دانش‌آموزان دوزبانه؛ مشکل کهنه نظام آموزشی

۱۳۹۸/۰۳/۱۳ - ۰۰:۵۴:۵۲
کد خبر: ۱۴۵۸۷۲
دانش‌آموزان دوزبانه؛ مشکل کهنه  نظام آموزشی

نظام آموزشی ایران مشکلات بسیاری دارد؛ با بدنه‌ای رنجور که هر بار گوشه‌ای از مشکلاتش سر باز می‌کند و نشان می‌دهد، مرهم‌ها فایده‌ای نداشته بلکه این مشکلات نیاز به درمان ریشه‌ای دارد. آموزش زبان فارسی به کودکان دو زبانه و مصایب تحصیلی این گروه از دانش‌آموزان، یکی از مشکلات کهنه نظام آموزشی در ایران است که هیچ طرح و برنامه‌ای هم تاکنون نتوانسته به آن پایان دهد. آنطور که کارشناسان آموزش می‌گویند، آمار قابل توجهی از دانش‌آموزان مردودی در هر سال تحصیلی را دانش‌آموزان دو زبانه تشکیل می‌دهند که به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط، مطالب کتاب درسی را نمی‌فهمند. این وضعیت در حالی است که براساس آنچه اصل 15 قانون اساسی بر آن تاکید دارد زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است و همین اصل لزوم آموزش زبان فارسی به کودکان دو زبانه را قوت می‌بخشد. با این حال گرچه اصل آموزش زبان فارسی مهم و ضروری خوانده می‌شود اما آموزش این زبان همواره یکی ازعلل افت تحصیلی در کشور به‌ویژه در مناطق بومی و محروم بوده است و همین موضوع سبب شده تا طرح‌های بسیاری برای حل این معضل مطرح شود که البته هیچ کدام از آنها تاکنون موفقیت چندانی نداشته است. مطابق ماده 19 قانون برنامه پنجم توسعه و همچنین بیانیه ارزش‌ها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، تقویت گویش محلی و ادبیات بومی در مدارس به منظور تقویت هویت مشترک ایرانی-اسلامی امری ضروری دانسته شد و از همین رو از سال 94 مجوز تالیف محتوای اولین کتب درسی به زبان محلی (بومی) صادر شد و نخستین تالیف کتاب درسی با زبان کردی کلید خورد اما در سال‌های بعد این موضوع ادامه پیدا نکرد و اکنون وزارت آموزش و پرورش طرح جدیدی را جایگزین طرح‌های قبلی کرده و « بسندگی زبان فارسی» قرار است به دانش‌آموزان دو زبانه کمک کند اما این‌بار به جای آنکه تمرکز بر تقویت زبان‌های بومی باشد، هدف بر این است مهارت زبان فارسی در دانش‌آموزان دو زبانه قوی شود.

   دوزبانه‌ها بیشتر ترک تحصیل می‌کنند

دو زبانگی یکی از عوامل بازماندگی از تحصیل دانش‌آموزان است. موضوعی که معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش روز گذشته به آن اشاره کرده و از طرح تازه این وزارتخانه برای توانمندی دانش‌آموزان دو زبانه خبر داد. رضوان حکیم‌زاده درباره این موضوع گفت: تعدادی از بچه‌هایی که در مناطق دوزبانه کشور زندگی می‌کنند به دلیل ناآشنایی با زبان فارسی برچسب دیرآموز می‌خورند که پس از مدتی مشخص می‌شود مشکل یادگیری ندارند و فقط به خاطر ناآشنایی با زبان فارسی است که در یادگیری با چالش روبرو هستند. یادگیری زبان فارسی در حد برقراری ارتباط برای دانش‌آموزان پایه اول ابتدایی ضرورت دارد، در طرح سنجش سلامت کودکان در بدو ورود به دبستان «بسندگی زبان فارسی» را اضافه کردیم تا دانش‌آموزان با زبان فارسی ارتباط برقرار کنند.

معاون آموزش ابتدایی طرح مذکور را در راستای حقوق کودکان مناطق محروم دانست و عنوان کرد: انتظارات خانواده و جامعه از کودکی که برچسب دیرآموز می‌خورد، متفاوت می‌شود و با طرح بسندگی زبان فارسی می‌توانیم دو پیامد مطلوب را داشته باشیم. با اجرای طرح بسندگی زبان فارسی، کودکان دو زبانه که مهارت‌های لازم تسلط به زبان فارسی را ندارند می‌توانند به مقدار لازم ارتباط برقرار کنند و دیگر به‌اشتباه، دیرآموز تلقی نخواهند شد.

