یک روز پس از حمله
یکم مهر سال 1359، هنوز نیروهای نظامی، آمادگی کامل برای جنگ را نداشتند. یک روز از آغاز رسمی جنگ و حمله ارتش صدام به ایران گذشته بود و نیروهای نظامی و مردمی در حال انتقال به غرب کشور برای مقابله با مهاجمان بودند. در این روز امام خمینی(ره) در پیامی درباره حمله ارتش صدام به ایران و بمباران برخی نقاط کشور، گفتند: «گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتی که مقتضی بشود من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام و امثال او خواهم ثابت کرد که اینها، این اذناب امریکا قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم که در این برخوردها، طوری برخورد بشود که جواب برخورد آنها داده بشود که به ملت عراق ـ خدای نخواسته ـ صدمهیی وارد نشود. لکن ما عازم براین هستیم، مصمّم براین هستیم که اگر عراق حدّ خودش را نداند و تجاوز را تکرار بکند، ما دستور بدهیم و ملت ما بسیج بشوند و آن وقت برای ملت عراق معلوم باشد که ما با آنها هیچ کار نداریم، بلکه این صدام است که به واسطه تحریک امریکا به ما تجاوز کرده است و ما اگر جوابی به او بدهیم، هرگز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست.»
ادامه تجاوزات، به عملی شدن این پیام و بسیج عمومی منجر شد. بسیجی عمومی که تا 8سال ادامه پیدا کرد. همین روز یعنی یکم مهرماه و همزمان با ادامه تجاوز نیروهای بعث عراق به خاک کشور، 140 فروند شکاری بمبافکن نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در یک تهاجم گسترده و متقابل،
7 پایگاه هوایی عراق، 2 پالایشگاه نفت کرکوک و بصره، 2 فرودگاه و چند پل ارتباطی در عراق را بمباران کردند و تلفات و خسارتهای سنگینی را به نیروی هوایی و مرکزهای زیربنایی عراق وارد کردند.