آرزوی دیرین ملت ایران در سند اصلاح ساختار بودجه محقق میشود
رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی میگوید برای اداره مملکت هیچ راهی جز اجرای سند اصلاح ساختار بودجه نداریم. اکنون دولت با مسائل مهمی مثل بدهی به تامین اجتماعی و مسائل مربوط به صندوق بازنشستگی روبهروست که چارهای جز مدیریت دخل و خرج خود ندارد. او همچنین میگوید به دنبال اجرای طرحی است که به موجب آن به همه ایرانیان سهمیه بنزین تعلق بگیرد و به این ترتیب دهکهای پایین درآمدی هم که ممکن است بسیاری از آنها حتی یک خودرو هم نداشته باشند بتوانند از یارانه مربوط به بنزین بهرهمند شوند.
به گزارش «تعادل»، اکنون مدتی است که دولت سند اصلاح ساختار بودجه را ارایه کرده است. سندی که بسیاری از آنبه عنوان آمال و آرزوهای بودجهای یاد کردهاند. به این معنی که این سند قابلیت اجرا شدن ندارد. با این همه با توجه به موضوعاتی مانند شدت گرفتن تحریمهای ظالمانه امریکا علیه ایران و همچنین به مشکل خوردن فروش نفت ایران، اجرای آن ضروری به نظر میرسد. با این حال اجرای برخی بندهای آن از جمله اصلاح نظام تخصیص یارانههای پنهان و همچنین اصلاح نظام مالیاتی و به این ترتیب جانشین شدن مالیات به جای نفت با دشواری روبهروست. درباره این موارد و بررسی ضرورتهای مربوط به اجرای سند اصلاح ساختار بودجه با الیاس حضرتی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه مشروح آن را ملاحظه میکنید.
بعضی از کارشناسان معتقدند سند اصلاح ساختار بودجه که این روزها توسط دولت ارایه شده گرچه ایدهآل است ولی قابلیت اجرا ندارد. چه نظری دارید؟
راجع به برنامه اصلاح ساختار بودجه چند موضوع مطرح است، مساله اول این است که آیا در شرایط حاضر با توجه به تحریم امکان عملی کردن و اجرایی کردن این برنامه میسر است؟ عدهای با اجرایی کردن این سند مخالفت میکنند چرا که میگویند در شرایط حاضر جامعه و مردم به دلیل فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و مشکلات مختلف داخلی، اقتصاد ایران کشش اجرای آن را ندارد و ما باید عملیاتی کردن این سند را به زمان دیگر و شرایط بهتری موکول کنیم. البته عدهای هم معتقدند اتفاقا این زمان بهترین زمان برای اصلاح ساختار بودجه است. کارهایی که در شرایط عادی نمیتوان انجام داد در شرایط بحرانی - مانند شرایط کنونی که فشارهای خارجی بر کشور وجود دارد- میتوان آنها را بهتر هم به ثمر رساند . ضمن اینکه ما لا جرم ملزم به انجام این عمل جراحی هستیم. به این معنا که ما انتخاب دیگری نداریم و عمل جراحی جزو الزامات کار است. با توجه به اینکه سالهای سال است موضوع اصلاح ساختار بودجه به تعویق افتاده است. اگر این بیماری اقتصاد ایران اکنون جراحی نشود احتمال خطر وجود دارد و لذا حتما باید آستینهایمان را بالا بزنیم و عمل جراحی را انجام دهیم.
اکنون برخی آیتمها و شاخصهای اقتصادی نگرانکنندهاند؛ از جمله رشد وحشتناک 24 درصدی نقدینگی. حجم نقدینگی اکنون به بیش از 2 هزار هزار میلیارد تومان رسیده است. اگر در یک کشور رشد نقدینگی بالا باشد، تبدیل به یک کوه میشود. اگر به وضعیت نقدینگی در سال گذشته توجه کنید متوجه میشوید که سال گذشته همین موقع حجم نقدینگی 1500 هزار هزار میلیارد تومان بود اما اکنون از 2000 هزار میلیارد تومان عبور کرده است که این وضعیت نگرانکننده است.
