سرمایه‌داری پیشرفته در عصر نارضایتی

۱۳۹۸/۰۵/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۹۶۲۲
سرمایه‌داری پیشرفته در عصر نارضایتی

نوشته:  جوزف استیگلیتز|

ترجمه:  منصور  بیطرف|

   دلایل بیشتر برای افزایش در قدرت بازار

در کنار ابداعات بخش شرکتی ما که چگونه قدرت را خلق کنند و نگه دارند، چندین دلیل هم برای افزایش در قدرت بازار وجود دارد. برخی از افزایش قدرت بازار ناشی از تکامل اقتصاد ما است. این شامل جابه‌جایی در تقاضا به سمت بخش‌هایی می‌شود که قدرت بازار محلی که بر اشتهار محلی بنا نهاده شده، قابل توجه است. ممکن است فقط در یک ناحیه یک دلال فورد یا یک عامل خدماتی تراکتور جان دیر باشد. تا آن زمانی که مشتریان، خودرو یا تراکتورهای خودشان را برای خدمات نزد آن دلال می‌برند، این کار نوعی از قدرت بازار را فراهم می‌کند که بنگاه‌هایی مانند جان دیر از آن قدرت اکثر منافع شان را استخراج می‌کنند حتی اگر رقابت، منافع و قیمت‌ها در بخش تولیدی تجارت شان را پایین بیاورد.

در همین حال است که صنایعی که در آن انحصار طبیعی خوانده می‌شود، اهمیت فزاینده‌ای پیدا می‌کنند. انحصارات طبیعی زمانی پیدا می‌شوند که مقداری پس انداز هزینه‌ای از داشتن یک شرکت مسلط بر یک بازار به وجود می‌آید مثلا در موقعیت‌هایی که متوسط هزینه‌ها با توجه به مقیاس تولید پایین‌تر است. در هر محله‌ای فقط به یک شرکت توزیع برق یا آب پول پرداخت می‌شود. یکصد سال پیش بسیاری از صنایع کلیدی مانند فولاد و خودروسازی فقط با چندین شرکت غول آسا بر بازار مسلط بودند. رقابت به این خاطر محدود بود که تازه واردان نمی‌توانستند به راحتی به مقیاس تولیدی که برای کاهش هزینه‌ها لازم بود برسند. اما جهانی شدن مقیاس بازارها را آنقدر توسعه داده که حتی اگر یک تولید‌کننده‌ای مثلا مانند خودروساز، کمتر از چند صد هزار خودرو تولید کند به سختی رقابت می‌کند، بازار جهانی آنقدر بزرگ است که هنوز تعداد زیادی از شرکت‌ها می‌توانند به مقیاس لازم و مورد نیاز برسند .

امروزه در “ اقتصاد جدید “ است که رقابت محدود شده است. در بسیاری از ابداعات جدید اقتصادی، هزینه پایه تحقیقات رو به جلو و توسعه‌ای است. هزینه مازاد خدمت‌رسانی به یک مشتری اضافی چیزی نیست.

   تغییر دادن قواعد بازی

بسیاری از افزایش قدرت بازار از تغییر دادن قواعد صریح بازی برمی‌خیزد. در میان مهم‌ترین قواعد، آن قواعدی است که برای مطمئن شدن از اینکه بازارها رقابتی هستند طراحی می‌شوند، قوانین ضدانحصاری است که پیش از این درباره آن صحبت کردیم. استانداردهای تازه‌ای که ضدانحصار را پایین‌تر می‌آورد خلق قدرت بازار، سوءاستفاده از آن وبهره‌برداری از آن را راحت‌تر می‌سازد و قوانین ضد انحصار ما با تغییر اقتصاد تغییر نکرده است.

اعمال ضعیف قواعد موجود نیز یک نقشی را ایفا می‌کنند، مثلا، تعداد پرونده‌های کمی که در دوران دولت ریاست‌جمهوری جورج دبلیو بوش و اوباما به دادگاه آورده شد. در سال 2015، ادغام‌ها و خرید سهام - شرکت‌هایی که به همدیگر متصل می‌شدند تا قدرت بزرگ‌تر و بیشتری بگیرند - به 4.7 تریلیون دلار رسید - و این تمام آسیبی نیست که به رقابت وارد شد. سیاست ناکافی رقابت به آنهایی که مقداری قدرت بازار دارند مانند گوگل، فیس بوک و آمازون این امکان را می‌د هد که از قدرت بهره‌برداری کنند، آن را تقویت کنند و بسطش بدهند و آن را پایدار هم بسازند.