ترامپ بلوف می‌زند و مرد عمل نیست

۱۳۹۸/۰۴/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۷۴۱۲
ترامپ بلوف می‌زند و مرد عمل نیست

نشنال اینترست: با توجه به الگوی دونالد ترامپ در زمینه ایجاد بحران و تهدیدات توخالی، حال همه به این نتیجه رسیده‌اند که او فقط یک آدم «بلوف‌زن» است و مرد عمل نیست.

به گزارش عصر دیپلماسی، دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا در حال حاضر از مناقشه با ایران عقب‌نشینی کرده است. او در لحظه آخر تصمیم گرفت حمله هوایی به ایران را متوقف کند، حمله‌ای که می‌توانست اوضاع را به سمت مناقشه بزرگ‌تر میان ایران و امریکا ببرد. سایر مخالفان امریکا، به ویژه کشورهای یاغی و کوچک، از نزدیک این تحولات را تماشا می‌کنند.

از سال ۲۰۱۷، رییس‌جمهور به میزان زیادی تنش‌ها را با دست کم چهار رژیم افزایش داده است: ایران، کره شمالی، ونزوئلا و سوریه. این بحران‌ها چنان شبیه هم هستند که می‌توان گفت ترامپ یک دفترچه راهنمای بحران دارد. شکل‌گیری این الگو برای رییس‌جمهوری که برای پیش بینی ناپذیر بودن ارزش قائل است، همراه با ریسک است؛ مخالفان به شکل روزافزونی می‌دانند چه چیزی را از او انتظار داشته باشند. بحران جنگی به سبک ترامپ دارای مولفه‌های زیر است:

۱- یک رابطه دشوار به شکل نمایش گونه‌ای به یک بحران بین‌المللی بزرگ تبدیل می‌شود. در هر چهار مورد، هیچ تهدید قریب الوقوعی برای جنگ از سوی طرف متخاصم وجود نداشت. روابط سرد و حتی خصمانه بود، اما هیچ تهدید چشمگیری برای حمله به امریکا و متحدانش وجود نداشت. حتی در مورد ایران، اقدامات این کشور علیه متحدان امریکا در خاورمیانه عمدتاً به صورت جنگ نامتقارن و آزار و اذیت بوده است و نه تهدید شفاف نظامی. اما ترامپ اوضاع را پر از تنش کرد و این کشور را به جنگ، تحریم و حتی نابودی کشور تهدید کرد. تهدید به مداخله نظامی، پوشش رسانه‌ای گسترده‌ای را در پی داشت به گونه‌ای که همه انتظار داشتند یک بحران به وجود‌اید یا شمارش معکوس برای جنگ نظامی آغاز شود.

۲- درخواست‌های بیش از اندازه‌ای از کشورهای مخالف می‌شود. زمانی که یک بحران با پوشش ۲۴ ساعته رسانه‌ای آغاز می‌شود، رییس‌جمهور شروط بزرگی را مطرح می‌کند که کشور یاغی آنها را رد می‌کند. برای مثال، دولت ترامپ از کره شمالی خواسته بطور کامل و به شکل برگشت ناپذیر و قابل راستی‌آزمایی سلاح‌های هسته‌ای خود را کنار بگذارد. او همین درخواست‌ها را از ایران هم داشت. در خصوص ونزوئلا، دولت ترامپ بر رهبر این کشور فشار آورد تا از کشور فرار کند. چنین شروط و درخواست‌هایی طبیعتاً واکنش شدید ملی‌گرایی به دنبال خواهد داشت و دیپلماسی را سخت‌تر خواهد کرد – زیرا امریکا در عمل تسلیم شدن را در ازای هیچ می‌خواهد.

۳- معمولاً میان ترامپ و مشاوران جنگ طلبش اختلاف به وجود می‌آید. ترامپ در مقایسه با مخالفانش، یک جمهوری‌خواه صلح طلب محسوب می‌شود. اکنون کاملاً مشخص است که ترامپ نمی‌خواهد در دوران ریاست‌جمهوری‌اش یک جنگ بزرگ رخ دهد. او احتمالاً نگران است که به سرنوشت جورج دبلیو بوش در جنگ عراق گرفتار شود. با وجود این، ترامپ افراد جنگ طلب جمهوری‌خواه مانند مک مستر و جان بولتون را در اطراف خود جمع کرده است. این مساله باعث ایجاد یک مرحله قبل از بحران شده که در آن ترامپ از ادبیات تحریک آمیز استفاده می‌کند و سعی دارد طرف مقابل را به حمله نخست ترغیب کند؛ به علاوه او، در این مرحله از ادبیات متعارض دیپلماسی نیز استفاده می‌کند. آشفتگی آشکار کاخ سفید ترامپ را می‌توان در پیام‌های ضد و نقیض و سردرگمی در مورد خطوط قرمز امریکا مشاهده کرد.