حکیم‌زاده پیامد دوم طرح بسندگی زبان فارسی را حمایت از دانش‌آموزان دانست و گفت: با این طرح برنامه‌های آموزش جبرانی خواهیم داشت تا دانش‌آموزان حمایت شوند و بتوانند از کلاس درس استفاده کنند و از مدرسه طرد نشوند. طرح بسندگی زبان فارسی در راستای عدالت آموزشی است چراکه دسترسی به آموزش و فرصت‌های برابر برای یاددهی – یادگیری را ممکن می‌سازد و ما باید موانع آموزشی را برطرف کنیم تا عدالت آموزشی وجود داشته باشد چرا که بررسی تجربیات و تحقیقات میدانی نشان می‌دهد اگر دانش‌آموزان ۲ زبانه شناسایی نشوند و آموزش نبینند بعد از چند سال مدرسه را رها می‌کنند حال آنکه زمانی که دانش‌آموزان زبان معیار را یاد بگیرند می‌توانند به‌خوبی ارتباط برقرار کنند و یادگیری بهتری داشته باشند.حکیم‌زاده با اشاره به نگرانی خانواده‌ها در خصوص حفظ زبان مادری اظهار کرد: دانش‌آموزان در محیط خانواده با زبان مادری صحبت می‌کنند و با این طرح فقط وظیفه ما در نظام آموزشی بیشتر می‌شود چراکه می‌خواهیم زبان معیار را تقویت کنیم و در این راستا باید سیاست‌گذاری انجام بگیرد تا دانش‌آموزان از مدرسه طرد نشوند.

  نیاز به طرح جدید نیست؛

کتاب‌ها را دو زبانه چاپ کنید

اجرای طرح جدید آموزش و پرورش برای آموزش زبان فارسی به دانش‌آموزان دو زبانه در حالی است که کارشناسان آموزش معتقدند این شیوه از برخورد نتیجه موفقی به دنبال نخواهد داشت. تجربه کشورهای دیگر حکایت از آن دارد که بهترین شیوه برای آموزش این گروه کودکان ایجاد مدارس دو زبانه است که در ایران به دلیل نبود زیرساخت‌ها، ‌کمبود معلم و کمبود بودجه نادیده گرفته می‌شود و سعی بر آن است با اجرای طرح‌های مختلف به صورت مقطعی این مشکل حل شود، حال آنکه نارسایی زبانی که عامل افت دانش‌آموزان دو زبانه است یک پدیده یک سویه نبود و به همان نسبت معلمان اعزامی به مناطق مختلف هم به زبان بومی منطقه مسلط نیستند که این موضوع اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند. ساعد مظفری، کارشناس آموزش درباره این موضوع به «تعادل» گفت: مشکلات کودکان دو زبانه به مناطق کمتر توسعه یافته مربوط نیست بلکه در تهران هم این مشکل دیده می‌شود. این کلان‌شهر یکی از مهم‌ترین مناطق مهاجر پذیر کشور محسوب می‌شود. اولین مشکل این گروه ناآشنایی با زبان مبدا است که این مشکل در کلاس‌های درس و تعامل با دیگر دانش‌آموزان و معلم به صورت چشمگیری دیده می‌شود. زمانی که دانش‌آموز نتواند به راحتی با محیط آموزشی ارتباط برقرار کنند و گویش و لهجه وی برای همکلاسی‌ها ناآشنا باشد احساس سرخوردگی و گوشه‌گیری در وی ایجاد خواهد شد. چنین احساسی در ادامه به مشکلاتی مانند افت تحصیلی و افسردگی دانش‌آموز ختم می‌شود.

او با اشاره به کاستی‌های نظام آموزشی کشور گفت: در گذشته تدابیر ویژه‌ای برای دانش‌آموزان دو زبانه اندیشیده شد اما در شرایط کنونی هیچ برنامه‌ای برای آموزش این قشر وجود ندارد. سیستم یکپارچه آموزشی هم بدون توجه به زبان و فرهنگ خاص دانش‌آموز در جریان است مشکلات آموزشی تنها به مسائل زبانی و ارتباطی محدود نمی‌شود بلکه ناآشنایی دانش‌آموزان با برخی شیوه‌های آموزش و محتوای کتاب‌های درسی هم یادگیری آنان را دچار مشکل می‌کند. از طرفی در تدوین کتاب‌های درسی به فرهنگ و زبان هر منطقه توجه نشده است زیرا این کتاب‌ها به صورت یکسان برای دانش‌آموزان شهری، روستایی و عشایری منتشر می‌شود و این موضوع نیز با توجه به ناهمگونی‌ها فرهنگی و زبانی موجود در کشور، فرآیند آموزش دانش‌آموزان را کُند و با اختلالاتی مواجه می‌سازد. مظفری بیان کرد: در نظام آموزشی ما برای اتباع خارجی و کودکان استثنایی مدارس ویژه داریم اما در این سیستم کودکان دو زبانه به فراموشی سپرده شده‌اند و این می‌تواند یک آسیب جدی محسوب شود.البته اگر با نگاه کلان به این موضوع نگاه کنیم، باید فراتر از مدرسه و کتاب درسی به موضوع بنگریم. چرا که کودکان مناطق دو زبانه نه تنها در مدرسه دسترسی به کتاب درسی مناسب ندارند بلکه حتی برای این کودکان کتاب‌های داستان یا برنامه‌های تلویزیونی مناسب هم تولید نمی‌شود بنابراین تنها منبع اطلاعاتی کودک خانواده است که این موضوع باعث می‌شود روند رشد کودک با خلل مواجه شود. در حالی که اگر برنامه‌های تلویزیونی دو زبانه مخصوص این کودکان تولید شود یا کتاب‌های داستان هم به زبان مادری و هم به زبان فارسی برای این کودکان منتشر شود نه تنها سبب تقویت زبان فارسی در این دانش‌آموزان شده و دامنه لغات فارسی آنها را گسترش می‌دهد، بلکه زمینه تفهیم مطالب و دسترسی به منابع مختلف را هم برای کودکان این مناطق ایجاد می‌کند.