عراق نگران تنشهای منطقهای
زمانی که برای اولینبار خبر نخستوزیری عادل عبدالمهدی به عنوان شخصی غیر از حزب الدعوه عراق مطرح شد، بسیاری آن را نقطه عطف جدی در طول حیات عراق نوین بعد از سقوط صدام حسین تلقی کردند که میتواند با شکستن هیمنه 15 ساله این حزب، مسیر رشد و ترقی عراق را با مبارزه جدی در خصوص فساد مالی - اداری و تلاشهای همهجانبه برای بازسازی خسارتهای بعد از جنگ با داعش هموارتر کند. در این راستا ترافیک دیپلماتیک ناشی از سفر سران و مقامات کشورهای جهان نشان میداد که دولت جدید عراق در حال پوست اندازی، آماده شدن برای افزایش نفود خود در منطقه و جهان و ظهور عراقی جدید است. چرا که بغداد در یک برهه، آن هم پس از سفر متفاوت و جنجالی چند ساعته 27 دسامبر سال گذشته میلادی دونالد ترامپ شاهد ترافیک دیپلماتیک سنگین و بیسابقهای از همه بلوکها و ائتلافات منطقهای و بینالمللی بود. چنان که پس از حضور شبانه رییسجمهور ایالات متحده، عبدالله دوم، پادشاه اردن پس از 10 سال بار دیگر به بغداد رفت و سپس نوبت به فیلیپ ششم، پادشاه اسپانیا رسید که او هم بعد از 40 سال سفری انجام داد. بعد از آن هم بغداد میزبان رییسجمهوری ایران بود. مضافا بر آن در سطوح دیگر هم سفرهایی انجام شد؛ از جمله سفر نخستوزیران اردن، واتیکان، ایتالیا و سفر وزرای امور خارجه امریکا، فرانسه، آلمان، ایران، ترکیه، قطر حتی کار به جایی رسید که اخبار حکایت از سفر احتمالی امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه به عراق بنا به گفتههای ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه این کشور در جریان سفرش در ژانویه سال جاری میلادی به بغداد میداد.
دیپلماسی ایرانی با بیان این مطلب افزود: اینها علاوه بر سفرهای مهم و دورهای برهم صالح، رییسجمهوری، عادل عبدالمهدی نخستوزیر و محمد علی حکیم، وزیر امور خارجه عراق بود که توانسته بود در یک مدت کوتاه چند ماهه چهره منطقهای و بینالمللی عراق را با روی کار آمدن دولت جدید، تغییر دهد. همه
گمانه زنیها سخن از آغاز دوران عراقی قدرتمند در خاورمیانه میداد.
در آن سو در حوزه اقتصادی و انرژی هم خبرهای خوبی برای عراق به گوش میرسد. در این رابطه طبق برآرود آژانس بینالمللی انرژی، عراق تا سال 2030 میلادی با افزایش میزان صادرات نفت خود به 5 میلیون و 300 هزار بشکه در روز پس از کشورهای امریکا، عربستان و روسیه به چهارمین کشور صادرکننده نفت در جهان بدل میشود. یقینا این گزارش نشان میدهد که این کشور در حال افزاش توان اقتصادی خود است. این گمانه زنی زمانی بیشتر جلوهگری میکند که برآوردها حکایت از آن دارند که احتمال افزایش سرمایهگذاری شرکت «لوک اویل» روسی در پروژههای نفتی عراق از 8 میلیارد دلار به 45 میلیارد دلار، سرمایهگذاری دو میلیارد دلاری کنسرسیوم پرل پترولیوم امارات در میادین گازی اقلیم، سرمایهگذاری53 میلیارد دلاری اکسون موبیل و پتروچاین و نظایر آن نیز وجود دارد.
تمامی تلاشهای صورت گرفته برای سرمایهگذاری در عراق حکایت از این دارد که این کشور بعد از گذار از بحران اشغال امریکا و مبارزه با تروریسم به مرحله افزایش امنیت نظامی، سیاسی و نهایتا اقتصادی و سوددهی وارد شده است. لذا شرکتهای نفتی و گازی میخواهند از این فرصت برای کسب سود بیشتر استفاده کنند. این نکته انگیزه مضاعفی برای دخالت و حضور بیشتر بازیگران و شرکتهای نفتی در عراق و توسعه این کشور میدهد.
اما تحولات بعدی عراق حکایت متفاوتی دارد. با گذشت بیش از 8 ماه از نخستوزیری عادل عبدالمهدی هنوز گره کور تکمیل کابینه وی باز نشده است و کماکان دولت عادل عبدالمهدی با این مشکل دست و پنجه نرم میکند. این در حالی است که دولت ناقص بغداد باید با ابر چالش تنش منطقه هم روبه رو شود.
اگر چه کشور عراق که با آغاز دور جدید تنشهای ایران و امریکا که با روی کار آمدن ترامپ شروع شد، سعی داشت با به کارگیری راهبرد موازنه قوا، خود را حتی الامکان از این بحران سیاسی دو طرف دور نگاه دارد اما در حال حاضر شرایط نشان داده این مساله بر تمامی برنامههای توسعهای عراق سایه جدی خواهد انداخت؛ به خصوص که عراق کشوری است که هم به دلیل واردات گاز، انرژی برق و کالاهای اساسی و نیز در هم تنیدگیهای فرهنگی، تاریخی و نیز اقتضائات ژئوپولیتیکی همسایگی بهشدت به تهران وابسته است و هم به دلیل سایه سنگین و همینه جدی ایالات متحده بر ساختار اقتصادی عراق نوین نمیتواند خود را از واشنگتن دور نگه دارد.
پیرو این نکات شاید اینگونه برداشت شود که در صورت وقوع هر گونه تنش احتمالی در منطقه این عراق است که به زمین این جنگ بدل خواهد شد. یقینا این واقعیت تلخ نگرانی و تلاش عراقیها را به منظور سامان دادن به شرایط بیشتر میکند، به گونهای که اگر چه در حال حاضر خود این کشور در داخل با مشکلات عدیدهای روبهرو است، اما مشابه این کوششهای میانجیگرایانه عراقی از جانب هیچ کشور دیگری برای تعدیل التهابات منطقهای در حال انجام نیست.