نشستی امنیتی در بحبوحه کشمکش واشنگتن - پکن
دولت فعلی امریکا در قبال نظام امنیتی و ائتلافهای مدنظر ادعایی آن نمیتواند مسبب ایجاد ثباتی پایدار و چشماندازی روشن برای متحدین این کشور باشد و تنها سبب پیچیدهتر شدن فضای حاکم بر جو امنیت منطقه، اصطکاک هر چه بیشتر و حتی افزایش احتمالی بروز هرگونه تنش میان چین و دیگر همسایگان در دریای چین جنوبی و حتی نزدیک شدن برخی از متحدین امریکا مانند فیلیپین به چین میشود.
احسان صادقی چیمه، پژوهشگر امور آسیا- پاسیفیک در موسسه ابرار معاصر تهران، در مطلبی نوشت: دیپلماسی میان قدرتهای بزرگ و کنش و واکنش میان آنها یکی از فاکتورهای اصلی و تعیینکننده در شکلدهی به سمت و سوی روندهای امنیتی و ژئوپلیتیکی جهانی است. دیپلماسی میان چین و امریکا از این قاعده مستثنی نیست و اجلاس اخیر شانگری-لا نیز به صحنهای برای خودنمایی دو طرف و جلبتوجه و حمایت دیگر طرفهای منطقهای به سوی آنها تبدیل شده بود. گفتوگوهای امنیتی شانگری-لا هر ساله با حضور گروهی از رهبران سیاسی و نظامی کشورهای حوزه آسیا-پاسیفیک بههمراه صاحبنظران و کارشناسان سیاسی برگزارمیشود تا بر سر طیف گستردهای از موضوعات سیاسی-امنیتی قاره آسیا گفتوگو و تبادل نظر کنند. اما همزمان با برگزاری این اجلاس امنیتی در اوایل ژوئن2019، شاهد شدت گرفتن روند رقابتها و منازعات میان دو قدرت بزرگ منطقه آسیا-پاسیفیک یعنی چین و امریکا هستیم و این مساله سبب شده است تا رقابت میان این دو کشور در مرکز مباحثات مرتبط با گفتوگوهای شانگری-لا قرار گیرد.
در این یادداشت که در دیپلماسی ایرانی منتشر شده، با محور قرار دادن سوال متغیرهای موثر بر پیشبرد منافع امنیتی دو کشور در قالب گفتوگوی امنیتی، تلاش هر دو کشور برای شکلدهی به روندهای موردنظر خود در قبال نظم امنیتی این منطقه آن هم در چارچوب حضور در مجمعی امنیتی همچون شانگری-لا مورد ارزیابی قرار گرفته است.
اهمیت پیشبرد منافع امنیتی در چارچوب گفتوگوهای شانگری-لا
همزمانی برگزاری این اجلاس در گرماگرم تشدید رقابتها میان چین و امریکا و افزایش تنش میان این دو قدرت بزرگ در منطقه آسیا-پاسیفیک سبب شده است نه تنها این اجلاس تحتالشعاع و در سایه این موضوع قرار گیرد بلکه روندهای سیاسی و امنیتی این منطقه را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. در واقع چین و امریکا دو قدرت بزرگ آسیا-پاسیفیک چه در ابعاد نظامی و چه در ابعاد اقتصادی به موازات روند مدیریت روابط میان خود در چارچوب دیپلماسی میان قدرتهای بزرگ، در راستای منافع امنیتی و نظامی خود نیز تلاش میکنند تا نظر کشورهای دیگر این منطقه را به سوی چشماندازهای مدنظر خود برای منطقه آسیا-پاسیفیک جلب کنند.
اکنون چین و امریکا هر دو بر سر طیف گستردهای از مسائل و موضوعات دوجانبه در ابعاد سختافزاری و ابعاد نرم افزاری با یکدیگر اختلاف نظر دارند. حضور وزرای دفاع چین و امریکا در این اجلاس امنیتی، فرصتی را مهیا کرد تا نقطه نظرات خود در قبال مسائل امنیتی این منطقه را به مخاطبان و همتایان خود ارایه دهند ضمن آنکه روندهای مرتبط با دیپلماسی دفاعی خود با کشورهای دیگر را نیز تقویت کنند.
