معمای استعفا
وزیر آموزش و پرورش استعفا کرد. خبری که در 24 ساعت گذشته با اما و اگرهای بسیاری همراه بود اما نگاهی به وضعیت وزارتخانه آموزش و پرورش در چند سال اخیر، نشان میدهد عمر حضور وزرا بر صندلی این وزارتخانه چندان طولانی نبوده و استعفا نقطه پایان کار آنهاست. میانگین مدت زمان فعالیت وزرای آموزش و پرورش در 6سال اخیر به دو سال میرسد و حالا نام محمد بطحایی هم به فهرست وزیران مستعفی اضافه شد، آن هم در شرایطی که اواخر فروردین امسال استیضاح بطحایی، برای بار دوم در مجلس شورای اسلامی کلید خورد اما با استعفای غیرقابل پیش بینی او مناسبات مجلسیها هم به هم ریخت تا جایی که برخی از نمایندگان معتقدند سوالهای مربوط به رتبهبندی معلمان با این استعفا باز هم بیجواب باقی میماند. سوالهایی که البته برخی آن را دلیل استعفای وزیر میدانند و معتقدند ناتوانی در اجرای رتبهبندی و بهبود معیشت معلمان از عواملی است که وزیر آموزش و پرورش را به استعفا کشاند. به عبارت دیگر آنطور که کارشناسان آموزش میگویند، طرحها و برنامههایی که بطحایی به کمک آنها از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت حالا تبدیل به عاملی برای استعفای او شدند.
اما و اگرهای یک استعفا
اگرچه بطحایی در تمام مدت فعالیت خود در وزارت آموزش و پرورش، بسیاری از تصمیماتش را از طریق توییتر اعلام کرد اما در ماجرای استعفای او وضع به گونه دیگری بود. چند ساعت پیش از آنکه خبر استعفای وزیر منتشر شود، او در توئیتی خبر از مذاکره با سازمان اداری و استخدامی برای تعیین تکلیف وضعیت سربازمعلمها داده بود اما ساعتی بعد ایلنا اعلام کرد، وزیر آموزش و پرورش به دلیل حمایت نکردن دولت از رتبهبندی معلمان و پرداخت معوقات فرهنگیان استعفا داده است. استعفایی که البته آنطور که علی ربیعی، سخنگوی دولت روز گذشته اعلام کرد، از روز شنبه به رییسجمهور تحویل داده شده بود. گمانههای بسیاری درباره علت استعفای وزیر آموزش و پرورش تاکنون مطرح شده است. آنطور که جبار کوچکینژاد عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی بیان کرد، دلیل اصلی این استعفا همکاری نکردن دولت با این وزارتخانه است. او درباره این موضوع بیان کرد: دلیل اصلی این استعفا، مشکلاتی بود که در مسیر آموزش و پرورش وجود داشته از جمله طرح رتبهبندی فرهنگیان که باید طبق قانون اجرا میشد و وزیر هرچه تلاش کرد موفق نشد مصوبه برای انجام آن از دولت بگیرد.
کوچکینژاد افزود: مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان از جمله موارد دیگری است که آموزش و پرورش را دچار چالش کرده است. همچنین به خاطر مسائل و حواشی که اخیرا در مدارش پیش آمد نیاز بود تا معلمان پرورشی جذب کند که مجوز این کار را به وزیر ندادند. دولت باید 1600 میلیارد به آموزش و پرورش میداد تا مطالبات فرهنگیان را پرداخت کند و این کار هم انجام نشد و همکاری دولت با بطحایی در شب عید هم همکاری خوبی نبود.
اظهارات کوچکینژاد درحالی است که دفتر سخنگوی دولت اعلام کرد، سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده است. به دنبال این موضوع محمد مهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم در توییتی در واکنش به استعفای سید محمد بطحایی نوشت: « فارغ از دلایل استعفای وزیر محترم، باید گفت که متأسفانه دولت کمترین توجه را به فرهنگیان داشته است، از عدم اجرای کامل طرح رتبهبندی گرفته تا عدم افزایش حقوق دانشجو معلمان و عدم پرداخت مطالبات معلمین اعزامی به مدارس خارج از کشور و غیره رویکرد دولت به نظام آموزشو پرورش باید تغییر کند.»
این میان مجتبی ذوالنور، نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی علت اصلی استعفای وزیر آموزش و پرورش را عدم تحقق وعدههای دولت در حل مشکلات معیشتی فرهنگیان دانست و بهانه کاندیداتوری در انتخابات را پوششی برای این امر عنوان کرد. او درباره این موضوع بیان کرد: میتوان گفت علت اصلی استعفای وزیر آموزش پرورش عدم تحقق وعدههای دولت در پرداخت معوقات، افزایش حقوق و حل مشکلات معیشتی فرهنگیان و همچنین عدم همکاری و مساعدت دولت در این خصوص بوده است. با توجه به شرایط و مشکلات پیش آمده اگر انتخابات هم نبود آقای بطحایی استعفا میکرد.