۴- بی‌تمایلی ترامپ به استفاده از نیروی نظامی در لحظه آخر. با وجود ادبیات تند ترامپ – اینکه کره شمالی را نابود می‌کنم! ایران را محو می‌کنم – او آدمی است که نسبت به تفنگ خجالتی است! بعد از چهار بحرانی که ترامپ در توییتر با تهدیدات توخالی به وجود آورد، اکنون مشخص شده است که رییس‌جمهور فقط بلوف می‌زند. به نظر می‌رسد شیوه ترامپ اینگونه باشد که می‌خواهد طرف مقابل را با تهدیدهای شدید به آستانه برساند و سپس امیدوار باشد که آنها جا می‌زنند و در ازای هیچ، امتیاز می‌دهند. راه آشکارتر برای گرفتن امتیاز از طرف مخالف این است که امتیازاتی هم به آنها داده شود اما به دلایل ایدئولوژیکی، این کار برای یک رییس‌جمهور جمهوری‌خواه سخت است. ترامپ مانده است و تهدیداتش! اما او اکنون با مشکل اعتبار نیز روبروست: بعد از چهاربار تهدید به استفاده از نیروی نظامی - جز یک مورد «سنگ‌پرانی» در سوریه در سال ۲۰۱۷ -و عمل نکردن به آن تهدیدات، آیا مخالفان آتی، تهدیدات جنگی ترامپ را باور می‌کنند؟تمامی کشورها از این درس خواهند گرفت. اگر ترامپ به یک بلوف زن معروف شود، آنگاه چین نیز ممکن است موضع سفت و سخت‌تری در جنگ تجاری اتخاذ کند. اما کشورهای یاغی بیشترین نفع را می‌برند. آنها اکنون در معرض حمله نظامی امریکا قرار دارند. از زمان جنگ سرد، امریکا بطور منظم به کشورهای کوچک مانند یوگسلاوی، لیبی و عراق حمله کرده است. آنها اکنون اینگونه تصور می‌کنند که ترامپ به دنبال جنگ نیست و صرفاً باید منتظر تغییر اهداف ترامپ در توییتر باشند.

این درس در مورد کره شمالی بیش از جاهای دیگر کاربرد دارد. سوریه و ونزوئلا از داخل دچار انشقاق شدید هستند، و ایران هنوز به سلاح هسته‌ای دست نیافته است. کره شمالی نیز با هیچ آسیبی روبرو نیست. بنابراین، فضای بیشتری برای چانه‌زنی با امریکا دارد. تهدیدات امریکا در استفاده از نیروی نظامی یک عنصر سودمند بودند. با توجه به گذشته، اکنون به نظر می‌رسد چین و کره شمالی هر دو واقعاً از تهدیدات جنگی سال ۲۰۱۷ ترامپ می‌ترسیدند. اما آنها اکنون نمی‌ترسند. کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی می‌تواند به راحتی منتظر بماند تا دوره ترامپ تمام شود یا اینکه رییس‌جمهور بعدی شروط بهتری روی میز بگذارد.

این یک مزیت برای ترامپ است که صلح طلب‌تر از نومحافظه‌کارانی است که هنوز در محافل سیاست‌گذاری خارجی حزب جمهوری‌خواه حضور چشمگیری دارند. اما با توجه به اینکه ترامپ تهدیدات زیادی کرده و به آنها عمل نکرده است همه اکنون فکر می‌کنند که او یک بلوف زن است و نه یک جنگ طلب. ما باید انتظار داشته باشیم کشور بعدی‌ای که ترامپ آن را به جنگ تهدید می‌کند، به تهدید ترامپ وقعی ننهد. این نیز به نوبه خود می‌تواند باعث شود ترامپ برای اثبات خودش به نیروی نظامی متوسل گردد همانطور که بوش در عراق انجام داد چرا که او می‌ترسید که مانند پدرش، برچسب «بزدل» به او داده شود.

راه‌حل آشکار این است که به سمت چندجانبه‌گرایی، دیپلماسی، سازمان‌های بین‌المللی، شراکت منطقه‌ای حرکت کنیم و با این مخالفان و حامیان شان مذاکره کنیم. اما با توجه به خصومت حزب جمهوری‌خواه با این نوع چهارچوب فکری، فقط یک ابزار برای ترامپ باقی مانده است – تهدیدات یکجانبه (تهدید به جنگ یا تحریم فشار حداکثری) . اما مخمصه سیاست خارجی فعلی ترامپ و حزب جمهوری‌خواه این است: هر دو شیفته استثناگرایی امریکایی، یکجانبه گرایی، امتیازگیری بیش از اندازه که معادل تسلیم شدن بدون شرط است، و تغییر رژیم هستند. اما آنها دیگر اراده دنبال کردن تبعات خشونت آمیز چنین روش‌هایی را ندارند، به ویژه اگر دشمن تسلیم نشود. زیرا افکار عمومی امریکا دیگر مناقشه‌هایی به سبک ویتنام و عراق را نمی‌خواهد. بنابراین، ترامپ در وضعی قرار گرفته که مانند یک نومحافظه‌کار متخاصم حرف می‌زند اما مثل یک کبوتر در آشیانه عمل می‌کند. همه کشورهای یاغی در سرتاسر دنیا این را می‌بینند!