موضع چین نسبت به نظم امنیتی آسیا - پاسیفیک
در این دوره از اجلاس امنیتی شانگری-لا از طرف چین ژنرال وی فنگ، وزیر دفاع این کشور در آن شرکت کرد. پس از 8 سال و از سال 2011 تاکنون این اولینبار است که وزیر دفاع این کشور در این اجلاس امنیتی شرکت میکند و این خود سبب جلبتوجه ناظران امور امنیتی آسیا-پاسیفیک شده است. وزیر دفاع چین در سخنرانی خود که به موضوع چین و همکاری امنیتی بینالمللی اختصاص داشت بطور خلاصه بر موارد زیر تاکید کرد:
- دفاع از رویکردهای فراگیر مرتبط با جهانی شدن و نظم چندجانبهگرایانه در مقابل رویکردهای انحصارطلبانه و یکجانبهگرایانه امریکا
- دفاع از همکاریهای به اصطلاح برد-برد در روابط میان کشورها و ارایه ابتکار یک کمربند-یک جاده به عنوان مدلی مطلوب برای توسعه روابط برد-برد با دیگر کشورها
- آماده بودن دولت و نیروهای مسلح چین برای محافظت از امنیت، حاکمیت و منافع مرتبط با توسعه این کشور در محیط فعلی امنیت بینالمللی و تاکید بر پیچیده و شکننده بودن شرایط حاکم بر این محیط
- ارتقای سطح امنیت بینالمللی از طریق حفظ روابط نزدیک با قدرتهای بزرگ از جمله روسیه و امریکا و همچنین دیگر کشورهای حاضر در محیط پیرامونی چین یعنی هند، پاکستان و کشورهای مجمع آسه آن
- هشدار و رد سیاستهای مداخلهجویانه امریکا در امور مربوط به جزیره تایوان و دریای چین جنوبی و اعلام آماده بودن ارتش چین به منظور انجام هرگونه اقدام نظامی علیه اقدامات جداییطلبانه تایوان
- دفاع از روابط سیاسی و دیپلماتیک 40 ساله با امریکا. از نگاه وزیر دفاع این کشور روابط میان دو کشور اگرچه دارای فراز و نشیب بوده است اما بطور پیوسته دارای رشد بوده است. همچنین وزیر دفاع چین نسبت به اهمیت و حفظ کانالها و ارتباطات نظامی میان ارتش چین و ارتش امریکا تاکید کرد
- دفاع از نظم اقتدارگرایانه چین و تاثیر آن بر ثبات سیاسی و پیشرفتهای اقتصادی این کشور: وزیر دفاع چین با اشاره به هفتادمین سالگرد پایهگذاری جمهوری خلق چین، اعلام نمود این کشور با شجاعت و سختکوشی مردم و تحت رهبری قدرتمند کمیته مرکزی حزب کمونیست که شی جینپینگ دبیرکلی این کمیته را برعهده دارد توانسته است به ثبات سیاسی، انسجام اجتماعی و رشد اقتصادی متداوم دست یابد.
از گزارههای فوق میتوان چنین استنباط نمود که چین همواره تلاش میکند مواضعی محتاطانه در قبال تحولات امنیت بینالمللی و به زعم خود شرایط پیچیده حاکم بر آن اتخاذ کند و خود را پرچمدار نظمی چندجانبه گرا در مقابل یکجانبه گرایی امریکا نشان دهد. با اینحال پکن با اتخاذ مواضعی دوگانه و متناقض نتوانست نگرانی دولتهای همسایه نسبت به افزایش تنشهای خود با امریکا را رفع نماید. چین با اتخاذ مواضع سرسختانه در قبال مساله تایوان و دریای چین جنوبی و به اصطلاح مسائل حاکمیتی این کشور، این پیام را ارسال نمود که همچنان موضع تهاجمی خود را حتی اگر به قیمت تشدید جو پیچیده حاکم بر محیط امنیت بینالمللی باشد، ادامه خواهد داد.
