از مصرفگرایی به مدرنیته قدم گذاشتیم
مراسم نکوداشت درگذشت میرمصطفی عالینسب در نشست هفتگی موسسه دین و اقتصاد برگزار شد. در این مراسم علاوه بر علی رضاقلیخانی، فرشاد مومنی، محمد بحرینیان و علیرضا بهشتی، علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر، عابد جعفری وزیر بازرگانی دولت میرحسین موسوی، مصطفی عربسرخی، سردار علایی، محمدرضا مقیسه عضو اسبق هیاتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران نیز حضور داشتند. به گزارش «تعادل»، در ابتدای این مراسم، فرشاد مومنی با بر شمردن برخی خصائل مرحوم عالینسب گفت: وی در طول حیات خود علاقهای به تعریف و تمجید از خود نداشت اما اکنون که ایران از لحاظ اقتصادی و اجتماعی با تلاطمهای بیسابقه و کمسابقهای دست و پنجه نرم میکند باید به وی به عنوان یک اقتصاددان با تکیه به مسوولیت اجتماعی پرداخته شود. محمدرضا بهشتی فرزند شهید محمد بهشتی با بیان اینکه عالینسب تاریخ صنعت ایران بود، گفت: این چهره بزرگ از ابتدای ورود صنعت به کشور در رشد و گام برداشتن به سوی صنعتی شدن کشور نقش بسیار موثری داشت. عالینسب علاوه بر توانمندیهای عملی در میدان اقتصادی دانش نظری بسیار عمیقی در مورد شرایط اقتصادی و چگونگی اداره آن داشت. همه میدانیم که کاهش ذخیره غلات به کمتر از سه روز در کشور میتواند با ایجاد قحطی فاجعهبار باشد اما استاد عالینسب با تدبیر و با به کارگیری تمام امکانات و باورمندی توانست این مشکل را مرتفع کند.
دوران صدارت دکترمصدق، مرحوم عالیخانی و عالی نسب سه دوره طلایی اقتصاد ایران
محمد بحرینیان عضو اتاق بازرگانی مشهد، یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود. وی سه دوره طلایی اقتصاد ایران را محدود به دوران دکتر مصدق، مرحوم عالیخانی و مرحوم عالی نسب برشمرد و بیان کرد: اگر بخواهیم بهترین سالهای اقتصاد ایران را نام ببریم محدود به سه دوره میشود اول سه سال حکومت دکتر مصدق، دوم دوران صدارت مرحوم عالیخانی و سوم هشت سال مسوولیت مرحوم عالینسب در دوران جنگ. وی افزود: درست است که امروز کمر اقتصاد ایران خم شده است اما به عقیده من هیچگاه نخواهد شکست و این به دلیل اقداماتی است که در این سه دوره صورت گرفته و باعث شده حتی امروز هم فضا برای پرش و جهش برای مردم مهیا باشد. من به عنوان یک صعنگتر میگویم با جوانانی که در داخل و خارج از کشور داریم، میتوانیم از وضعیت فعلی خارج شویم. وی اضافه کرد: مشکلات امروز ما در ناکارآمدی و عدم اهلیت تصمیمگیران است که باعث شده در تله خودساخته گرفتار شویم به ویژه در حوزه اقتصاد که 90 درصد مشکلات امروز کشور در این حوزه است. متاسفانه از زمان قرارداد ترکمانچای مفتخوارگی در این کشور رایج شد. بحرینیان با اشاره به تشکیل دولت مدرن در ایران گفت: از زمان مشروطه ما به سمت مدرنیته در بحث حکومتداری حرکت کردیم اما در واقع ما دولت مدرن را کپی کردیم و آن را تشکیل ندادیم، همین امر باعث شد که جامعه به سمت مصرفگرایی برود. وی در ادامه گفت: تشکیل دولت مدرن از سال 1279 تا 1282 رخ داد و اولین درآمد نفتی ما در سال 1282 ثبت شده است این در حالی است که از سال 1279 تا سال 1300 ما بهطور مرتب کسری تراز تجاری داشتیم یعنی نتوانستیم، هیچ سالی بدهکار نباشیم این اعداد و آمار این را به ما میرساند که از طریق مصرفگرایی با دنیای مدرنیته آشنا شدیم. در سالهایی که کشور دچار قحطی بود ما ماکارونی و ورمیشل وارد میکردیم. گرفتاری امروز ما به سبب این است که به این آمارها توجه نکردیم متاسفانه در کشور ما هنوز ثبت تجارب و شکستها باب نشده است و برای همین است که یک اشتباه را 10 بار تکرار میکنیم که نمونه بارز آن سیاستهای ارزی است. محمد بحرینیان شاخص تورم در این سه دوره را بررسی و اظهار کرد: تحریمهای زمان مصدق به مراتب شدیدتر از تحریمهای الان بود اما تورم بهطور میانگین در این دولت 8.2 درصد بود در دوران عالیخانی 1.8 درصد و در دوران عالینسب یا همان سالهای جنگ 18.9 