وسوسه ذخایر نفتی ایران بیخ گوش چین
گروه انرژی|
بعد از آنکه بانک مریل لینچ در گزارشی تحلیل کرد که تشدید تنش تجاری امریکا با چین میتواند پکن را به خرید هر چه بیشتر نفت خام از ایران سوق بدهد، یک پایگاه خبری تحلیلی نیز در مطلبی نوشت که چطور ممکن است چین همگام با تنشها از ذخایر نفت خام ایران که تاکنون روی کاغذ نقض تحریم نکردهاند استفاده کند.
به گزارش پایگاه خبری «ونگارد»، دولت ایالات متحده چندی پیش برای نخستینبار یک شرکت چینی را به دلیل نقض تحریمهای امریکا علیه صادرات نفت ایران تحریم کرد و آنها از انجام معاملات ارزی، بانکی یا معاملات املاک تحت نظر ایالات متحده منع شدند. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه امریکا اظهار کرد که شرکت «ژوهای ژنرونگ» و مدیرعامل آن، یاومین لی در حال نقض تحریمهای امریکا علیه ایران بودند. از طرف دیگر وزارت امور خارجه چین نسبت به تحریم شرکتها و افراد چینی بر اساس قوانین داخلی ایالات متحده معترض شد و بهشدت تحریمهای شرکتهای چینی توسط امریکا را محکوم کرد.
بسیاری افراد شگفتزده شدند که وقتی پکن و واشنگتن درگیر جنگ تجاری هستند، امریکا با چه منطقی ممکن است شرکتهای چینی را برای نقض تحریمهایش علیه صادرات نفت ایران مجازات کند؟ چین واردکننده شماره یک نفت جهان و خریدار عمده نفت صادراتی ایران است. شرکت «ژوهای ژنرونگ» از زمان تأسیس در 25 سال پیش تا همین اواخر تنها واردکننده نفت خام ایران در چین بود. چین بزرگترین واردکننده نفت خام ایران است و حدود یکسوم از نفت خام صادراتی ایران را خریداری میکند. این کشور مخالف یکجانبهگرایی امریکا در عرصه بینالمللی بوده و صلاحیت داشتن کشورها برای دخالت در روابط دیگر کشورها (موسوم به بازوی دراز) را رد میکند.
پکن که به دلیل کندی رشد اقتصادی خود ممکن است در واردات نفت خام با مشکلاتی مواجه شود، با مخالفت با تحریمهای امریکا علیه نفت ایران، واردات منابع نفتی از ایران را قطع نکرد. ایران به خریدهای چین امیدوار است تا اقتصاد خود را در مقابل فشار امریکا مقاوم کند. پس از آنکه امریکا معافیتهای نفتی برای خریداران ایران را تمدید نکرد، گزارش شد که در ماه ژوئن، نفتکشهای ایرانی بارگیری شده دیده شدند که نخستین محمولهها را به چین برسانند.
بر اساس اطلاعات ردیابهای نفتکشها، برخی از نفتکشهای غولپیکر (مدل VLCC) که از خاورمیانه حرکت کرده بودند، در اوایل ماه ژوئیه، بندر «تیانجین» را ترک کردند. تانکرهای متعلق به ایران شامل نفتکشهای VLCC در 19 ژوئن در بندر تیانجین تخلیه شدند، در حالی که نفتکشهای «آمبر»، «سالینا» و «سی انفینیتی» نفت خام خود را در بندرهای «هوانگدو»، «جیانژو» و «نینگبو» تخلیه کردند. نفتکش سالینا که ظرفیت حمل بیش از 1 میلیون بشکه نفت خام را دارد، 20 ژوئن در بندر «جیانژو» پهلو گرفت و محموله خود را خالی کرد.
از زمان اعمال تحریمهای امریکا علیه صادرات نفت ایران در ماه مه، گزارش شده است که میلیونها بشکه نفت ایران همچنان به مخازن ذخیره امانی نفت در بندرهای چینی ذخیره میشود تا در آینده مورد استفاده قرار بگیرد. منطق آنچه تحت عنوان ذخیرهسازی امانی معرفی شده این است که محمولهها از گمرک چینیها عبور نکرده و در دادههای خرید نفت چین ثبت نمیشوند و بدینترتیب این محمولههای نفتی همچنان متعلق به ایران هستند. درواقع، این محمولهها به صورت نظری هنوز در حال ترانزیت شدن شناخته میشوند.
تفسیرها بر این است که این اقدام نقض تحریمهای ایالات متحده نیستند. اما امریکاییها معتقدند که ذخیرهسازی امانی ایران را تشویق میکند که به امید آنکه روزی تحریمها برداشته خواهند شد، به تولید بیشتر و فرستادن محمولههای نفتی خود در نزدیکی خریدار شماره یک نفت خام جهان ادامه دهد.
تحلیلگران بر این باورند که اگر پالایشگاههای چینی تصمیم بگیرند از این نفت ذخیره شده در نزدیکی خود استفاده کنند، بازار جهانی نفت دچار کاهش قیمت خواهد شد. حتی کاهش تولید اوپک و غیر اوپک هم نمیتواند جلوی افت قیمتها را بگیرد، زیرا در این صورت از طرفی کند شدن رشد اقتصاد جهانی تداوم مییابد و از طرف دیگر، ایران فرصت میکند که به پمپاژ نفت خام در نزدیکی خریداران اصلی خود ادامه دهد.
همچنین نفت خام ایران در ذخایر امانی چینی بدین معنی است که ایران میتواند از ذخیرهسازی نفت خام خود در نفتکشها و بر روی دریا خلاص شود. ایران بین سالهای 2012 تا 2016 و مجددأ از سال 2018، یعنی زمانی که از طرف امریکا با محدودیتهایی برای فروش نفت خام خود مواجه شد، به ذخیرهسازی شناور روی آورد.
بطور کلی بازار نفت در وضعیت نسبتأ خوبی باقی مانده است، اما برخی از معاملهگران معتقدند که اگر چین خرید نفت خام ایرام را افزایش دهد، بازار احتمالا بهشدت سقوط میکند. دادههای هفته گذشته نشان داد که چین در ماه ژوئن 855 هزار و 638 تن معادل 209 هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرد. روابط چین و امریکا نیز واقعأ پیچیده شده است و جنگ تجاری بین دو ابرقدرت اقتصادی جهان میتواند طولانی شده و سرعت رشد اقتصادی جهان را بهشدت پایین بیاورد.