قطع رابطه با اسراییل به دستور مصدق
بیست و هفت سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بود که دکتر محمد مصدق در جریان مبارزات ضداستعماری خود، به سوی تقویت رابطه با کشورهای عربی رفت و در ١٦ تیرماه ١٣٣٠ با فراخواندن نمایندگان ایران از تلآویو روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را با اسراییل قطع کرد. همزمان با جنبش ملیشدن صنعت نفت و تشکیل کابینه محمد مصدق، بار دیگر موضوع روابط ایران و اسراییل به میان کشیده شد. ازیکسو مبارزات نفتی در ایران دنبال میشد و از سوی دیگر روحیه ضدامپریالیسم دولت مصدق به کشورهای عربی نیز رسیده بود و روابط آنها هر روز عمیقتر میشد. کشورهای عربی به مقامات دولت مصدق اطلاع داده بودند که اگر ایران شناسایی اسراییل را پس بگیرد، از ما در جریان اختلافات ایران و انگلستان بر سر مساله نفت حمایت میکنند. کنارگذاشتن ارتباط گسترده با اسراییل در راستای جلب حمایت بازیگران بزرگ بینالمللی همچون امریکا فقط خواسته مصدق نبود و چهرههای اثرگذار داخلی دیگری نیز با او همنظر بودند. برای مثال آیتالله کاشانی در مصاحبهای با روزنامه المصری بغداد گفته بود: «فسخ شناسایی اسراییل توسط ایران حتمی است». بیگمان گسترش روابط ایران و مصر دردوران مصدق و محبوبیت او در این کشور، نقش مهمی در ادامه مسیر به سوی قطع رابطه با اسراییل ایفا کرد. این محبوبیت با استقبال گسترده مردم قاهره از مصدق در آن سفری که از نیویورک (سخنرانی در سازمان ملل) برمیگشت، خیلی به چشم آمد. مصدق در آبان ١٣٣٠ و در پاسخ به دعوت نحاس پاشا، نخستوزیر مصر، درحالی که حکومت سلطنتی این کشور تقریبا به آخر کار رسیده بود، به قاهره رفت. حضور او در مصر احساسات ضدانگلیسی مردم این کشور را که آرامآرام درگیر قضایای مربوط به کانال سوئز میشدند بسیار تحریک میکرد و بههمیندلیل دولت انگلستان و مخالفان مصدق در مجلس شورای ملی با انجام این سفر موافق نبودند. کابینه مصدق تنها به فراخوانی کادر سیاسی اقدام کرد و نه فسخ شناسایی دوفاکتوی اسراییل. اما با وجود این باقر کاظمی، وزیر امور خارجه دولت مصدق، تلاشهایی را در جهت تعطیلی فعالیت آژانس یهود در ایران انجام داد. به هر روی اعراب اقدام ایران را به منزله فسخ شناسایی دوفاکتوی اسراییل تلقی کردند. در پی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت قانونی دکتر مصدق، سیاستهای دولت در برخی موضوعات تا ۱۸۰ درجه تغییر کرد و از آن جمله قطع رابطه با اسراییل بود که به فراموشی سپرده شد.