درصد بوده است این در حالی است که در دولت سازندگی که بلافاصله بعد از زمان عالی نسب است تورم بهطور میانگین 25.3 درصد در سال بوده است. وی در خصوص صنعتی شدن ایران گفت: متاسفانه ما این پروسه را بهطور ناقص طی کردیم برای صنعتی شدن باید یک سری توالی را طی کرد. ما به دلیل ورود درآمدهای نفتی نتوانستیم این توالی را به صورت کامل طی کنیم این در حالی است که کشوری مانند کره جنوبی 99.7 درصد مردم آن تحت پوشش بیمه سلامت ملی هستند و 106 درصد خانه برای خانوادهها وجود دارد، در حالی که این کشور هیچ گونه منابع طبیعی مانند ایران نداشته است. وی افزود: در بیشتر مواقع دانش کافی نداشتیم اما هیچوقت نخواستیم این مساله را قبول کنیم. ما در سه دوره به این مساله اعتراف کردیم که اتفاقا این سه دوره همان سه دوره شکوفایی اقتصاد و صنعت کشور است. در دوران مصدق مشاوران اقتصادی ایشان فهمیدند که نمیدانند باید چه کار انجام دهند برای همین یالمارشاخت مشاور آلمانی را آوردند تا او به آنها بگوید چه کار کنند. در دوران عالیخانی ایشان با آن همه سابقه تحصیلی و فارغالتحصیل شدن از بهترین دانشگاههای جهان در رشته اقتصاد میگوید ما نمیدانیم چه کار باید بکنیم پس تصمیم میگیرد از خردهدانشهای نخبگان استفاده کند و آنها را در قالب یک هیات جمع میکند این عمل یعنی شرافت و احترام به نظر کارشناسی. همین امر باعث میشود که ایشان هنگامی که رییس دانشگاه تهران بود به دلیل ورود گارد به دانشگاه استعفا دهد. وی سپس با بررسی فعالیتهای صنعتی در دو دوره عالیخانی و عالینسب گفت: عالیخانی تکثیر صنایع را در لوای مونتاژ به صورت گسترده در دستور کار قرار داد حتی ایشان در تاریخ شفاهی میگوید که ما سه کارخانه لاستیکسازی داشتیم و به دنبال احداث چهارمی بودیم که انحصار به وجود نیاید این در حالی است که در آن زمان 17 هزار خودرو در کشور وجود داشت. عالیخانی احداث صنایع را در سطح دنبال میکرد. وی سپس به بررسی فعالیتهای صنعتی عالینسب پرداخت و گفت: در سالهای 60 تا 68 عالی نسب با درک شرایط موجود تصمیم گرفت که به سراغ صنایع عمقی برود و شروع به احداث کارخانههایی مانند ماشین ابزار، پمپ، قطعات هیدرولیک و ماشین آلات معدنی میکند. بیشترین اشتغال کشور در فاصله سال 1335 تا 1395 فقط در دولت خاتمی اتفاق افتاده که این طرحها همان طرحهای اول انقلاب عالینسب بودند که به بهرهبرداری رسیدند. این سیاستها تا سال 72 ادامه داشت اما ناگهان متوقف شد و علت اصلی آن اجازه واردات بدون انتقال ارز بود کشوری که داشت بدهیهای خود را تسویه میکرد و میزان آن به پنج میلیارد دلار رسیده بود ناگهان 42 میلیارد دلار بدهکار شد. این تصمیمگیری ضربه بدی به کشور زد. وی با انتقاد از شعار مبارزه با انحصارگرایی گفت: این جمله تبدیل به یک اسم رمز برای رانت و فساد شده است، به اسم مقابله با انحصارگرایی چه تصمیمات بدون کارشناسی که گرفته نشد. همین امر سبب شده که امروز 1265 واحد فرآوردههای لبنی دارای پروانه بهرهبرداری داشته باشد و 600 واحد هم در دست اجرا. ما امروز 69 خودروسازی داریم در حالی که انحصار در اختیار دو خودروساز است. اینها یعنی هدررفت ظرفیتهای ملی کشور. وی سپس با بررسی وضعیت فعلی اقتصاد ایران گفت: ما برای برونرفت از وضعیت فعلی به یک قوه عاقله مستقل از سه قوه دیگر نیاز داریم که برای اقتصاد تصمیم بگیرند ما باید خردهدانشها را در کنار هم قرار دهیم یعنی همان کاری که در دوران مصدق و عالیخانی انجام شد. در این سالها، تصمیمگیران اقتصادی ما اهلیت حرفهای نداشتند و در آیندهنگری ناکارآمد بودند. در نظر داشته باشید که در گذشته مشکلات امروز ما را کشورهای دیگر نیز داشتند کشورهایی مانند کره جنوبی، تایوان، سنگاپور و... که همه آنها برای نجات خود تصمیم گرفتهاند که یک قوه عاقله بنا کنند تا در کوتاهترین زمان برای اقتصاد تصمیم بگیرند در دورانی که تکنولوژی هر 6 ماه دچار تحول میشود یک تصمیم ساده در ساختار تصمیمگیری ما دو سال طول میکشد.