موضع امریکا نسبت به نظم امنیتی آسیا - پاسیفیک
اما نماینده امریکا در این اجلاس، پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع امریکا بود. فردی که از سوی ترامپ نامزد تصدی پست وزارت دفاع این کشور شده است. وی از ابتدای زمان تصدی سمت سرپرستی این وزارتخانه تلاش داشته است تا توجهات سیاستگذاران و نخبگان امریکایی را نسبت به تهدیدات برخاسته از ظهور و خیزش چین علیه منافع امریکا جلب نماید. گفته شده وی به مقامات ارشد پنتاگون نیز توصیه نموده است تا توجه خود را هر چه بیشتر بر چین متمرکز نمایند. وی سخنرانی خود در این اجلاس را به مساله چشمانداز امریکایی برای منطقه به اصطلاح هند-پاسیفیک اختصاص داد.
بهطور خلاصه پاتریک شاناهان در سخنرانی خود به موارد ذیل اشاره کرد:
تاکید بر اجرای سند راهبرد دفاع ملی امریکا (ژانویه 2018) و همچنین سند تازه انتشار یافته راهبرد هند-پاسیفیک (ژوئن 2019). در هر دو این اسناد چین به عنوان بازیگری تجدیدنظرطلب نشان داده شده است. شاناهان تاکید کرد متحدان امریکا در این منطقه باید هر چه بیشتر از قبل روی مساله ائتلافها و اتحادها کار نمایند و مسوولیت بیشتری را در این زمینه
بر عهده گیرند.
-تاکید بر ادبیات هند-پاسیفیک باز و آزاد و فراهم نمودن بستری لازم برای همکاری بینالمللی
بر مبنای این ادبیات که در گزارههایی همچون احترام به حاکمیت و استقلال تمامی کشورهای این منطقه، حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، سرمایهگذاری متقابل، دوستانه و آزاد و حفاظت از مالکیت معنوی، تبعیت از هنجارها و قوانین بینالمللی شامل آزادی حمل و نقل کشتیرانی و پروازهای بینالمللی انعکاس یافته است.
انتقاد از رفتارها و اقدامات چین بدون آنکه نامی از این کشور برده شود. از نگاه شاناهان این اقدامات بدین شرح است: گسیل سیستمهای پیشرفته تسلیحاتی به مناطق مورد اختلاف با همسایگان و تهدید به استفاده از زور، استفاده از عملیات نفوذ برای بیثبات نمودن کشورهای دیگر و مداخله در امور داخلی آنها، دست زدن به کنشها و رفتارهای مبتنی بر اقتصاد یغماگرایانه که کشور هدف را به دام بدهی خواهد انداخت و در قراردادهای مرتبط نیز سود بیشتر تنها عاید کشور قدرتمند خواهد بود و سرقت از دیگر کشورها در حوزههای فناوری چه نظامی و چه غیرنظامی که اینگونه اقدامات تحت حمایت دولتی انجام میگیرد.
به نظر میرسد امریکا با تاکید بر اسناد راهبردی این کشور در برخورد با چالشهای جهانی، سند راهبرد هند-پاسیفیک را به عنوان راهنمای عمل مقابله با اقدامات به اصطلاح تجدیدنظرطلبانه چین در محیط پیرامونی این کشور معرفی نمود. اما واشنگتن همچنان رفتارهای ابهامآمیز خود را در قبال مساله ائتلافها و اتحادها در منطقه آسیا-پاسیفیک ادامه میدهد. این سیاست ابهامدار اگرچه از نگاه امریکا میتواند به منزله سیاستی موفقیت آمیز در جهت مهار چین تجدیدنظرطلب تلقی شود اما نمیتواند برای متحدان این کشور در این منطقه و دیگر کشورهای کوچک و بعضا ضعیف این منطقه مسیری راهگشا برای رهایی از گرفتار شدن در میانه رقابت چین و امریکا باشد. کشورهایی که در عین وابستگی به امریکا در حوزههای نظامی و امنیتی، خود را شریک اقتصادی همسایه قدرتمند خود یعنی چین دانسته و سیاست یکجانبه گرایانه امریکا برای مهار چین را نیز ناممکن میدانند.