برنامههایی که به استعفا کشید
محمدبطحایی مرداد سال 1396، در جلسه رای اعتماد، ارتقای وضعیت معیشتی معلمان را از برنامههای خود اعلام کرده بود. او همچنین از طراحی برنامه حمایتی برای توانمندسازی معلمان مناطق محروم، مرزی و عشایری صحبت کرده و اجرای طرح رتبهبندی معلمان را از برنامههای اساسی خود در این وزارتخانه دانست. بطحایی در نخستین روز کاری خود هم اعلام کرد: «به عنوان نماینده یک میلیون و 700 هزار معلم شاغل و بازنشسته فرهیخته در هیات دولت، همه همت و تلاش خود را برای ارتقای معیشت و منزلت آنها بهکار میگیرم.» با این وجود یکسال بعد به دلیل 16 مورد انتقادی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به عملکرد یکساله او داشتند، طرح استیضاح وزیر کلید خورد. در میان این 16بند، اجرایی نشدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بیتوجهی اجرای نظام رتبهبندی معلمان، پرداخت نشدن مطالبات فرهنگیان و بیتوجهی به مشکلات رفاهی آنان و توجه به معلمین حقالتدریس و کارشکنی در مسیر قانونی کردن به کارگیری آنها به چشم میخورد که البته بطحایی آن زمان توانست نمایندگان مجلس را قانع کند اما از آن زمان تاکنون همچنان بحث رتبهبندی معلمان و وضعیت معلمهای حقالتدریس بدون نتیجه باقی مانده بود، آخرین اظهارنظر بطحایی درباره طرح رتبهبندی معلمان حکایت از ابراز امیدواری او به اجرای طرح از سال 1398، داشت. از طرف دیگر محمدرضا عارف رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، از تعیین اعتبارات لازم برای اجرای نظام رتبهبندی معلمان در 6 ماهه اول سال ۹۸ خبر داده بود اما در نهایت بطحایی به دلیل آنچه همکاری نکردن دولت با اجرای این طرح و سایر برنامهها برای ارتقای معیشت فرهنگیان، بود، استعفا داد. این در حالی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی، فروردین امسال طرح استیضاح مجدد وزیر را کلید زده بودند و آنطور که اعلام شده بود رسیدگی به وضعیت معلمان حقالتدریسی و خرید خدمت از محورهای طرح استیضاح بود.
فرار از مسوولیت
اگرچه پررنگترین گزینه میان ابهامات استعفای وزیر آموزش و پرورش، استعفا به دلیل حمایت نکردن دولت از طرح رتبهبندی معلمان و بیتوجهی به ارتقای معیشت آنها بود اما کارشناسان آموزش معتقدند، این ادعا درست نیست و استعفای وزیر را میتوان نوعی فرار از مسوولیت تحلیل نکرد. محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش درباره این موضوع به «تعادل» گفت: علتهای مختلفی از اولین لحظههای استعفا مطرح شد اما نباید عملکرد افراد را نادیده گرفت. اگر عملکرد 6ساله آقای بطحایی در جایگاه معاون پشتیبانی دو دوران وزارت آقای فانی را بررسی کنیم و بعد از آن دوره دوساله وزارت خودشان را متوجه میشویم آقای بطحایی از مدل افرادی نیستند که به دلیل وضع معلمان هزینه دهند. در جریان اعتراضهای معلمان در سال گذشته شاهد بودیم که او در جایگاه وزیر هیچ موضع حمایتی مشخصی از معلمان نداشت. بنابراین با وجود اینکه در جلسه رای اعتماد و بعد از آن هم صحبتهای کردند که باعث قانع شدن افراد شد اما در عمل شاهد آن هستیم که هیچ کدام از آن وعدهها عملیاتی نشد. او افزود: اگر بخواهیم از کارنامه دو ساله وزارت او صحبت کنیم نباید از زمانی که او معاون پشتیبانی بود بگذریم. آموزش و پرورش همواره مشکلات مالی و بودجهای داشته و این موضوع از وظایف مستقیم معاون پشتیبانی است اما آقای بطحایی زمانی که معاون بود چه اقدام خاصی برای افزایش اعتبار انجام داد؟ دوران وزارت هم وضع به همان ترتیب بود. اتفاق بدی که در دوره دو ساله وزارت او شدت گرفت، رونق خصوصیسازی پنهان مدارس است که آقای بطحایی بهشدت آن افزود.
نیکنژاد بیان کرد: کنار گذاشتن مافیای کنکور، حذف آزمون سمپاد و تغییر در کتب درسی و تکالیف دانشآموزان هم اگرچه اقدامات مثبتی بود اما در مقابل مشکلات کلان و زیربنایی که این وزارتخانه دارد، اندک است. ضمن اینکه در این حوزهها هم باز شکل داستان تغییر کرد و اتفاق زیربنایی رخ نداد کمااینکه هنوز هم آزمونها برگزار میشود اما با یک شکل تازه. در واقع آقای بطحایی در این زمینه هم به جای آنکه عمیقتر اقدام کند، تنها با دست گذاشتن روی این مسائل باعث شد فشارها بر آموزش و پرورش بیشتر شود.
این کارشناس آموزش و پرورش درباره وعدههای بطحایی درباره طرح رتبهبندی معلمان گفت: در زمینه ارتقای معیشت معلمان یک بخشی از آن بدشانسی آقای بطحایی بود که دوران وزارتش همزمان بود با مشکلات شدید اقتصادی که باعث شد معلمان از نظر اقتصادی ضعیفتر از قبل شوند اما باید توجه کنیم نظام رتبهبندی یک برنامه همهجانبه بود که بخش کوچکی از آن به ارتقای مالی معلمان میانجامید اینکه آقای بطحایی مدعی بودند از مهر 98 این طرح اجرا میشود یک وعده بدون پشتوانه است مگر اینکه مدنظر او تنها بخش مالی طرح باشد که با 2 هزار میلیارد بودجه اختصاصی امکان اینکه اندکی به حقوق معلمان افزوده شود، وجود داشت اما در سایر ابعاد این طرح هنوز هیچ نشانهای از اجرا دیده نمیشود.ضمن اینکه ما هیچ زمانی شاهد آن نبودیم که آقای بطحایی به عنوان وزیر بر سر مسائل مالی این وزارتخانه چانهزنی کند.