روابط صفر و صدی اقلیم کردستان عراق با دولت مرکزی

۱۳۹۸/۰۳/۲۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۶۴۲۳

مراسم تحلیف نیچروان بارزانی نسل سوم خانواده بارزانی که رهبری را در منطقه کردستان عراق نسل به نسل در قبضه خود دارند، در اربیل برگزار شد. حضور چشمگیر تعداد زیادی از شخصیت‌های عراقی با مواضع بعضا متضاد با یکدیگر امری قابل تامل بود که از دید کارشناسان هم دور نماند. اگر حضور برهم صالح، رییس‌جمهوری عراق به عنوان نماینده کردها در ساختار دولت مرکزی این کشور را نادیده بگیریم بسیاری از شخصیت‌های داخلی عراق در کنار شمار قابل توجهی از شخصیت‌های خارجی خود را به اربیل رساندند تا در این مراسم شرکت کنند. حضور چاووش اغلو، وزیر امور خارجه ترکیه واز سوی دیگر ثامر السبهان، وزیر مشاور در امور خاورمیانه عربستان که کارنامه نه چندان خوبی در میان عراقی‌ها دارد، یا نشستن کوسرت رسول، شخصیت کرد که از سوی دادگاه فدرال عراق محکوم شده در کنار رییس شورای عالی قضایی عراق و دقیقا شانه به شانه او چه تفسیری می‌تواند داشته باشد؟ به اعتقاد یک کارشناس عراقی، آنقدر که جریان‌های متضاد سیاسی عراق در رابطه با حضور در این مراسم با یکدیگر وحدت رویه داشتند، کردها خود در مورد رییس جدید خود “بارزانی “ چنین توافق پیدا نکرده‌اند.

به هر شکل با وجود تمامی اختلافات واعتراضات در رابطه با نحوه انتخاب نیچروان بارزانی وی دست آخر به عنوان دومین رییس اقلیم کردستان بعد از عمویش مسعود بارزانی سوگند یاد کرد والبته پسر عمویش مسرور هم مامور تشکیل کابینه شد تا این منطقه از خاک عراق بطور کامل در قبضه خانواده بارزانی قرار بگیرد.

با این حال نیچروان راه چندان آسانی را پیش روی خود نخواهد دید و بطور حتم این منطقه همواره یاغی در عراق آبستن حوادث بسیاری خواهد بود که می‌تواند از همان لحظه اول بعد از مراسم سوگند نه تنها جایگاه شخص وی بلکه ساختار حاکمیت خودمختار شکل گرفته در این منطقه را هم تحت الشعاع خود قرار دهد.

صرف نظر از اعتراضات داخلی به ویژه اعتراض جریان «نسل نو» (الجیل الجدید) کردستان نسبت به نحوه انتخاب که بطور حتم پس لرزه‌های آن برای بلندمدت هم ادامه پیدا می‌کند، ساختار ناقص الخلقه شکل گرفته در روابط بین اربیل و بغداد نیز بسیاری از چالش‌ها را در مقابل رییس جدید اقلیم کردستان قرار می‌دهد.

به اعتقاد کارشناسان، نوع رابطه بین منطقه کردستان عراق و دولت مرکزی که جدای از پیشینه مبارزاتی این منطقه علیه دولت‌های پیشین عراق، بعد از اعلام منطقه پرواز ممنوع و سپردن این منطقه به کردها در دوره صدام حسین کلید خورد، نارس به دنیا آمده تا در سایه جنگ‌هایی که دو حزب اصلی کرد در دهه نود از قرن گذشته میلادی با یکدیگر در آنجا انجام دادند تا بعد از سقوط رژیم صدام حسین نیز این منطقه همچنان به شکل مناطق تحت نفوذ احزاب اداره شده و در عین حال روابط با دولت مرکزی نیز همچنان به‌شکلی نامتوازن شکننده و صفر یا صد (به‌شدت عالی یا به‌شدت بحرانی) باقی بماند.