جمعبندی
دولتهای کوچک و بعضا ضعیف این منطقه از یکسو دارای وابستگی اقتصادی به چین بوده و همزمان با این کشور بر سر مسائل سرزمینی دچار تنش هستند. از سویی دیگر این کشورها نیازمند تضمین حمایت امنیتی در قالب نظام ائتلاف موردنظر امریکا هستند. در این شرایط جو حاکم بر محیط امنیتی این منطقه نیز تحت تاثیر افزایش تنش و رقابت میان چین و امریکا قرار گرفته است و بهنظر نمیرسد ارایه راهبرد هند-پاسیفیک از طرف امریکا به مخاطبین آسیایی گرهگشای چالشهای امنیتی آنها با پکن باشد. چالش گفته شده را میتوان در قالب سه گزاره به عنوان جمعبندی بحث مطرح کرد:
1- کنار گذاشتن رویکردهای دولت سابق امریکا درقبال نظام امنیتی این منطقه. دولت ترامپ بهمحض روی کارآمدن، این کشور را از پیمان شراکت ترانس-پاسیفیک خارج نمود. پیمانی که میتوانست اطمینان خاطر لازم را به کشورهای این منطقه در مورد کاهش وابستگی اقتصادی آنها به چین ارایه نماید.
2- عملیاتی نمودن شعارهایی همچون اول امریکا و باردیگر امریکا را بزرگ مینماییم. عملیاتی نمودن این شعارها نه از رهگذر و بسترهای ائتلافهای منطقهای، رویکردهای چندجانبهگرایانه و همکاری با متحدان این کشور، بلکه از نگاه دولتمردان این کشور از طریق دیپلماسی با رقبا و دشمنان امریکا صورت میگیرد. ارتباط با کرهشمالی و مذاکرات میان رهبران دو کشور حتی بدون گرفتن نتیجه خاص و البته پررنگ نمودن نقش چین در ارتباطات میان امریکا و کرهشمالی.
3- اتخاذ رویکردهایی یکجانبه در قبال چین که اگرچه علیالظاهر توان و قدرت خود را بهرخ این قدرت نوظهور میکشد اما نمیتوان گفت تاکنون نتیجه خاصی در چارچوب تقویت نظام ائتلافهای مدنظر امریکا حاصل شده باشد و بیشتر باعث خواهد شد تا آنها از کنشهای امریکا مأیوس شوند. جنگ تجاری علیه چین و عدم عقبنشینی چشمگیر پکن در این عرصه نمونهای بارز است.
نکته پایانی اینکه دولت فعلی امریکا در قبال نظام امنیتی و ائتلافهای مدنظر ادعایی آن نمیتواند مسبب ایجاد ثباتی پایدار و چشماندازی روشن برای متحدین این کشور باشد و تنها سبب پیچیدهتر شدن فضای حاکم بر جو امنیت منطقه، اصطکاک هر چه بیشتر و حتی افزایش احتمالی بروز هرگونه تنش میان چین و دیگر همسایگان در دریای چین جنوبی و حتی نزدیک شدن برخی از متحدین امریکا مانند فیلیپین به چین خواهد بود. با شکلگیری چنین محیط آشفته و پر از آشوب، امریکا با گسیل بخش بزرگی از ناوگان نیروی دریایی خود به آنجا و حتی تشدید فروش تسلیحات، میتواند هم قدرت ماشین نظامی خود را بهرخ رقبای خود یعنی چین و روسیه بکشاند و هم اینکه سود سرشاری را نصیب شرکتهای صنایع تسلیحاتی امریکا بکند.