عراق دست به گریبان جنگهای مرکب
عبدالکریم محمود|
کارشناس مسائل عراق|
عادل عبدالمهدی نخستوزیر عراق شخصا از محل انفجاری که در جنوب بغداد رخ داده بود بازدید کرد، دفتر نخستوزیری هم تصاویر مربوط به این حضور را هم منتشر و چندی بعد از آن هم خبر لغو تمامی موافقتهای خاص پروازی در آسمان عراق را اعلام کرد تا میزان اهمیت و توجه راس هرم اجرایی عراق را به این مساله نشان دهد. این اقدامات در حالی انجام گرفتند که هنوز پرسشها و ابهاماتی در رابطه با برخی از رخدادهای امنیتی چند ماه اخیر در عراق باقی مانده و هیچ طرف سیاسی یا رسانهای عراقی نتوانسته است تفسیر معقولی در این رابطه ارایه کند. بی تردید چنین حوادثی برای مردم عراق تازگی ندارد، عراق از سال 1979 که وارد جنگ با جمهوری اسلامی ایران شد تا به امروز روی آرامش به خود ندیده است و مردم این کشور مجبورند از یک جنگ به جنگ دیگری بروند، شرایط حال حاضر آنها نیز از این قاعده مستنثی نبوده تا آنها آخرین جنگ خود را امروز در قالب جنگهای پهپادی و انفجارهای مبهم پایگاههای نظامی شان تجربه کنند. بعد از تجاوز صدام حسین به کشورهای ایران و کویت، عراقیها جنگ اقتصادی بزرگی را متحمل شدند که باعث شد آنها در شرایطی بدتر از فقر مطلق قرار گرفته و مجبور شوند با حداقل شرایط مورد نیاز برای یک زندگی انسانی روزگار بگذرانند. حتی گفته میشود در جنگ سال 2003 برای اشغال کشورشان توسط امریکا آنها در معرض یک جنگ هستهای هم قرار گرفتند تا گسترش سرطانهای مختلف در مناطقی همچون بصره بیانگر میزان اورانیوم ضعیف شدهای باشد که امریکا علیه آن به کار برده است. بر کسی پوشیده نیست که بعد از حمله امریکا به عراق و سقوط بغداد، مردم این کشور علاوه بر اشغالگران متجاوز با لیست بلند و بالایی از دشمنان رو در رو شدند که آخرین آنها داعش بود، داعشی که با وجود اعلام شخص ترامپ در رابطه با پایان کارش دولت امریکا همچنان در کالبد متعفن آن میدمد شاید بتواند همچنان از آن برای حفظ منافع خود استفاده کند. نکته قابل تامل بعد از آزادی موصل و ثبت پیروزی قاطع مردم عراق علیه گروه تروریستی- تکفیری داعش، هجمه عظیمی بود که علیه نیروهای حشد شعبی آغاز شد، هجمهای همهجانبه که به وسیله رسانههای عربی- غربی مدیریت و با میدان داری شماری از رسانههای عراقی ماهها است که ادامه دارد و گاهی اوقات با چاشنی انفجارهای نامشخص در پایگاههای حشد الشعبی هم همراه میشود. اینکه ظرف کمتر از 45 روز 3 پایگاه حشد شعبی عراق شاهد انفجارهایی شود، حتی در سایه گرمای شدید هوا در عراق و غیر حرفهای بودن نیروهای حشد الشعبی در نگهداری از تسلیحات و مهماتشان نیز امری بهشدت ابهام آمیز است. انفجار اخیری که در پایگاه «الصقر» در منطقه الدوره بغداد رخ داد تقریبا شبیه به انفجارهایی بود که در منطقه آمرلی و نیز دیاله عراق به وقوع پیوسته بودند امری که باعث میشود سناریوی تصادفی بودن چنین رخدادهایی بهشدت ضعیف شود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان هر سه انفجار ناشی از اقدامی متعمدانه و به احتمال قریب به یقین حملات هوایی است