تنش‌زدایی ایران و امریکا تاثیر ملموسی بر اقتصاد ژاپن دارد

۱۳۹۸/۰۳/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۵۹۰۱

یک تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه ترامپ باید بداند که تمدن‌های بزرگ در تعامل با دولت‌ها فقط دربند مسائل مالی و اقتصادی نیستند، بلکه مولفه‌هایی مانند عزت، استقلال، حافظه و تجربه تاریخی، امنیت و شان و سرنوشت نسل‌های آینده در محاسبات آنها جایگاه و اهمیت بیشتری دارد، گفت: شاید انتقال این پیام به نظام سیاسی امریکا مهم‌ترین کاری باشد که نخست‌وزیر ژاپن می‌تواند انجام دهد.  رضا نصری روز گذشته در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا، در رابطه با سفر هفته آینده نخست‌وزیر ژاپن به تهران و دلایل ایفای نقش ژاپن به عنوان میانجی میان ایران و امریکا گفت: دو سالِ پیش جان بولتون یک «نقشه راه» منتشر کرد که در آن استراتژی خروج از برجام و برخورد متعاقب با ایران را تبیین کرده بود.

  ائتلاف ضد ایرانی مدنظر بولتون

علیه ایران تشکیل نشد

وی ادامه داد: در یکی از مراحل این «نقشه راه» بنا بود دولت ترامپ پس از خروج از برجام یک «ائتلاف بین‌المللی جدید عدم اشاعه» تشکیل دهد که به واسطه آن فشار به ایران را افزایش دهد و به صورت هماهنگ با سایر دولت‌ها برنامه‌های خود را علیه تهران پیش ببرد. این حقوقدان بین‌المللی با بیان اینکه اکنون یک سال پس از خروج از برجام، نه تنها این ائتلاف ضد ایرانی تشکیل نشده، بلکه شاهدیم که دولت ترامپ در پی تشکیل «ائتلافی از دولت‌های واسط» است که به نحوی ایران را پای میز مذاکره بکشاند، اظهار داشت: ژاپن هم - با توجه به روابط خوبی که با تهران دارد - به درخواست و مشورت امریکا وارد این میدان شده است.

 ژاپن در مسائل خاورمیانه جانب اعتدال

را حفظ کرده است

نصری در تشریح مناسب تشخیص دادن ژاپن برای ایفای نقش میانجیگری میان ایران و امریکا تصریح کرد: ژاپن تصور می‌کند اعتماد ایران - به ویژه مقامات ارشد کشور - به اروپا و دولت‌های غربی کاملاً سلب شده است. در واقع، تعلل اروپا در ایجاد سازوکارهای موثر برای حفظ برجام، تمایل آن به «خشنودسازی» امریکا در پرونده‌هایی مانند پرونده موشک‌های بالستیک و تاثیرپذیری آن از منویات لابی‌های ریاض و تل‌آویو، اروپا را از چشم تهران انداخته است و جا را برای یک بازیگر تازه‌نفس و بی‌طرف‌تر باز کرده است. ژاپن تصور می‌کند می‌تواند نقش این بازیگر جدید را ایفا کند. وی با بیان اینکه ژاپن - با وجود نزدیکی به امریکا - همواره در مسائل مربوط به آسیای غربی (خاورمیانه) جانب اعتدال را حفظ کرده است، خاطرنشان کرد: در واقع، ژاپن نه مانند دولت‌های اروپایی نسبت به آنچه واشنگتن «فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه‌ای» می‌خواند حساسیت یا مواضع تندی دارد و نه مانند برخی دولت‌های حاشیه خلیج فارس خود در رقابت ژئوپلیتیک در منطقه ذی‌نفع است.

