ارتقای اقتصاد ملی مانع شکاف طبقاتی
فاصله طبقاتی و درآمدهای ناهمسان و گاه بسیار نامتوازن منجر به تنزل طبقاتی طبقه متوسط و فرودست شده و فشارهای اقتصادی ناشی از تورم، بیکاری و فقر به کاتالیزورهای شکاف اجتماعی انجامیده است. بر این اساس تقویت اقتصاد ملی مانعی در برابر شکافهای طبقاتی و نابرابری اجتماعی است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، جامعه شناسان با دیدگاههای مختلف به بررسی موضوع شکاف طبقاتی پرداختهاند. «تالکوت پارسونز» با دیدگاه محافظهکارانه، اهمیت کارکردی نابرابری و در نتیجه قشربندی اجتماعی را بیان کرده است. «آنتونی گیدنز» از زاویه رویکردی رادیکال نشان داده که چگونه تضادهای موجود در جوامع نوین، باعث جدایی هر چه بیشتر طبقات اجتماعی از یکدیگر شده است.
«رالف دارندورف» با یک دیدگاه ترکیبی سعی نموده نشان دهد که ضمن اجتناب ناپذیر بودن طبقات و قشربندی در جوامع نوین، به گونهای میتوان فاصلههای طبقاتی را کاهش داد. با این حال آن چیزی که درونمایه متون این جامعه شناسان را شکل میدهد پذیرش نابرابری به انحاء مختلف در جوامع بشری است.
کشور ما نیز با مساله نابرابری مواجه است. افزایش شکافهای اجتماعی و گسترش نابرابری طی سالهای اخیر در کشورمان روندی افزایشی را نشان میدهد. بر اساس آمارها در سالهای اخیر ضریب جینی که ازجمله شاخصهای اندازهگیری فاصله یا شکاف طبقاتی، با رشد بسیار چشمگیر از حدود ۰.۳۷ در سال ۹۰ به ۰.۴۱۳۲ در سال ۹۷ رسیده که این میزان در ۱۶ سال اخیر (از سال ۸۲ به بعد) امری بیسابقه است.
همچنین بررسیهای تطبیقی نشان میدهد ایران در شاخص ضریب جینی در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ در رتبه ۶۷ جهان قرار داشته که طی چهارسال اخیر با سقوط هفتپلهای، در سال ۲۰۱۸ به رتبه ۷۵ جهان تنزل پیدا کرده است. بهعبارت دیگر، در حال حاضر وضعیت توزیع درآمدها در ۷۵ کشور نسبت به کشورمان بهتر و عادلانهتر صورت میگیرد.
از طرفی دیگر نیز شرایط سخت تامین نیازهای ضروری و معیشتی تبدیل به مساله مهمی برای اقشار اجتماعی شده است.
بر اساس آمار هزینههای زندگی بیشتر به سمت مواد غذایی و مسکن حرکت کرده است تا جایی که بررسیها نشان میدهد در چهارماهه سال جاری بطور میانگین از مجموع هزینههای پنجمیلیون و ۵۶ هزار تومانی خانوارهای شهری کشور، ۳۵.۴ درصد آن مربوط به مسکن و ۲۳.۵ درصد آن نیز مربوط به خوراکیها و آشامیدنیهاست. به عبارت دیگر، در کل خانوارهای شهری کشور ۶۰ درصد هزینهها مربوط به دو گروه مسکن و خوراکیها و آشامیدنیها است.
به ویژه فشارهای اقتصادی بر قشر حقوق بگیر، شامل کارمندان و کارگران فزونی یافته است. در برهه ای طبقه متوسط بخش بزرگی از طبقه اجتماعی ایران را شکل میداد اما این طبقه بهشدت ضعیف شده است.
از آنجایی که طبقه متوسط در ایران حالت ژلهای دارد و به سمت دو طبقه «فرادست» و «فرودست» حرکت میکند، طی سالهای گذشته طبقه متوسط به سمت طبقه فرودست حرکت کرده و بر این اساس در حال حاضر طبقه فرودست بزرگتر شده است.
این امر شاهدی بر این مساله است که نوسانات اقتصادی زندگی را بر بخش بزرگی از مردم سخت کرده آنها را در مضایقه گذاشته است.
البته مساله تنها به شکافهای اجتماعی و طبقاتی محدود نمیشود بلکه سبک زندگی مبتنی بر تفاخر و تجمل گرایی از جانب بخش اندکی از جامعه نیز نمودی آشکار از نابرابریها است. همچنین وجود تفاوتهایی همچون حقوق، فرصتها و پاداشها و امتیازاتی که برخی از افراد از آن برخوردارند نابرابریهای اجتماعی را افزایش داده است. نکته مهم این است که نابرابری زمانی به وجود میآید که افراد و گروهها یکدیگر را درجهبندی و سپس ارزیابی کنند. این رویه پیامدهای ویرانگری بر پیکره جامعه وارد ساخته و آن را به سمت نوعی زوال میبرد.
به نظر میرسد رفع تبعیض و کاهش تضادهای طبقاتی مستلزم رفع زمینههای فشارهای اقتصادی همچون تورم، بیکاری و فقر است.