اکنون 70 درصد بودجه عمومی کشور صرف حقوق و مزایا به کارکنان دستگاههای اجرایی و همچنین پرداخت مستمری به بازنشستگان و... میشود. دولت عزمی برای کاستن این قبیل هزینههای خود دارد؟
اکنون بودجه کشور با مسائل عمدهای روبهرو است. از جمله مسائل مربوط به بدهی به سازمان تامین اجتماعی همچنین مسائل مربوط به صندوقهای بازنشستگی فولاد تا صندوق بازنشستگی کشوری و... رقمها وحشتناک است. در هر صورت همه اینها باعث شده است که 300 هزار میلیارد تومان از 448 هزار میلیارد تومان کل بودجه عمومی صرف حقوق و مزایا و مستمری شود. این پرداختها فقط مرتبط با حقوق کارمندان و نظامیان نیست. شامل حقوق بازنشستگان از جمله بازنشستههای فرهنگی هم میشود. از سوی دیگر با روند موجود تا دو سال دیگر ممکن است بودجهای برای حقوق شهرداریها هم مصرف شود، چرا که شهرداری دیگر نمیتواند حقوق پرسنل خود را پرداخت کند و ناچار از دولت کمک میگیرد. از طرف دیگر سازمان تامین اجتماعی هم که هنوز سنگینی بارش روی شانههای دولت نیامده است به این هزینهها اضافه شود. با این وجود میبینیم که دیگر راهی باقی نمانده است و در لبه پرتگاه هستیم و راه انتخابی پیش روی ما نیست. روی سخن من با افرادی است که مخالف اجرای این اصلاحات هستند و میگویند سند اصلاح ساختار بودجه موجب ایجاد تنشهای شدید اجتماعی میشود. من باید در جواب به آنها بگویم که مگر راه دیگری هم باقی مانده است؟ انتخابی نیست. باید درد این جراحی عظیم اقتصادی را تحمل کنیم. هر چه زودتر انجام شود همان اندازه به صلاح مملکت است. تاکنون نیز مدتهاست که به تعویق افتاده است.
با توجه به گسترده بودن اصلاحات لازم آیا اجرای همه بخشهای این برنامه امکانپذیر است؟
این برنامه آرزوی دیرین ملت ایران است و میتوان آن را کارهای انجام نشده و سال به سال به تاخیر افتاده دانست. کارهایی که باید طی سالهای قبل و بعد از انقلاب و طی برنامه اول دوم و سوم توسعه انجام میشده است. اکنون ما انباشتی از مطالبات داریم که انگشت روی هر کدام که میگذاریم میبینیم جزو ضروریات و الزامات است. با این حال ما باید دست به انتخاب بزنیم و اولویتبندی کنیم. مسائلی ضروری پیش روی ماست که نمیتوان به آن توجه نداشت. در اینکه توجه به این امور ضروری است شکی نداریم اما باید طبق شرایط، آنها را اولویتبندی کرد و گام به گام پیش رفت چون هر کدام از آنها مکمل یکدیگر هستند.
مثلا اگر به نظام بانکی نپردازیم و تنها به نظام مالیاتی بپردازیم یا به نظام بورس و اوراق و بهادار نپردازیم و به بازار مالی توجه نکنیم، نمیتوانیم سایر بخشها را مدیریت کنیم، چرا که همه این موارد مکمل یکدیگر هستند. اینکه نظام اقتصادی ما بانکمحور است به این معناست که ما بازار مالی متناسبی نداریم و فرهنگ توجه به بازار مالی را هم نداریم. باید در این زمینه برنامهریزی کنیم.
در کل نظرتان راجعبه سند اصلاح ساختار بودجه چیست؟ برنامه را چطور ارزیابی میکنید؟
طبق بررسیها به نظر میرسد کار بسیار خوب و نسبتا تمیزی را سازمان برنامه و بودجه و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با همکاری یکدیگر انجام دادهاند و نمیتوان گفت که ایدهآل یا عملی نیست. البته برای اجرای این برنامه الزاماتی هم باید رعایت شود. مثلا اینکه عزم ملی حتما باید پشت سر آن باشد به این معنا که همه دستگاههای مربوطه یعنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی در کنار نیروهای مسلح و ائمه جمعه و هم مجلس شورای اسلامی و هم قوه قضاییه و هم قوه مجریه همه باید برای اجرای آن همکاری کنند و آن را به عنوان یک قسم مشترک، یک آرمان مشترک، هدف مشترک و پروژه مشترک جلو ببرند.
نکته مهم دیگر این است که باید در داخل خود دولت هماهنگی وجود داشته باشد چون هرچه جلوتر برویم احتمال اینکه اختلافاتی بین وزارت امور اقتصادی و دارایی با سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد با بانک مرکزی، وزارت کشاورزی با سازمان جهاد کشاورزی و... ایجاد شود زیاد است. این هنر دولت است که دستگاهها را با یکدیگر هماهنگ کند و اجرای این برنامه را به شیوهای درست به سرانجام برساند.