 تنش‌زدایی میان ایران و امریکا و ثبات اقتصاد ژاپن

این کارشناس ارشد مسائل بین‌المللی با بیان اینکه ژاپن همواره نسبت به تندروی‌های واشنگتن در منطقه ملاحظات جدی داشته است، ابراز داشت: ژاپن در مورد مسائلی مانند قضیه اسراییل و فلسطین هم در قیاس با سایر نامزدهای میانجیگری با اعتدال بیشتری برخورد کرده است. در نتیجه، تصور می‌رود «اعتدال» ژاپن در مسائل منطقه‌ای اعتماد ایران را بیش از سایرین جلب کند و در صحنه سیاست داخلی ایران نیز نقش‌آفرینی ژاپن - در مقایسه با سایر میانجیگران - با مقاومت و کارشکنی کمتری روبرو شود. نصری با بیان اینکه مصلحت ژاپن حفظ آرامش و ثبات منطقه است، عنوان کرد: طبق گزارش «ژاپن تایمز» بیش از ۸۰ درصد منابع انرژی ژاپن از تنگه هرمز عبور می‌کند و کوچک‌ترین اختلال در تامین این منابع هزینه‌های سنگینی برای این کشور صنعتی در پی خواهد داشت. در نتیجه، انگیزه ژاپن برای تنش‌زدایی میان ایران و امریکا صرفاً یک انگیزه «سیاسی» یا یک اقدام راهبردی برای ارتقای جایگاه ژاپن در صحنه بین‌المللی نیست. تنش‌زدایی میان ایران و امریکا تاثیر جدی و ملموسی بر ثبات اقتصاد ژاپن دارد و این امر باعث می‌شود ژاپن در پی یک راه‌حل پایدار و منصفانه باشد.

 کارنامه سیاست خارجی ترامپ سرشار از ناکامی است

وی درباره دلایل درخواست دونالد ترامپ از آبه شینزو برای سفر به تهران و ایفای نقش میانجی‌گری هم یادآور شد: ترامپ در کارزار انتخاباتی‌اش، خود را به عنوان یک «معامله‌گر خبره» و کارکشته معرفی کرد و با این وعده وارد میدان شد که «معاملات بد» گذشته را لغو خواهد کرد و آنها را با توافقات جدید به نفع امریکا جایگزین خواهد کرد، اما کارنامه سیاست خارجی او، کارنامه‌ای سرشار از شکست و ناکامی است.این کارشناس ارشد مسائل امریکا افزود: ترامپ نه با چین به توافق جدید رسید، نه با مکزیک به توافق جدید رسید، نه با ونزوئلا به توافق جدید رسید، نه با کره شمالی به توافق جدید رسید، نه با کانادا در مورد پیمان NAFTA به توافق جدید رسید؛ و نه در پیمان‌های تجاری با اتحادیه اروپا و ژاپن و کره جنوبی به توافق جدید رسید! بلکه توافقات گذشته را لغو کرد یا معلق نگه داشت و به جای ارایه جایگزین، همچنان با دولت‌های ذی‌نفع در حال لفاظی و چانه‌زنی است!

 انگیزه ترامپ برای حل اختلاف با ایران انتخاباتی است

نصری با تاکید بر اینکه ترامپ در مورد توافق هسته‌ای با ایران هم دچار همین جنس استیصال شده است، بیان کرد: برهم زدن برجام صرفاً یک تاثیر اقتصادی و تجاری برای امریکا ندارد، بلکه عدم موفقیت او در یافتن یک جایگزین برای برجام مستعد برهم زدن صلح و امنیت جهانی و فروپاشی نظام عدم اشاعه است. وی اضافه کرد: در بستر این همه ناکامی، ترامپ خوب می‌داند که با نزدیک شدن انتخابات مجبور است دست‌کم یک برگ برنده تاریخی و قابل ملاحظه رو کند و آن برگ برنده چیزی جز حل اختلاف با ایران و ثبت این موفقیت به نام خود نخواهد بود. تلاش او برای ترغیب ایران به مذاکره از طریق واسطه و میانجی هم در همین چارچوب قابل بررسی کرد.

 چهار دلیل تعدیل موضع دولت ترامپ نسبت به ایران

این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی درباره تغییر رویکرد ترامپ از فشار تهاجمی به مذاکره با ایران هم گفت: اگر از محاسبات انتخاباتی ترامپ و سیاست داخلی امریکا بگذریم، معتقدم تعدیل موضع دولت او نسبت به ایران دست‌کم چهار عامل دارد:

۱- موفقیت‌های منطقه‌ای ایران، اعم از موفقیت‌های راهبردی و موفقیت‌های دیپلماتیک با دولت‌های همسایه.

