آرامش مسکن با متعادل شدن عرضه و تقاضا
لیلا درخشان
مسوولان وزارتخانه راه وشهرسازی برای کنترل بازار نابسامان مسکن وارد گود شدهاند. البته اقدام آنها بیشترازهرچیز بهرهگیری از مکانیزمهای روانی است، چه اینکه عمده متولیان این حوزه اخیرا به صورت همزمان از تریبونهای مختلف دم از کاهش نرخ مسکن میزنند. البته در جالبترین اظهارنظرها در این باره، وزیر راه وشهرسازی برای توصیف بازارمسکن از اصطلاح «وادادن» استفاده کرد و در مورد آخرین وضعیت قیمت مسکن اعلام کرد قیمت مسکن و روند شتابان آن با افت مواجه شده است و در سطح کشور شاهد وادادگی قیمت مسکن هستیم.
همزمان معاون مسکن و ساختمان وی نیز در اظهارنظری همسو با او، با قطعیت خبرازکاهش قیمت مسکن وارزانی این کالا داد. واقع امراین است که مسکن طی یکسال اخیر با جهش شدیدی مواجه شد و قیمتها در این بخش به حدی رشد کرد که باورپذیری آن در ابتدا غیرممکن بود. همین هم شد که مسوولان امر، سال گذشته درمقطع پساجهش قیمتها عمدتا از اصطلاح «حباب» برای توصیف بازارمسکن بهره گرفته و تاکید کردند که قیمتهای این بخش حباب است، اما گذر زمان ثابت کرد که نهتنها این قیمتها حباب نبوده، بلکه قیمتهای اصیلی بوده است که درباره دلایل آن کارشناسان فاکتورهای مختلفی را ارایه کردند.
حال اما پس ازآنکه حنای حباب نامیدن قیمتهای مسکن رنگ باخته است، از قرارمعلوم اینبارآنها آماده شدهاند که ازطریق جو روانی به زعم خود کنترل قیمتها در بازار مسکن را به عهده بگیرند.
توصیف وادادگی قیمت مسکن و وعده قطعی کاهش قیمت مسکن جزو شاخصترین مصادیق این امراست.
ذکراین نکته ضروری است که تجربه ثابت کرده است که عموما وقتی قیمتها در یک بخش اقتصادی با افزایش نجومی سرسام آوری مواجه میشوند، مبنای کاهش قیمتها به جایی اینکه همان قیمتهای اولیه باشد، آخرین نرخ قیمت لحاظ میشود. بازار ارز شاخصترین ملاک این ادعا است.
مثلا در حالی که میانگین نرخ دلار قبل ازجهش قیمتها حدود 3500 تومان بود با افزایش چند برابری آن درشرایط فعلی، حتی اگردلار به عنوان مثال 250 تومان ریزش قیمت داشته باشد، مسوولان و سپس برخی رسانهها همین تنزل ناچیز را به عنوان ارزانی قیمت ارزتعبیرمی کنند.
به نظرمی رسد این الگو درباره بازارمسکن نیزمصداق دارد. به عنوان مثال در حالی که به گواه آمارها قیمت مسکن صد درصد رشد داشته است، مسوولان دم از ارزانی قیمت ملک درآِیندهای نزدیک میزنند وبا این تفاسیرمی توان گفت که از نظر این عده ازمسوولان قطع به یقین مثلا کاهش ده درصدی قیمت مسکن ازنظرآنها ارزانی ملک قلمداد میشود.
نباید فراموش کرد که بازار مسکن در حال حاضر به دلیل رکود شاهد روند کاهشی اندکی بوده است. اما معنای این اتفاق این نیست که بدون هیچ پارامتر اثر گذار و بدون سیاستگذاری، مسوولان این حوزه خبر از ارزانی این کالا در آینده دهند یا مدعی شوند که قیمت مسکن وا داده است! البته طرح این ادعاها ازسوی مسوولان امر سبب میشود که سوالهای بیشماری ایجاد شود. به عنوان مثال ارزانی قیمت مسکن تا چه میزان زمان طولانی دسترسی خانوارها به مسکن را کاهش میدهد؟ پاسخ این سوالها ازپیش مشخص است و ازسوی دیگر بازی روانی که مسوولان راه انداختهاند نیز مشخص تراست. به هرروی میتوان گفت که قیمتها دراین بازار به حدی دچار از هم گسیختگی شده که کاهشهای ناچیز نتواند نجات بخش این بازار باشند. البته پرواضح است که همیشه جنبههای روانی و انتقال پالسهای مثبت میتواند اثر مثبتی بر بازار داشته باشد.
اما بدیهی است که این ترفندها صرفا در نقش یک تسکیندهنده میتوانند ظاهرشوند و در عمل به هیچوجه نمیتوانند غول گرانی مسکن را به معنای واقع کلمه مهارکنند.
بیشک مسکن همچنان که بارها عنوان شده است تنها درصورتی به لحاظ قیمتی به یک تعادل خواهد رسید که بین عرضه و تقاضای آن تعادل نسبی برقرار شود. در غیر این صورت لفاظیها دراین حوزه و وعدههای توخالی قادر نخواهد بود که دردی از این بازار را دوا کند.