روزهای دشوار نظام بانکی ایران

۱۳۹۸/۰۵/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۹۳۷۸

اتفاقاتی نظیر بانک سرمایه و موسسات مشابه علاوه بر اتلاف منابع نظام بانکی که باید در خدمت ارتقای نظام اقتصادی کشور قرار بگیرد، باعث خدشه‌دار کردن اعتبار و اعتماد مردم به نظام بانکی شده است. همواره اعتماد مردم، یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های نظام بانکی بوده است که هرگونه خدشه به آن مشکلات فراوانی را متوجه اقتصاد ملی می‌کند.  دیروز نظام بانکی ایران واقعه عجیبی را شاهد بود. بخشی از سهامداران عمده یکی از خوشنام‌ترین بانک‌های کشور با همراهی برخی از مدیران اجرایی بانک با وجود دستور بانک مرکزی مبنی بر لغو مجمع این بانک با اصرار فراوان مجمعی را برگزار و تمام نفرات دلخواه خود را انتخاب و با دلی شاد و سری سرخوش به خانه رفتند و صدالبته که با این کار موجب حیرت همه فعالان نظام بانکی و پولی شدند! تقریبا بدون استثنا هر کسی این واقعه را می‌شنود از خود می‌پرسد: مگر می‌شود؟ مگر داریم؟

جدا از طنز این واقعه که هر کسی می‌شنود لبخندی تلخ بر لب می‌آورد، نکات مهمی در تحلیل این واقعه طنز وجود دارد:

1- بروز این اتفاق به قدری باور نکردنی بود که بعضی‌ها با شنیدن آن در ابتدا باور نکردند و سعی کردند صحت آن را بررسی کنند شدت نامتعارف بودن این اتفاق گواه آشکاری بر ناآشنایی نمایندگان سهامدار برگزارکننده مجمع بر قواعد، ضوابط و عرف نظام بانکی است. آیا این عزیزان که چنین تخلف آشکاری را در انظار عمومی و صحن مجمع مرتکب می‌شوند، وقتی که به خلوت هیات مدیره می‌روند چه تصمیماتی را اتخاذ خواهند کرد؟ آیا با پدیده مشابه بانک سرمایه و...... مواجه نخواهیم شد؟

2- شدت اشتیاق و تعجیل این دوستان به برگزاری مجمع با این شرایط و قبول ریسک بی‌اعتباری در انظار عمومی از چه بابت است؟ قرار است به چه هدفی برسیم که اینقدر ما را بی‌تاب کرده است که حرمت نامه بانک مرکزی را هم رعایت نمی‌کنیم؟ قرار است هرچه زودتر به چه چیزی برسیم و چه چیز برجای بگذاریم که تاخیر در برگزاری یک جلسه مانع آن است؟ باور کنیم که نظام بانکی در میان این همه مشکل طاقت یک افتضاح جدید را ندارد.

شنیده‌ها حاکی است که نمایندگان قبلی این سهامدار که سابقه بانکی داشته و اتفاقا یکی از آنها رییس هیات مدیره و برگزارکننده مجمع بوده  با رویت نامه بانک مرکزی جلسه مجمع را لغو و محل جلسه را ترک می‌کند. اما برخی از مدیران اجرایی بانک با وجود اینکه در سخنان خود به وجود نامه اشاره می‌کنند به برگزاری جلسه کمک کرده و در انتها اعلام می‌کنند که با حوزه نظارت بانک مرکزی در این مورد صحبت خواهیم کرد. البته نکته جالب آن است که برخی از این دوستان جزو منتخبین مجمع فوق بوده‌اند. مگر می‌شود رییس هیات مدیره و نماینده دوره قبلی سهامدار که از افراد باسابقه نظام بانکی است، جلسه را غیرقانونی دانسته و آن را ترک کند و برخی دیگر آن را قانونی دانسته و بگویند صحبت می‌کنیم و نتیجه را به اطلاع عموم می‌رسانیم؟ سوال جدی این است که قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ این همه بی‌صبری و اشتیاق از چه بابت است؟ مدیرانی که در انظار عمومی و جایی که چشم رسانه‌ها و مردم آنها را می‌بینند این گونه دستورات بانک مرکزی را زیرپا می‌گذارند، می‌توانند در مدیریت خود قواعد و دستورالعمل‌های ناظر پولی را رعایت کنند؟ آیا این افراد صلاحیت اداره نهادهای پولی کشور را دارند؟

3- سهامدار برگزارکننده مجمع یک شرکت دولتی وابسته به یک بانک دولتی است. رهبر انقلاب که در مورد مسائل ریز اجرایی کشور کمتر در تریبون‌ها تذکر عمومی می‌دهند در مورد عدم توسعه بنگاهداری در تریبون عمومی تذکر و بلکه عتاب تندی خطاب به مسوولان داشتند و از ساختمان یک بانک به عنوان مثال یادی کردند. این امر نشان از اهمیت این موضوع در بالاترین سطح حاکمیت کشور است. باز سوال جدی اینجاست که قرار است چه بشود که مسوولان این بانک با وجود تذکر صریح و روشن هبر انقلاب و تاکید دولت و همه نهادهای بالادستی کشور مبنی بر عدم توسعه بنگاهداری دولتی و بالاخص بانک‌های دولتی، مبادرت به خرید سهم و افزایش سهم خود کرده بودند؟ قرار است چه اتفاقی را رقم بزنند که در بانک خود نمی‌شده است؟ هر چه بیشتر این واقعه را نگاه می‌کنی، عجیب و غریب بودن این اتفاق بیشتر خود را نشان می‌دهد.

4- البته اتفاق دیروز یک حسن بزرگ هم داشت. نامه بانک مرکزی نشان داد که بانک مرکزی بر اتفاقات این حوزه نظارت داشته و علاوه بر رصد آن، تصمیم‌گیری قاطع کرده و با سرعت خوبی عکس العمل نشان داده است. این اتفاق را باید به فال نیک گرفت که امید به بهبود شرایط نظام بانکی را افزایش می‌دهد. اما اقدام اصلی بانک مرکزی در ادامه خواهد بود و اینکه با این تخلف آشکار چه برخوردی انجام خواهد داد؟ درایت و صلابت مدیران بانک مرکزی در این واقعه بسیار مهم است. اگر هر کسی به خود اجازه بدهد دستورات علنی بانک مرکزی را نادیده بگیرد و به امید لابی‌های بعدی خلاف مرتکب شود سنگ بر روی سنگ بند نخواهد شد و خود مدیران بانک مرکزی و شخص رییس کل می‌دانند که احترام امامزاده را قبل از هر کس متولی آن باید حفظ کند. شرایط نظام بانکی کشور دیگر امکان تحمل هرج و مرج داخلی را نمی‌دهد. باید منتظر بود و عکس العمل‌های آتی بانک مرکزی در این رابطه را دید. در انتها و با وجود اینکه کلی مطلب در نقد این اتفاق نوشته شد، باز هم باورمان نمی‌شود که در جلوی چشمان همه این اتفاق رخ داده است و باز از خود مرتبا می‌پرسیم: مگر داریم؟ مگر می‌شود؟ و امیدواریم که با برخورد مناسب بانک مرکزی در آینده بگوییم: نه نمی‌شود و هر جایی آداب خودش را دارد و اگر کسی ادب انجام این آداب را نداشت این آداب به وی تعلیم می‌شود.