روزنههای ایران برای حمله امریکا بستهاند
مهدیه تاری|
واشنگتن پست در خبری اعلام کرد که دونالد ترامپ دستور داد تا حملات سایبری به سیستمهای کامپیوتری ایران و علیالخصوص در زمینه هدایت پرتاب موشکی تشدید شود.
این روزنامه خبر را روز یک شنبه منتشر کرد و بعد از انتشار این خبر آذریجهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران اطلاع داد که در سال گذشته 33 میلیون حمله سایبری توسط سپر دژفا خنثی شده و هیچ حملهای به سرانجام نرسیده است.
محمدجواد آذریجهرمی در توییتر خود در این زمینه نوشت: «رسانهها از صحت حمله سایبری ادعایی به ایران پرسیدند. باید بگویم که مدتهاست ما با تروریسم سایبری- مثل استاکسنت- و یکجانبهگرایی -مثل تحریمها- مواجهیم. نه یک حمله، بلکه در سال گذشته 33 میلیون حمله را با سپر دژفا خنثی کردیم. حمله موفقی از آنها صورت نگرفته، هرچند تلاشهای زیادی میکنند.
طرح دژفا، سپر امنیتی شبکه ملی اطلاعات که همراه با توسعه فناوری از حریم شخصی افراد محافظت میکند و هدف آن مقابله با حملات سایبری، حمایت از تداوم خدمات دیجیتال، جلوگیری از کلاهبرداری، نشر اطلاعات و شناسایی بدافزارهاست».
محمد ازلی، موسس سایت “تکراسا “ و کارشناس مسائل اینترنتی به خبرنگار اسپوتنیک توضیح میدهد که سپر دژفا چیست و ایران چطور از آن استفاده میکند:
سپر دفاعی دژفا سال پیش افتتاح شده و توانسته در مقابل حملات سایبری بایستد اما نکته جالب این است که سال گذشته یعنی قبل از آغاز به کار این سیستم، سیستمهای دفاعی سایبری یک میلیون حمله را شناسایی کرده و دفع کنند و این در حالی است که سپر دفاعی دژفا موفق شده است 33 میلیون حمله را شناسایی و دفع نماید و این نشانه پیشرفت عالی در این زمینه است. دژفا، ده زیر مجموعه مختلف دارد در حوزههای مختلف سایبری، حملات را شناسایی و دفع میکند از ویروسها گرفته تا بدافزارها و سیستمهای کنترل بر شبکههایای پی کشورکه در زیر ساختها مورد استفاده قرار میگیرند.
ازلی در خصوص انواع حملات سایبری و مدلهای حمله به سیستمها را اینطور تشریح میکند:
حملات سایبری به دستههای مختلف تقسیم میشود. حملات اکتیو و پسیو. حملات اکتیو به آن دسته از حملاتی گفته میشود که عامل مهاجم سعی میکند سیستمهای شبکههای کامپیوتری را تغییر بدهد و به آن نفوذ کند که در این صورت برای کسانی که به آنها حمله شده است، آشکار میگردد. حملات پسیو به صورتی است که قربانی متوجه حمله نمیشود و هدف مهاجم نیز استخراج اطلاعات است.
مدلهای دیگر سینتکتیک هستند که ورمها، ویروسها و تروجانها حمله میکنند و برای عموم آشناترند. مدل دیگر سیمانتیک است که در واقع قربانی را با اطلاعات نادرست یا تغییر اطلاعات درست گمراه میکند و در واقع قربانی را فریب میدهد. در خصوص حملات سایبری امریکا معروفترین آن استاکسنت است که در سال 2010 اتفاق افتاد و فیلم مستندی هم در ارتباط با آن ساخته شده بود. استاکسنت در واقع زیرساختهای سیستمهای هستهای ایران را هدف گرفته بود. و در بخش سخت افزار با تغییر سیستمها سرعت آن کم و زیاد شده و مستهلک میشد. استاکسنت شناسایی شده و از حملات آن جلوگیری شد اما در کل آسیبهایی را به سیستمها وارد کرد.
