چشم سهامداران به دنبال 30 شرکت بزرگ
گروه بورس |سمیرا ابراهیمی|
وقتی اقتصاد کشوری دچار تلاطمی از جنس تورم میشود، نوسانات قیمتی در آن ایجاد شده و قیمت تمام کالاهای سرمایهای و مصرفی در آن رو به افزایش میگذارد. این افزایش قیمتها، بازار به بازار پیشروی میکند و با اتمام فصل تورم، در آخرین بازار که عموما بازار سرمایه است، نوسانات شدید قیمتی نیز به پایان میرسد. مانند آنچه در یک سال و نیم گذشته مشاهده کردیم که نوسانات شدید قیمتی ابتدا از بازار دلار آغاز شد، سپس بازار طلا به همراهی با آن پرداخت. دامنه نوسانات به بازار مسکن کشید. به موازات این بازارها، بازار کالاهای دیگر نیز با افزایش قیمت شدید مواجه بود و ارزش فروش شرکتها رو به افزایش میرفت. بنابراین سهام آنها نیز باید با افزایش قیمت مواجه میشد که از تابستان سال گذشته که شاخص کل بورس برای اولینبار 6 رقمی شد، این موضوع قابل ملاحظه است.
رفتارشناسی نوسان تورم در بورس
دلیل اقتصادی این موضوع، به این شکل بیان میشود که در شرایط تورمی، سود اسمی شرکتها پس از مدت زمانی افزایش پیدا میکند. در واقع سودآوری افزایش نیافته، بلکه سود اسمی تحت تأثیر تورم افزایش یافته است. زمانی که سود اسمی با افزایش مواجه شود، قیمت اسمی سهام نیز افزایش خواهد یافت. همین موضوع موجب شد که زمانی در بازار هر سهمی که خریداری میشد، فارغ از آنکه ارزندگی از نوع تولید و فروش دارد یا خیر، فقط به واسطه انتظار افزایش ارزش اسمی، جهش مثبت داشته باشد. اما اکنون از سرعت تورم کاسته شده، قیمت دلار بازار آزاد به دلار نیمایی نزدیک شده و دیگر حباب دلاری در بازار وجود ندارد. بنابراین نمیتوان انتظار نوسانات شدید مانند آنچه در ماههای قبل رخ داد را داشته باشیم که این موضوع به این معناست که از الان به بعد هر سهمی، ارزنده باشد برای سرمایهگذاران حرفهای به عنوان فرصت خرید مطرح میشود.
اما روی دیگر سکه تورم، این است که موجب کاهش ارزش ذاتی هر سهم میشود. دلیل این امر نیز به این صورت بیان میشود که در سالهایی که نرخ تورم بالا باشد، کیفیت سود واقعی شرکتها (سود اقتصادی) پایین میآید. علاوه بر این، شرایط تورمی باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود. افزایش هزینههای زندگی به گونهای خواهد بود که فرصت سرمایهگذاری و پسانداز از آنها گرفته و درآمدها بیشتر صرف هزینههای جاری میشود.
عاقبت بازار سهام پس از تورم
حال در شرایطی که گفته میشود بازارها به آرامش رسیدند و دیگر خبری از تورم لجام گسیخته نیست، فرصت سفته بازی نیز در بازار کم شده و سهمهایی رو به صعود میگذارند که از لحاظ بنیادی، وضعیت خوبی داشته باشند. یعنی دیگر سفته بازها نمیتوانند سهمهایی کوچک که با حجم مبنای اندک تکان میخورند را بالا ببرند و نوسان بگیرند. البته این موضوع به آن معنا نیست که به صورت مطلق این اتفاق رخ ندهد، بلکه به معنای آن است که چنین رویهای احتمالا تا چند ماه، مثمر ثمر نخواهد بود. حال اگر بخواهیم به صورت مفصل به وضعیت خوب بنیادین شرکتها بپردازیم، ابتدا باید به چند نکته توجه کنیم.
در وهله اول، اگر شرکتی بتواند در زمان تحریم، تولید خود را حفظ کرده و حتی افزایش دهد، همچنین این فروش، عمدتا در بازار صادراتی باشد که به صورت دلاری محاسبه میشود، در اکثر مواقع گفته میشود که به بهبود ارزش بنیادین آن ختم میشود.
