آیا عراق به بخشی از راه‌حل تبدیل شده است؟

۱۳۹۸/۰۳/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۵۳۶۵

عماد  حسینی|

 کارشناس مسائل خاورمیانه|

محمدجواد ظریف به بغداد سفر کرد، عباس عراقچی معاونش هم راهی قطر، عمان و کویت شد.

رییس‌جمهور عراق از عزم خود برای سفر به ترکیه و عربستان سخن می‌گوید، نخست‌وزیر عراق هم به کویت سفر کرد و رسانه‌های عراقی از ورود رییس مجلس عراق هم به این تلاش‌های میانجیگرانه خبر دادند. با وجود آنکه تلاش‌های مختلفی از سوی شماری از کشورهای منطقه برای مقابله با بحرانی‌تر شدن اوضاع منطقه بعد از اقدامات تحریک آمیز امریکا انجام گرفته، اما عراق حضور پررنگ‌تری را نسبت به بقیه کشورهای حاضر در این تلاش‌ها ایفا کرده و به تبع آن توجه رسانه‌ای بیشتری نیز به این تلاش‌ها شده است.

به گفته یکی از کارشناسان امور عراق شاید این اولین‌باری باشد که طی چند دهه گذشته عراق به جای آنکه بخشی از مشکل باشد، به قسمتی از راه‌حل تبدیل شده است. اینکه تمامی شخصیت‌های یک کشور در رابطه با یک مساله فرا مرزی اظهارنظر کرده و موضع‌گیری کنند بیانگر میزان اهمیتی است که این مساله برای آن کشور دارد. در رابطه با عراق با توجه به ارتباطات گسترده در سطوح مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و به ویژه اقتصادی هر نوع فشار بر ایران مستقیما در عراق بازتاب خود را پیدا می‌کند. این البته سوای همزاد پنداری است که مردم عراق بعد از حدود یک دهه تحمل شدیدترین تحریم‌ها با ملت ایران احساس می‌کنند.

به اعتقاد کارشناسان تکرار این جمله که در صورت افزایش تنش در منطقه عراق بزرگ‌ترین بازنده آن خواهد بود و تکرار آن از زبان شماری از رهبران عراقی بیانگر میزان نگرانی است که بغداد نسبت به افزایش تنش در منطقه بین امریکا و جمهوری اسلامی ایران احساس می‌کند. این نگرانی به دلیل جایگاه سیاسی و جغرافیایی و نیز شرایط اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی عراق است، عراق گرچه همانند کشورهایی همچون عمان و کویت روابط حسنه‌ای با دو طرف بحران دارد اما بر خلاف این کشورها و حتی قطر، فشار بحران را بیش از هر طرف دیگری بر گرده‌های خود احساس می‌کند.

برای عراق که به تازگی از جنگ خانمان سوز با داعش خارج شده و چند صباحی است که از بند ششم سازمان ملل رهایی پیدا کرده تحمل فشارهای جدید هر چند که کم و ناچیز باشند برایش بسیار طاقت فرساست.

حال اگر در این معادله فشار به کانون اصلی تقاطع محورها تبدیل شود دیگر این فشارها بسیار بزرگ وحایز اهمیت است و اگر برنامه‌ای برای تعامل با این نوع بحران‌ها نداشته باشد بطور حتم خود را در میانه و شاید صحنه جنگی ببیند که اصلا ارتباطی با آن ندارد. به بیانی واضح‌تر اگر درخواست دو طرف بحران از بقیه کشورها بی‌طرفی بوده باشد، این خواسته از بغداد اعلام موضع له یا علیه یکی از این طرف‌هاست و هر یک از دو طرف نیز با دلایل خاص خود به دنبال قرار دادن عراق در سنگر خویش است.

با این حال محمد علی الحکیم، وزیر امور خارجه عراق معتقد است که کشورش برنامه خاصی را برای تعامل با بحران منطقه در اختیار داشته و در قالب این برنامه آمادگی وساطت بین امریکا و ایران را برای کاهش تنش و اختلافات دارد.

آنچه از گفتار وزیر امور خارجه عراق و نیز رفتار رهبران این کشور می‌توان نتیجه گرفت این است که عراق بر خلاف بسیاری از کشورهای منطقه سیاست بی‌طرفانه فعال را در دستور کار خود قرار داده است.

به گفته حکیم، عبدالمهدی به مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا در سفر اخیرش به بغداد خبر داد که روابط ویژه‌ای بین عراق و ایران برقرار است و این همکاری هم ادامه پیدا می‌کند.

نخست‌وزیر عراق در این نشست به طرف امریکایی خبر داد، کشورش جزو واردکنندگان نفت ایران نیست اما بخش گردشکری همچنان بین دو کشور فعال باقی خواهد ماند. همچنین باید یاد آورد شد، اینکه نخست وزیر کشوری که به توصیفی همچنان نظامیان امریکایی در کشورش جولان می‌دهند، خطاب به وزیر امور خارجه امریکا بگوید سفارت کشورش حق صدور پیام و توییت علیه ایران ندارد، امری بسیار ستودنی است. شاید همین موضع عبدالمهدی باشد که باعث شده است سفر وی به واشنگتن چهار بار به تعویق بیافتد. آنچه مشخص است این است که عراق خواسته یا ناخواسته به بخشی از چالش جدید منطقه‌ای تبدیل شده است.

به گفته سید عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی، عراق به دنبال کنترل ضرب آهنگ تندروها در تمامی طرف‌ها است زیرا شدت گرفتن بحران در منطقه زیان مستقیمی برای عراق خواهد داشت.

امروز بغداد تمامی تلاش خود را به کار بسته تا عصا را از میانه آن بگیرد اما آیا افراطیون حاضر در کاخ سفید اجازه خواهند داد این روند ادامه پیدا کند؟ یاهمانند سفر ترامپ به پایگاه عین‌الاسد در عراق با نادیده گرفتن نگاه، نظر، موضع و حتی تمامیت ارضی عراق کار خود را در این زمینه خواهند کرد؟