۲- مهار نسبی تاثیر تحریم‌ها نسبت به آنچه امریکا انتظار داشت. تصور دولت ترامپ این بود که پس از یک سال «فشار حداکثری» - به ویژه پس از آغاز تحریم‌های نفتی - ایران دچار هرج و مرج و فروپاشی اقتصادی و التماس خواهد شد. حال اینکه دولت روحانی - با وجود همه تبلیغات منفی - موفق شده است از فروپاشی مورد انتظار واشنگتن جلوگیری کند و ترامپ را نسبت به کارآمدی و بازدهی سیاست «فشار حداکثری» دچار تردید کند.

۳- انزوای تدریجی «تیمB » که دکتر ظریف در ایجاد آن نقش برجسته‌ای داشت.

۴- برتری سیاسی، حقوقی و اخلاقی ایران در صحنه بین‌المللی.

 درخواست برای گفت‌وگو با ایران

بازتابِ ناامیدی ترامپ است

نصری در پاسخ به این سوال که آیا درخواست گفت‌وگو با تهران را می‌توان عقب‌نشینی ترامپ از پیگیری سیاست فشار حداکثری قلمداد کرد؟ اظهار داشت: درخواست گفت‌وگو را می‌توان بازتابِ ناامیدی ترامپ از محصول‌دهی سیاست فشار حداکثری تا زمان انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا دانست. وی در پاسخ به این سوال که واشنگتن برای اینکه تهران را برای حضور در میز مذاکره اقناع کند، باید چه اقداماتی کند؟ تصریح کرد: دولت ایران «تحریم» را «تروریسم اقتصادی» خوانده است. این نامگذاری بدون پیامد نیست. معنی آن، این است که همان ملاحظاتی را که دولت‌ها نسبت به «مذاکره با تروریسم» دارند در مورد مذاکره با دولت ترامپ هم صادق است. یعنی دولت ترامپ باید بفهمد که دولت ایران با افرادی که عامدانه در پی آسیب زدن به شهروندانش هستند، بر سر میز مذاکره نخواهد نشست و مطابق همین فهم رویکرد و سیاست خود را تنظیم کند.

این حقوقدان بین‌المللی در تشریح اقدامات لازم از سوی امریکا خاطرنشان کرد: لازم است ترامپ سیاست «فشار حداکثری» و «تروریسم اقتصادی» را کنار بگذارد؛ دولت خود را از عناصر تندرو و کارشکن مانند جان بولتون تصفیه کند؛ تضمین دهد که مذاکره برای «شکست» طراحی نشده و مستعد نتیجه‌بخشی است؛ نشان دهد توافق با ایران ملعبه بازی‌های جناحی در واشنگتن نخواهد شد و دولت او و دولت‌های بعدی نیز به آن پایبند خواهند ماند؛ انتظارات واهی و غیرواقع‌بینانه - مانند توقع لغو فعالیت‌های دفاعی و موشکی - را کنار بگذارد و لحن و ادبیات خود را نسبت به ایران تغییر دهد.

   مهم‌ترین پیامی که نخست‌وزیر ژاپن می‌تواند به ترامپ انتقال دهد، چیست؟

نصری با بیان اینکه رییس‌جمهوری امریکا باید بداند که تمدن‌های بزرگ - برخلاف بسیاری از «بیزنس‌من»هایی که او تا به حال با آنها سروکار داشته - در تعامل با دولت‌ها فقط دربند مسائل مالی و اقتصادی نیستند، ابراز داشت: مولفه‌هایی مانند عزت، استقلال، حافظه و تجربه تاریخی، امنیت و شان و سرنوشت نسل‌های آینده در محاسبات آنها جایگاه و اهمیت بیشتری دارد. شاید انتقال این پیام به نظام سیاسی امریکا مهم‌ترین کاری باشد که نخست‌وزیر ژاپن می‌تواند انجام دهد.