تجربه آثار اقتصادی مذاکرات
فراز جبلی|
مشاور سردبیر|
روز چهارشنبه قرار است ایران بعد از 4 دهه میزبان نخستوزیر پادشاهی ژاپن باشد و آبه شینزو اولین نخستوزیر ژاپن است که در دوران جمهوری اسلامی به ایران سفر خواهد کرد. قریب به اتفاق کارشناسان این سفر را مذاکره غیرمستقیم درباره مسائل هستهای ایران و مهمتر از ان میانجیگری میان امریکا و ایران میدانند. اگر نگاهی به قیمتها در بازار بیندازیم متوجه میشویم که واکنش بازارها نیز نشان میدهند که اقتصاد همچنین برداشتی از حضور آبه در ایران دارد و به نتایج این سفر با امید زیادی مینگرد. ریزش 500 تومانی هر دلار در بازار و افزایش 3هزار واحدی بورس فقط تکانهای از این انتظار است. البته این اولینبار نیست که اقتصاد ایران به دلایل مختلف به اتفاقات سیاسی واکنشهای اینچنینی نشان میدهد. در دوران مذاکرات هستهای نیز شاهد چنین موضوعی بودیم. کافیست نگاهی به نرخ ارز و شاخص بورس در زمان مذاکرات ژنو 4 (مهر 92) ژنو 5 (آبان 92)، توافقات هتل اینترکنتیننتال و مذاکرات لوزان و در نهایت توافق برجام بیندازیم تا متوجه روند حرکت اقتصاد شویم. در ژنو 5 قرار بود مذاکرات در دو روز در سطح کارشناسی انجام شود ولی وقتی جان کری سفر خود به خاورمیانه را نصفه کاره رها کرد و با سایر وزرای امور خارجه 1+5 به ژنو سفر کرد واکنشهای مثبتی در اقتصاد ایران را شاهد بودیم اما زمانی که ژنو 5 به نتیجه قطعی نرسید، ورق برگشت و ناامیدی بر بازار حاکم شد . روند اتفاقات در طول مذاکرات به گونهای پیش رفت که اصطلاحا نتایج مثبت «برجام پیشخور» شد و فردای برجام شاهد افت شدید شاخصها در بورس بودیم به گونهای که اگر دولت حقوقیها را به کمک نمیطلبید سیاهترین روز بازار بورس رقم میخورد. روند انتظارات عملا دولتها را آچمز کرده بود. هر چند که مسوولان سیاسی از واکنشهای مثبت بازار خوشحال میشدند اما این در حالی بود که این سکه دو رو داشت. بخش مهمی از عدم تحقق اهداف برجام در انتظاراتی بود که بسیار بیش از برجام پیش رفته بود و نمایشهای هیاتها هم نمیتوانست بخش واقعی اقتصاد را آرام کند. این سیر تاریخی را میتوان در طول سالهای 1395 و 1396 و حتی نیمه اول سال 1397 ببینیم بطوری که بعدا مسوولان سیاسی کشور به صراحت اعلام کردند که انتظارات مردم از برجام بسیار بالا و خارج از ظرفیت برجام بوده است. زیرا انتظاری که در اقتصاد ایجاد شده بود این بود که مردم ماحصل برجام را نه فقط در سفرههای خود بلکه در تولید و اشتغال مشاهده کنند. به نظر میآید که هنوز هم در همان پیچ تاریخی به سر میبریم که این تجربیات رخ داد . هیچ اتفاق تازهای در عرصه سیاسی کشور رخ نداده است؛ رییسجمهور کشورمان همان شخص است، مجلس هم همان است، اما تاریخ به شکلی دیگر در حال تکرار شدن است با این تفاوت که به نظر نمیرسد دولتمردان از اتفاقات چند سال قبل درسهای لازم را گرفته باشند. صحبتهای ترامپ به صورت کاملا مستقیم بر اقتصاد اثر میگذارد و صرف یک سفر میتواند باعث افت محسوس قیمت ارز و تقویت بورس شود و نکته جالب آن است که اتفاقا دولتمردان این پدیده را مثبت تلقی میکنند. اما اگر به مانند ژنو 5 اتفاقی رخ ندهد یا حتی در نگاه خوشبینانه مانند توافقات هتل اینترکنتیننتال نتایج به اندازه انتظارات مطلوب نباشد آیا هفته آینده را باید با افزایش شدید قیمت ارز و تلاش برای حفظ شاخص بورس آغاز کنیم؟ آیا تجربه چند سال قبل باعث نشده است که کشور آماده مدیریت صحیح انتظارات در ایام مذاکرات باشد؟ این بخش تنها قسمتی نیست که ایران میتواند با مقایسه تطبیقی عملکرد بهتری داشته باشد و مطمئنا اگر مذاکراتی در کار باشد تجربیات چندین دوره مذاکره باعث بهبود عملکرد تیم ایرانی میشود اما مساله این است که سایر بخشهای کشور نیز باید از تجربه چند سال قبل استفاده کنند. خطر طولانی شدن مذاکرات و دلسردی بازار بسیار جدی است و نیاز به داشتن یک برنامه اقتصادی مدون برای مدیریت این بخش و جلوگیری از موج سواری رانت جویان شدیدا احساس میشود.