آموزگار اقتصاد

۱۳۹۸/۰۲/۰۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۲۸۳۸
آموزگار اقتصاد

منصور  بیطرف|

سردبیر|

چندی پیش کتابی در ایران منتشر شد که نام نویسنده اصلی آن برای کارشناسان اقتصادی و حتی سیاسی آشنا است . نوع کتاب و عنوان آن آنقدر جالب است که وقتی روی پیشخوان کتابفروشی قرار بگیرد، خواننده را ترغیب کند که آن را بردارد و تورقی بکند. همین اتفاق برای من هم افتاد . زمانی که طبق موعد همیشگی به نشر مرکز رفتم، اولین کتابی که نظر مرا جلب کرد «آموزه‌های اقتصادی» گزیده آثار جهانگیر آموزگار بود. نام نویسنده کافی بود که مرا به آن جلب کند .

من همواره نوشته‌های جهانگیر آموزگار را که در نشریات خارجی مانند میس منتشر می‌شد، می‌خواندم . استاد اقتصاد دانشگاه‌های امریکا مانند دانشگاه ایالتی میشیگان- که جزو 10 دانشگاه اول امریکا است- و مدیر اجرایی صندوق بین‌المللی پول از سال 1976 تا 1984، ‌آنقدر در اقتصاد جهانی و نیز داخلی تبحر داشت که نظریه‌های او بتواند راهگشای دولتمردان ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب باشد. جسارت او در نقد برنامه‌ریزی‌های اقتصادی ایران آنقدر بود که بگوید برای حل مشکل توسعه کشور تنها نباید به غرب چشم بدوزیم بلکه باید چاره‌ای ایرانی را جست‌وجو کنیم و «در آنجایی که الگوی غربی و راه و رسم فرنگی برای قامت ما وجود ندارد، ‌راسا درصدد یافتن راه چاره باشیم»، ‌یا «هر جا که الگوی فرنگی پیدا می‌کنیم و آن را برای قامت خود مناسب می‌بینیم قبولش کنیم و از دوباره کاری احتراز کنیم»، ‌یا «برای یافتن الگوهای ایرانی از تجارب و نظرات دیگران استفاده کنیم و الگوی نیمه ساخته یا ناقص فرنگی را برای قامت خود جرح و تعدیل نماییم.» این توصیه‌های جهانگیر آموزگار مربوط به یک دهه یا دو دهه پیش نیست او این توصیه‌ها را در زمانی که رشد اقتصادی ایران به 9 درصد در سال رسیده بود و همگان آن دوران را به حیرت واداشته بود مطرح کرده بود، ‌یعنی سال 1349. سالی که آنقدر پهلوی دوران را مغرور کرده بود که چند سال بعد جشن‌های 2500 ساله را برپا کرد و ایران را به زعم خود وارد دروازه‌های تمدن بزرگ کرده بود! اما این رشد اقتصادی جهانگیر آموزگار و امثال او را غافلگیر نکرد. او این رشد را که بیشتر مدیون درآمدهای نفتی و نیز صنعتی می‌داند در صورتی مداوم می‌داند که برای توسعه و تکمیل توسعه باید چاره‌های ایرانی را دنبال کرد و از به قول او از فرنگی‌مآبی کامل احتراز کرد.

نگاهی به روند نوشته‌های آموزگار نشان می‌دهد که او طی زندگی خود و با وجود مقام و محل زندگی‌اش - امریکا - هیچ‌وقت فریب زرق و برق ینگه دنیا را نخورد و همواره بر اصول خود، دغدغه ایرانی مرفه، ثروتمند و توسعه‌یافته، پابرجا بود و توصیه‌های خود را بر این محور قرار می‌داد، در عین حال که از واقعیت‌های بین‌المللی هم گریزان نبود. در هم پیچیدگی اقتصاد جهانی، ‌ایران را هم درگیر خود کرده بود. ایران نمی‌توانست و نمی‌تواند بدون این تنیدگی توسعه یابد. بنابراین اگر می‌خواهد توسعه یابد باید از صنایع خود حمایت کند نه آنچنان که در همان نوزادی باقی بماند و نه آنچنان که انحصار ایجاد کند بلکه طبق اصول علم اقتصاد باشد و «مقدار و نحوه حمایت بایستی طوری باشد که تولید حمایت شده از یک طرف برای تامین احتیاجات داخلی کافی باشد و در عین حال ظرفیت بیهوده با اضافه بر احتیاج ملی کشور به وجود نیاورد.»

اینها بخشی از دیدگاه‌های اقتصاددان ایرانی است که وقتی اولین مقاله او با عنوان سیاست اقتصادی در ایران و برنامه سوم در نشریه آینده به مدیر مسوولی دکتر محمود افشار در سال 1339 به چاپ رسید، مرحوم دکتر افشار نوشت، «با لذت بسیار مقاله آقای دکتر جهانگیر آموزگار را خواندم . پیداست ایشان با برخی دیگر از جوانان ایرانی که در امریکا و اروپا هستند فرق دارند و هوای آزادی را که در آن محیط‌ها استنشاق می‌کنند حرام نمی‌نمایند. یعنی نه از آن سوءاستفاده می‌کنند – مانند آنها که فریفته دروغ خارجی‌ها می‌شوند – و نه عدم استفاده – یعنی آنها که می‌گویند ما با خیر و شر کار نداریم. و این حالت منفی را هنری و مزیتی برای خود می‌دانند...»