علت‌العلل گسترش فساد

۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۵۷۲۹
علت‌العلل گسترش  فساد

منصور بیطرف|

سردبیر|

دو روز پیش صندوق بین‌المللی پول در گزارشی به ارتباط میان افزایش فساد و کاهش درآمدهای مالیاتی پرداخت. بر اساس این گزارش که دیروز در صفحه 3 روزنامه تعادل چاپ شد هر چقدر میزان فساد در کشوری زیاد باشد، ‌درآمدهای مالیاتی و نیز رشد اقتصادی هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و کاهش خواهد یافت بطوری که تجربه کشورهای مختلف نشان داده که این میزان کاهش بین 4 تا 6 درصد تولید ناخالص داخلی خواهد بود.  تحقیقات مختلف نشان داده که فساد، مهم‌ترین مانع هر کشور در ظهور و بروز رفاه اقتصادی است. هیچ کشوری فقط به خاطر کمبود منابع دچار فقر نمی‌شود، آنچه سایه فقر را به سرعت بر جامعه می‌افکند، فساد است. در واقع فساد، مانند گردابی است که نه فقط منابع بلکه استعدادها را هم می‌بلعد. دارون عجم اوغلو، محقق ترک ساکن امریکا در کتاب معروف خود «چرا کشورها شکست می‌خورند» که به همراه جیمز رابینسون نوشت، یکی از مهم‌ترین دلایل شکست کشورها را فساد درون حاکمیتی می‌داند. نمونه‌های تاریخی آن چه در ایران و چه در کشورهای خارجی هم زیاد است . کروسینسکی، میسیونر فرانسوی است که در دوران صفویه و در ایام سقوط اصفهان، پایتخت وقت ایران، در آن شهر حضور داشت. کروسینسکی خاطرات خود را در قالب کتابی که چندی پیش سیدجواد طباطبایی آن را بازنویسی کرد، ‌روایت کرده بود. او که از سال‌ها قبل از حمله افغان‌ها به ایران در اصفهان بود، یکی از مهم‌ترین مواردی که باعث سقوط سلسله صفویه شده بود را فساد درون حاکمیتی می‌دانست، چه فساد اقتصادی و چه فساد سیاسی. ایران در دوران صفویه که برای اولین‌بار پس از حمله اعراب، ‌یک دولت ملی تشکیل داده بود، تعداد اندکی افغان، امپراتوری آن را به راحتی یک عطسه کردن از هم پاشاندند و علت آن فسادی بود که در بدنه آن رسوخ کرده بود و مانند موریانه ارکان آن را خورده بود. بیش از نیم قرن طول کشید که ایران بتواند مرزهای خود را دوباره جمع و جور کند و اغیار را از کشور براند اما سلسله قاجاریه هم که روی کار آمد از اواسط عمرش دچار فساد ساختاری شد و همین امر مایه عقب‌ماندگی اقتصادی ایران گشت به طوری که وقتی رضاخان با شعار تجدد‌طلبی مصدر امور را در دست گرفت، افرادی که بیشتر از او حمایت می‌کردند طبقه متوسط و نخبگان وقت بودند، ناراضیانی که به مقایسه اقتصاد ایران با اروپا می‌پرداختند و از عقب‌ماندگی ایران رنج می‌بردند. هر چند که در دوران صفویه و قاجاریه مبارزه با فساد صورت می‌گرفت اما این مبارزه بیشتر در سطح بود تا در عمق. امیرکبیر زمانی که به مبارزه با فساد در عمق پرداخت پادشاه او را عزل و سپس در حمام فین کاشان شهید کرد. بنابراین مبارزه را در سطح انجام می‌دادند و از همین رو ره به جایی نمی‌بردند. حال اینکه چرا مبارزه با فساد چه در دوره صفویه و چه در دوره قاجاریه نتوانست ره به جایی برد به اراده سیاسی برمی‌گردد. زیرا مبارزه با فساد هیچ ابزاری نمی‌خواهد جز اراده قوی سیاسی!