این سیستمها توسط اسراییل و امریکا طراحی شده است. به نظر میرسد که استاکسنت نیز با یک فلش به داخل سیستمهای هستهای ایران وارد شده بود. اما در کل امریکا به غیر از این موضوعات یک پروژه دیگر هم دارد با نام نیتروزئوس که در همین فیلم مستند نیز در خصوص آن صحبت میشود. امریکا مدعی است که با این سیستم میتواند تمامی زیرساختهای یک کشور از جمله سیستمهای آب و برق را مختل کند که این مسالهای کاملا جدیست.
جنگهایی که در حال حاضر در حال شکلگیری است دیگر از سمت جنگهای فیزیکی بیرون آمده و به سمت جنگهای سایبری پیش میرود که مسلما هزینههای کمتری دارد. خیلیها بر این اعتقادند که جنگهای جهانی بعدی، جنگهای سایبری است.
بنابراین این موضوع مهمی ست که کشور بتواند از خود در مقابل این حملات دفاع کند. ایران هم یکی از کشورهای برجسته در زمینه سایبری است و گفته میشود که ایران ارتش سایبری دارد اما در داخل کشور وجود این ارتش تایید نشده است. در داخل کشور ایران میگویند که تنها روی سیستمهای دفاعی تمرکز میکنیم.
ازلی در پاسخ به این سوال که چه زیر ساختهایی از ایران در معرض حملات سایبری قرار دارند، شرح میدهد:
در ارتباط با زیر ساختها هم، همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم سیستمهای کنترلی است که یکسری سخت افزار دارند که در زیر ساختها به کار میروند. بخش انرژی، شبکههای مالی، شبکههای ارتباطی و حمل و نقل، زیر ساختهای مهمی هستند که ممکن است در معرض حمله سایبری قرار بگیرند. ولی بر اساس مطلبی که وزیر ارتباطات ایران منتشر کرده است، امریکا نمیتواند به این سیستمهایی که برای کنترل زیر ساختها استفاده میشود آسیب برساند.
در عین حال وزیر ارتباطات اعلام کرده است که ما صددرصد در این زمینه مصون نیستیم اما در کل دنیا هم ایران از لحاظ سایبری جزو کشورهای سوم و چهارم محسوب میشود. پس با قدرت سایبری که ایران دارد نمیتوان پیش بینی کرد که امریکا تا چه حد میتواند به کشور آسیب بزند. اخیرا خبر مبنی بر اینکه به سامانه موشکی حمله کرده و آسیب زدهاند نیز توسط ایران رد شده است.
اما امریکاییها چه روشهایی را برای حمله سایبری به ایران استفاده میکنند؟ ابزارهای مورد استفاده آنها چیست؟ آیا میتوان انتظار داشت که حملات سایبری به ایران افزایش یابد و سوال بسیار دیگری که در این زمینه بروز میکند. میخاییل فریبن کارشناس مسائل امنیت سایبری مرکز تحلیل اطلاعات اورال در پاسخ به این سوالات توضیح میدهد:
در هر صورت تمامی ابزارهای فناوری اطلاعات در غرب ساخته شده است. همه ماشینها، یک ساختار واحد دارند که در ایالات متحده یا اطراف آن ساخته شدهاند. فکر نمیکنم، ایران از سیستمی استفاده میکند که بطور چشمگیری با آنچه در غرب ساخته شده است، فرق دارد.
در ارتباط با حمله از آنجا که طراحی یکسان است پس روشها هم یکی میشوند. اولا استفاده از سیستمهای آسیب دیده یا بطور اتفاقی در ساختار تجهیزات قرار گرفتهاند. ثانیا بخش اعظم هک کردنها، هک شدن ماشین نیست بلکه فردی است که آن را هدایت و کنترل میکند.
به گفته این کارشناس سخن ممکن است در خصوص حمله ویروسی باشد که در حملات سایبری رخ میدهد: کاربران کم و بیش با تجربهتری وجود دارند. افرادی هستند که نامههای ناشناس را باز میکنند.
اگر ماشین در آن سیستم نباشد یعنی جایی که باید قرار بگیرد، هدایتگر ساختار مهم میتواند اطلاعات را با احتساب هدف سطح پایین دریافت کند. در واقع وقتی سخن در خصوص حملات سایبری است، درابتدا یک میدانی برای اجرای آنها تعریف شده است. ماشینهای آسیب دیده بودند که نزدیک شبکههای لازم قرار داشتند. بعدا از آن نوبت فناوری، متخصصین و سرعت کار آنهاست.