28 میلیارد دلار بدهی داخلی و خارجی برای این منطقه رقم کمی محسوب نمی‌شود اما شاید این بدهی کوچک‌ترین مشکل بارزانی در دوره پیش روی خود محسوب شود به ویژه که می‌تواند همواره توپ را به زمین دولت مرکزی عراق انداخته و عدم انتقال بودجه را بهانه‌ای برای فرار از زیر بار فشارهای آن اعلام کند. این در حالی است که فروش نفت بدون مجوز دولت مرکزی عراق از یک سو و استنکاف دولت مرکزی از پرداخت حقوق کارمندان دولت اقلیم و اختلاف نظر بین این اقلیم که در چارچوب تعریف موجود در تمامی نقاط جهان باید وابسته به دولت مرکزی و دنباله روی سیاست‌های آن در چارچوب‌های کلانش باشد در رابطه با مرزهای این منطقه از مسائلی است که تقریبا می‌تواند آن را در جهان منحصر به فرد دانست.

از سال 2003 تا به امروز تعامل اقلیم کردستان عراق با دولت مرکزی این کشور در چارچوب هیچ فرمول متداولی در جهان نگنجیده و در حالی که رییس‌جمهوری دولت مرکزی به نحوی از داخل این اقلیم انتخاب می‌شود، این اقلیم بارها بر تمایل جهت جدایی از ساختاری که خود ریاست آن را به عهده دارد، تاکید کرده است.

علاوه بر آن و در حالی که دولت مرکزی را ملزم به پرداخت حقوق کارمندان خود به عنوان بخشی از ساختار دولتی عراق می‌داند، شهروندان بقیه مناطق عراق فقط در شرایطی خاص اجازه ورود و اقامت در این اقلیم را پیدا می‌کنند، همچنین عواید گمرکی و عوارض ورودی از گلوگاه‌های مرزی کشور که در این منطقه واقع است را هم به خزانه کشور واریز نمی‌کند.

اینکه تجمع اکثر قریب به اتفاق شخصیت‌های بارز عراقی در مراسم تحلیف رییس کردستان عراق اقدام دلجویانه برای کسب حمایت کردها در یارکشی‌های سیاسی دولت مرکزی عراق تفسیر شده یا تاکیدی بر وابستگی این منطقه به دولت مرکزی عنوان شد یا حتی گواهی بر اهمیت استراتژیک این اقلیم در سطح منطقه‌ای باشد، تفاوت چندانی نمی‌کند زیرا آنچه مشخص است آن است که طی چند روز گذشته روابط بین دو طرف به حداکثر میزان همسویی رسیده است و باید منتظر ماند و دید این ماه عسل و رنسانس روابط در سایه درخواست‌های اربیل برای الحاق منطقه

نفتخیز کرکوک به این منطقه تا چه مدتی ادامه خواهد یافت.

در حالی که طرفداران عادل عبدالمهدی آن را حاصل فرایند سیاست‌های وی در قبال این منطقه می‌دانند، به اعتقاد برخی از رقبای سیاسی عادل عبدالمهدی او امتیازات بسیاری را فراتر از چارچوب‌های قانونی به منطقه اقلیم کردستان بخشیده و همین امر باعث شده است تا یخ‌های روابط فیمابین در گرمای مراودات سیاسی گسترده و تزریق کمک‌های مالی و نیز چشم‌پوشی در برابر فروش پشت پرده نفت به سوی ذوب شدن پیش برود.

با این وجود برخی از واقع گرایان عراقی هم این نزدیکی را نتیجه احساس خطر مشترک دو طرف از پیامدهای شرایط منطقه‌ای می‌دانند شرایطی که فعل و انفعالات آن می‌تواند تاثیرات بسیار مستقیم خود را بر کشورشان داشته باشد.

تهدیدی که ظاهرا تمامی طرف‌های داخلی بازی سیاسی عراق آن را احساس کرده‌اند ولی بطور حتم تا زمانی که نتوانند خود را از تاثیرات بازیگران خارجی پیدا و پنهان حاضر در این صحنه برهانند برای خلاصی از کابوس آن راه به جایی نخواهند برد.