تا ورود حملات پهپادی در فرایند جنگهای مرکب علیه مردم عراق جنبه عینیتری به خود بگیرد به خصوص که چند روز قبل از آن هم یک پهپاد متعلق به نیروهای امریکایی در نزدیکی یکی از پایگاههای حشد الشعبی سقوط کرده بود، امری که تلاش شد به سرعت بر آن سرپوش گذارده شود. در مقابل، این انفجارها با هیاهوی گستردهای همراه شد و تلاش شد در تمامی رسانههای عربی و غربی انعکاس ویژهای پیدا کند و از یک سو بر این مساله تاکید شود که یکی از کشورهای همسایه صاحب سلاح و مهمات منفجر شده است و از سوی دیگر به شکل مذبوحانهای سعی شد تا به این حملات برچسب اسراییلی زده شود. به اعتقاد کارشناسان شمار قابل توجه مهمات منفجر شده در پایگاه الصقر که به منازل مسکونی اطراف آن اصابت کرد به خودی خود بیپایه و اساس بودن ادعاهای رسانهها را در مورد صاحب این مهمات را ثابت میکند. در حالی که با وجود خوی تجاوزکارانه و متجاوزانه رژیم صهیونیستی احتمال انجام این اقدام توسط رژیم صهیونیستی بسیار کم و حتی ناچیز مینماید. در سایه گزارشهای رسانهای طی حداقل یک سال گذشته شاهد آن هستیم که رژیم صهیونیستی حملات خود را علیه سوریه از فراز حریم هوایی لبنان یا فضای جولان انجام میدهد، این در حالی است که برای رسیدن به عراق مجبور است یا از حریم هوایی سوریه (که از ورود به آن هراس دارد) یا اردن استفاده کند، امری که به اعتقاد رسانههای عراقی امکان انجام آن بسیار ناچیز است. در سایه این دادهها باید گفت، بعد از جولان شبه همیشگی پهپادهای انصارالله در آسمان عربستان که با وجود فعالیت انواع و اقسام سامانههای پدافندی از جمله سامانههای اسراییلی انجام میشود و پس از آنکه پهپاد فوق پیشرفته امریکا سرنگون و امریکا به همراه متحدانش را در بهت و هراس قرار داد و در حالی که پیش از این دو رخداد، حشد الشعبی در عراق از یک سو و ائتلاف متحدان محور مقاومت در سوریه از سوی دیگر موفق شدند به شکل میدانی و روی زمین گروه تروریستی داعش را از تمام مناطقی که در آن مستقر بودند ریشه کن کنند، محور رقیب (بخوانید دشمن) بعد از ناامیدی از کسب پیروزی به دنبال ثبت شکستی برای محور مقاومت است. امروز امریکا به عنوان اصلیترین طرف ناکام در این معادله تلاش میکند به هر نحو ممکن شکستهای خود را توجیه و برای خود پیروزی دست و پا کند تا در این میان حشد الشعبی به عنوان مناسبترین هدف انتخاب شود. همین امر هم باعث شد تا فشارهای سیاسی، رسانهای و نظامی بر این ساختار نوپا اما قدرتمند عراق آغاز شود و رسانهها از دخالت حشد الشعبی در حملات پهپادی انجام گرفته در خاک عربستان گرفته تا برخی از ناامنیها در عراق را منسوب به این آن جریان کنند تا بعد از توافق عراقیها بر سر الحاق حشد الشعبی به ساختار نظامی عراق طراحان این هجمه حملات تخریبی را تنها راهکار باقی مانده در این تقابل بیابند و تلاش خود را برای ضربه زدن به یکی از حلقههای محور مقاومت از این طریق ادامه دهند، شاید که بتوانند از این طریق زیر سئوال رفتن سامانه پدافندی خویش، ناکارآمدی در جنگ پهپادی والکترونیکی و ناتوانی در جنگ زمینی با آن را جبران کنند.