این کارشناس ضمن پاسخ به سوال مربوط به این حمله تا چه حد گسترده بوده، توضیح داد:
مساله در گستردگی نیست بلکه در معقول بودن حمله است. حمله در هزاران کانال اتفاق میافتد و این ضامن پیروزی نیست. برای موفقیت باید یک آسیب واقعی اتفاق بیافتد. گستردگی حملات، گستردگی تلاشهاست. حملاتی طراحی میشوند که در واقع هدف آزمایش مقاومت تجهیزات و به دست آوردن اطلاعات از دستگاههاست که تا چه اندازه قابلیت دفاع دارند.
به گفته کارشناس سخن در خصوص جمعآوری اطلاعات مربوط به ایجاد ساختار دفاع در مقابل دشمن است تا بتوان در آینده اقدام نمود. در واقع تاسیسات مهم کاملا محافظت میشوند، زمانی که آنها با شبکههای جهان دیگر در ارتباط نیستند:
شرایطی هست که طی آنها نمیتوان اقدامات بعدی را انجام داد. وقتی سیستم به شبکه جهانی متصل نباشد، درواقع امکان آسیب رساندن هم وجود ندارد. یا اینکه افراد شخصا به سیستم آسیب برسانند و از آنجاییکه که امریکا ماموران بسیاری در ایران ندارد، در این صورت امکان آسیبرسانی فیزیکی به سیستم وجود نخواهد داشت.
ضمن صحبت در خصوص امکان افزایش حملات سایبری به ایران، فریبن خاطرنشان میکند که در حمله لازم نیست که حتما نوع آسیب را فهمید در واقع سخن در خصوص حمله رباتها یا تلاش برای تغییر یا تشکیل یک نظر اجتماعی ست.»
اغلب حملات سایبری در واقع حمله به یک زیرساخت نیست بلکه سرکوب از طریق رسانهها و سایتهاست. بدینترتیب برنامههای جنگ اطلاعاتی میتوانند کامل شوند. در این طرح آنها میتوانند حملاتی را سعی در بلوکه کردن، توقف و چگونگی کار سیستم دارند توسعه و بسط دهند و سپس بر اعضا نفوذ کنند یعنی سیستم تبلیغاتی.»
منبع: اسپوتنیک
سپر دفاعی دژفا سال پیش افتتاح شده و توانسته در مقابل حملات سایبری بایستد اما نکته جالب این است که سال گذشته یعنی قبل از آغاز به کار این سیستم، سیستمهای دفاعی سایبری یک میلیون حمله را شناسایی کرده و دفع کنند و این در حالی است که سپر دفاعی دژفا موفق شده است 33 میلیون حمله را شناسایی و دفع نماید و این نشانه پیشرفت عالی در این زمینه است.
استاکسنت در واقع زیرساختهای سیستمهای هستهای ایران را هدف گرفته بود. و در بخش سخت افزار با تغییر سیستمها سرعت آن کم و زیاد شده و مستهلک میشد. استاکسنت شناسایی شده و از حملات آن جلوگیری شد اما در کل آسیبهایی را به سیستمها وارد کرد. این سیستمها توسط اسراییل و امریکا طراحی شده است. به نظر میرسد که استاکسنت نیز با یک فلش به داخل سیستمهای هستهای ایران وارد شده بود. اما در کل امریکا به غیر از این موضوعات یک پروژه دیگر هم دارد با نام نیتروزئوس که در همین فیلم مستند نیز در خصوص آن صحبت میشود. امریکا مدعی است که با این سیستم میتواند تمامی زیرساختهای یک کشور از جمله سیستمهای آب و برق را مختل کند که این مسالهای کاملا جدیست.
جنگهایی که در حال حاضر در حال شکلگیری است دیگر از سمت جنگهای فیزیکی بیرون آمده و به سمت جنگهای سایبری پیش میرود که مسلما هزینههای کمتری دارد. خیلیها بر این اعتقادند که جنگهای جهانی بعدی، جنگهای سایبری است.