نکته مهم دیگر این است که مجلس شورای اسلامی مصوبات خود را باید با محورهای سند اصلاح ساختار بودجه تنظیم کند.
نظام اداری ما چقدر پذیرای اجرای این سند است؟
سیستم اداری ما باید خود را با این اصلاحات متناسب کند، در حال حاضر سیستم اداری برای خود چرخ دیگری میزند و این چرخ هرز شده است. در همین موضوع استخراج و فروش نفت، ببینید از چاه نفت تا باک بنزین چه مسیری طی میشود؟ از لحظهای که ما نفت خام را استخراج میکنیم تا زمانیکه به پالایشگاه رفته و تبدیل به انواع و اقسام فرآوردهها و بعد حمل میشود و میآید و به باکهای بنزین میرود یک زنجیره به هم پیوسته است که در این پروسه نمیدانیم که چه اتفاقاتی میافتد؟
نقش همکاری مردم را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما دولت در ایران سرمایه اجتماعی لازم برای اجرای این سند با اصلاحات گسترده دارد؟
در حلقه الزاماتی که اجرای سند اصلاح ساختار بودجه را میسر میکند بحث مردم مطرح است. بودجه رابطه مالی بین مردم و حکومت است. مردم پول میدهند، مالیات میدهند دولت هم در قبال آن به مردم خدمات میدهد. تاکنون نفت به جای مباحث مالی مردم نشسته بود و در واقع نفت نقش مالیات را در بودجه ایفا میکرد و حالا قرار است که نفت از بودجه خارج شود. به این ترتیب که بودجهبندی کشور بر اساس نفت صفر بسته شود. وقتی نفت از بودجه خارج شود مالیاتها پر رنگ میشود و در نتیجه مردم نقش پر رنگتری ایفا میکنند. برای اینکه مردم بتوانند اینبار را به دوش بکشند هم باید برنامهریزی صحیح صورت بگیرد و هم مردم باید نشاط، امید و اعتماد لازم را داشته باشند. این برنامه چیزی کم دارد و آن هم پیوست اجتماعی و فرهنگی است. باید بررسیهای لازم صورت بگیرد تا معلوم شود چه کار میشود انجام داد که مردم انگیزه داشته باشند؟ انگیزه در سایه امید به آینده ایجاد میشود، امید به آینده هم در سایه اعتماد به مسوولان و اعتماد به خود و اطرافیان انجام میپذیرد. سوال این است که چه باید کنیم؟ چه کنیم که مردم از این فضای غمآلود و اخم و عصبانیت بیرون بیایند و ذرهای نشاط اجتماعی بیشتری داشته باشند؟ اگر به آن موارد توجه نشود مردم با روحیه خسته و کوفته و نا امید و بیاعتماد به سر برند دیگر کشش بار سنگین را نخواهند داشت. تاکید میکنم که این مورد هم جزو الزامات کار محسوب میشود و باید به آنها توجه کنیم. باید کمربندها را سفت و سخت ببندیم و یکبار برای همیشه تصمیم بگیریم.
به نظر شما مردم چقدر با موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی کنار میآیند؟ این مورد یکی از بندهای اصلاح ساختاری بودجه است.
برای این موضوع تدابیری اندیشیده شده است. باید مکانیسم تعیین قیمت حاملهای انرژی را به گونهای تنظیم کنیم که مردم با شنیدن اینکه قیمت بنزین، آب، گاز خانگی یا برق گران شده است خوشحال شوند! به جای اینکه ناراحت شوند خوشحال شوند. علیالخصوص مردم محروم و مستضعف و دهکهای پایین درآمدی. من اکنون به دنبال طرحی هستم که طبق آن قبل از اینکه پولی از مردم دریافت شود سهمیه آنها به حسابشان واریز خواهد شد. آنجا مردم تصمیم میگیرند که این سهمیه خود را استفاده کنند مثلا با آن سوار ماشین شوند یا آن را بفروشند. به این ترتیب بسیاری از مردمی که خودرو ندارند هم از سهمیه بنزین بهرهمند خواهند شد. در گذشته از یارانههای مربوط به بنزین صرفا کسانی بهرهمند میشدند که خودرو داشتند و به این ترتیب افرادی که خودروی بیشتری داشتند و به عبارتی ثروتمندتر بودند از یارانه بیشتری بهرهمند بودند ولی اکنون و با اجرای این طرح وضعیت فرق خواهد کرد. این طرح در رسیدن به اهداف عدالتطلبانه کمک کرده و در عین حال به جبران کسری بودجه منجر خواهد شد. ضمن اینکه اجرای آن به جلوگیری از انسداد اجتماعی و سیاسی کمک میکند.