به عنوان مثال در شرایط فعلی بازار، شنیده میشود که تقریبا تمام فولادسازان سفارشات صادراتی برای 2 ماه آتی را بطور کامل دریافت کرده و امکان دریافت سفارش جدید ندارند، برخی حتی سفارشات ماه سوم را نیز بستهاند و صرفا برای نوامبر، امکان دریافت سفارش جدید و تحویل فولاد را دارند.
در این شرایط، برخی از فولادسازان میگویند که مشتریان خارجی امکان مدیریت تحریم را داشته و در صورت تخفیف، امکان افزایش سفارش را دارند. برخی هم اذعان میکنند که تحریمهای جدید امریکا که از ماه آینده اعمال میشود، مشتریان را هیجان زده کرده و اقدام به سفارشگذاری محمولههای بزرگ پیش از موعد کردهاند تا ریسک خود را کاهش دهند. بنابراین اقبال خرید سهام شرکتهای فولادی و همچنین بالادستی آنها که سنگ آهنیها را شامل میشود، در انتظار بازار است که البته کلید خورده است و به نظر میرسد در روزهای آتی نیز تداوم داشته باشد.
چشم عقاب سرمایهگذاران
در روزهایی که به نظر میرسد بازی بازار سهام از سهام کوچک و نوسان ده، به سمت شرکتهای بزرگ و بنیادی چرخیده است، شاخص 30 شرکت بزرگ بازار در معرض انظار بازیگران این بازار است. این شاخص در روز گذشته، بیشتر از تمام شاخصهای بازار (غیرصنعتی) رشد کرد و موید همین ادعا در بازار است. البته این شاخص از زمانی که راهاندازی شد، همواره مورد توجه سرمایهگذاران بوده و در بازاری که نمیتوان شاخص را خرید و فروش کرد، صندوقهای مبتنی بر شاخص 30 شرکت بزرگ بازار سرمایه حضور دارند و فعالیت میکنند. این شاخص شامل شرکتهای، مخابرات ایران، پتروشیمی فجر، پتروشیمی پارس، گسترش نفت و گاز پارسیان، نفت و گاز پتروشیمی تامین، پتروشیمی جم، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، مپنا، پالایش نفت تبریز، پالایش نفت بندرعباس، پتروشیمی پردیس، پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت تهران، پتروشیمی خارک، صنایع پتروشیمی خلیج فارس، فولاد خوزستان، ملی صنایع مس، فولاد مبارکه اصفهان، معدنی و صنعتی چادرملو، معدنی و صنعتی گلگهر، پتروشیمی مبین، شرکت ارتباطات سیار ایران، گروه مدیریت سرمایهگذاری امید، بانک صادرات، بانک ملت، بانک پارسیان، بانک تجارت، سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی، سرمایهگذاری غدیر و توسعه معادن و فلزات میشود. همین لیست که شامل شرکتهای پتروشیمی، پالایشگاهی، فلزی و معدنی و در نهایت نهادهای مالی بانکی و سرمایهگذاری میشود، به وضوح سیگنالهای رشد در کشور که در وهله اول افزایش نرخ نفت است و همبستگی مستقیم با شرکتهای پالایشگاهی را دارد، بیان میکند. در واقع به محض افزایش نرخ نفت در بازارهای جهانی، 5 شرکت پالایشگاهی این شرکت رو به صعود میگذارند که روز گذشته با افزایش 1.7 درصدی قیمت نفت در بازار جهانی، شاهد این موضوع بودیم.
افزایش نرخ فلزات اساسی در بازارهای جهانی نیز به دلیل حضور سنگ آهنیها، فولادیها وشرکت ملی مس در گروه شرکتهای این شاخص نیز همین وضعیت را دنبال میکند و بالطبع شرکتهای پتروشیمی که نقش بیشتری در روند حرکتی این شاخص دارند، هرگاه در بازار جهانی با افزایش قیمت محصول تولیدی خود اعم از اوره، متانول، پی وی سی و امثالهم مواجه شوند یا نرخ ارز صعودی شود، با افزایش درآمد اقتصادی روبرو شده و به تبع آن ارزش سهام آنها رشد میکند و تاثیر مثبت مضاعفی را در این شاخص خواهند داشت. هرچند اثرگذاری منفی این شرکتها در شاخص نیز بیشتر است و به دلیل دستوری بودن نرخگذاری قیمت محصولات آنها توسط دولت، باید این ریسک را نیز در نظر گرفت.