد شود. او اضافه کرد: تجربه نشان داده است فیلترینگ فضای مجازی در بلندمدت جواب نمیدهد و به صورت سخت افزاری بطور کامل نمیتوان با فضای مجازی مقابله کرد زیرا همیشه جایگزینها بلافاصله به میدان میآیند و راهها و امکانات دور زدن را برای کاربران فراهم میکنند. بنابراین برای کاهش پیامدهای منفی فضای مجازی راهحل این است که سطح رضایت عمومی در جامعه و کیفیت زندگی مردم ارتقا پیدا کند و عناصری که سبب ناامیدی، سرخوردگی و آسیبهای اقتصادی و روانی میشوند، از میان برداشت. در این صورت خود به خود زمینه پذیرش این پیامها از میان میرود یا بسیار کاهش مییابد، در واقع این نوع پیامها وقتی مورد قبول قرار میگیرند که بسترها و زمینههای نارضایتی، سرخوردگی و ناامیدی وجود داشته باشد. او در خصوص ارتباط میان فضای مجازی با آسیبهای اجتماعی مانند ترویج خشونت، طلاق و ... گفت: فضای مجازی به تنهایی نه سرچشمه درد و نه درمان است بسته به اینکه در چه شرایط، بسترها و زمینههایی چه نوع پیامهایی مبادله میشود، میتواند آثار اجتماعی متفاوتی برجای بگذارد. بنابراین در فضای مجازی هم مانند فضای واقعی در زمینه طلاق، خشونت و... مثل دیگر زمینهها میتوان پیامهای مثبت را مشاهده کرد، پیامهایی که هم میتواند به لحاظ فکری به بسیاری از خانوادهها کمک کند تا اختلافها را کنار بگذارند. در عین حال اختلاف افکنی، شایعه پراکنی، سوءاستفاده و امثال اینها در فضای مجازی فراوان است و هر دو میتواند آثار خود را بر جای بگذارند. بنابراین نمیتوان گفت اگر فضای مجازی فیلتر شود طلاق الزاماً پایین میآید یا اختلافهای خانوادگی بطور حتم کاهش پیدا میکند، هیچ کدام از این آسیبهای اجتماعی تک عاملی نیستند یعنی یک عامل خاص نیست که آنها را به وجود بیاورد یا تجدید کند. بنابراین عوامل مختلفی در پیدایش و روند تکمیل آنها دخیل هستند که نوع استفاده از فضای مجازی میتواند یک نوع از آن باشد.