تعامل دیپلماتیک گره گشای مناسبات ایران و امارات
تنشها میان ایران و امارات سه سال پیش به اوج خود رسید؛ این اختلافات، تعامل اقتصادی مطلوب و قابل توجه دو کشور را بینصیب نگذاشت،
سیاسی کاری و همراهی امارات متحده عربی در جنجالی که امریکا آغازگر آن بود، باعث شد علاوه بر کاهش روابط تجاری دو کشور، مشکلات ارزی عمدهای نیز برای ایران به وجود بیاید. به تازگی سیگنالهای مثبتی از سوی امارات مبنی بر علاقهمندی به بازبینی در رابطه با ایران دریافت شد و رییس بانک مرکزی به این اخبار مهر تایید زد. اگزیم نیوز در گفتوگو با عرفان شاکری، نایبرییس اتاق مشترک ایران و امارات به ابعاد مختلف این جریان از آغاز تا تغییر جهت این کشور در سیاستهای اقتصادی و سیاسی خود در قبال ایران پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
روابط ایران و امارات قبل از تنشهای سه سال گذشته به چه شکل بود؟
ایران و امارات از روابط دیرینهای برخوردار بوده و این کشور کوچک اما مهم حاشیه خلیج فارس یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران به حساب میآمد؛ در کمتر از هشت سال قبل، بین 15 تا 20 درصد جمعیت این کشور را ایرانیان تشکیل میدادند که عموما به فعالیتهای تجاری و بازرگانی مختلف مشغول بودند؛ هرچند این اعداد کاهش پیدا کرده اما هنوز جمعیت ایرانیهایی که در امارات زندگی میکنند چشمگیر است؛ به واسطه تحریمها و اختلاف نظرهای سیاسی که در منطقه به وجود آمد و ازآنجاییکه تاثیر سیاست بر اقتصاد مستقیم است، حجم روابط فیمابین دو کشور افت شدیدی را تجربه کرد.
تاثیر تحریمها بر حجم تجارت دو کشور چگونه بود؟
طی دو سال اخیر افت شدیدی را در مبادلات بین ایران و امارات شاهد بودیم؛ این افت نه فقط ایران، بلکه امارات را نیز متضرر کرد.امارات دوره رکود اقتصادی را طی میکند و حذف ایران از لیست شرکای تجاری مهم و البته قدرتمند امارات به نفع این کشور نبود؛ آنچه مسلم است اینکه امارات بطور جدی روی این مساله فکر کرده، منافع خود را سنجیده و تصمیم به تغییر سیاستگذاریهای خود در قبال ایران گرفته است؛ البته نظر کارشناسان سیاسی را باید به صورت جداگانه دریافت کرد اما در حوزه اقتصادی مسلم است که امارات بازبینی جدی روی سیاستگذاریهای اقتصادی خود داشته است.
شرایط فعلی اقتصادی امارات را در شرایط فعلی چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که گفته شد امارات رکود اقتصادی شدیدی را پشت سر میگذارد؛ آمار و اطلاعات افت اقتصادی ناشی از این رکود در امارات در سایتهای مختلف منعکس شده و قابل مشاهده است؛ دلیل این رکود هر چه باشد، نتیجه آن به نفع ایران تمام شده است؛ امارات روی اقتصاد و به ویژه توریسم سرمایهگذاریهای کلانی کرده است و مساله امنیت برای این کشور از اهمیت حیاتی برخوردار است؛ امنیتی که با امنیت خلیج فارس گره خورده و عقل حکم میکند برای حفظ آن در سیاستهای خود در قبال ایران منعطفتر عمل کند؛ با این شرایط تغییر موضع امارات نقطه روشنی در تعاملات تجاری آینده دو کشور است.
تا عملیاتی شدن وعدهها و پیشنهادات امارات برای بهبود مبادلات تجاری دو کشور چقدر فاصله داریم؟
تجربه ثابت کرده برای به سرانجام رسیدن این دست مناسبات، نیازمند دخالت هیاتهای بلند مرتبه در دو سوی میز مذاکره هستیم؛ در واقع این اولین و مهمترین زیرساخت لازم برای رسیدن به نتیجه مطلوب در تعاملات بین کشورهاست؛ در حال حاضر ما در امارات و ایران سفیر نداریم و لازم است رفت و آمد هیاتهای تجاری از سر گرفته شده و مناسبات به روال گذشته خود برگردد و البته این شرایط زمانبر است و باید صبور باشیم؛ تجربه نشان داده هرگاه دو کشور در سطح کلان و دولتی وارد مذاکره میشوند سرعت فراهمآمدن زیرساختها بالاست؛ در واقع توان بخش دولتی در این بخش بر توانمندی بخش خصوصی میچربد و لازم است در شرایط فعلی برای بهبود مناسبات دو کشور، دولت پرقدرت و فعال ظاهر شود.
بنابراین اهمیت حضور وزارت امور خارجه برای سرعت بخشی به بهبود روابط دو کشور از نظر شما حائز اهمیت است؟
بله در همه جای دنیا روابط دیپلماتیک اساس تعاملات مثبت کشورهاست و دولتی که از قدرت دیپلماتیک بیشتری برخوردار است، در مسیر حل مسائل خود در حوزههای اقتصادی موفقتر خواهد بود؛ اما در کشورهای منطقه سیاست بر اقتصاد سایه انداخته و تعاملات تجاری و اقتصادی که بهصورت منطقی باید از چالشهای سیاسی مصون بمانند، تحت تاثیر اختلافات سیاسی به هم میخورد؛ امارات تلاش دارد این دور باطل را از بین ببرد و اقتصاد خود را از عوارض اختلافات سیاسی دور نگه دارد، هرچند این رویه امارات ممکن است خوشایند جریانهای سیاسی موجود در منطقه و حتی جهان نباشد اما این تغییر نگرش، اهمیت تعامل اقتصادی با ایران برای امارات را روشن میکند.
بخش خصوصی تا چه اندازه در این جریان و کمک به تسریع روند بهبود روابط نقش ایفا میکند؟
مذاکرات مطرح شده در سطح دیپلماتیک انجام شده، اما بخش خصوصی، مخصوصا اتاق ایران و امارات به عنوان نماینده بخش خصوصی همه توان خود را برای توسعه مبادلات و رفع مسائل موجود به کار میبندد و از تغییر رویه امارات استقبال کرده و آن را فرصتی مغتنم برای استفاده از توانمندیهای بخش خصوصی در گسترش تعاملات تجاری و بازرگانی میداند.
برخی از کارشناسان برگزاری جام جهانی 2020 در قطر و اهمیت موضوع امنیت منطقه را از دیگر دلایل تغییر موضع امارات میدانند؛ نظر شما در این باره چیست؟ آیا میتوان تصمیم امارات را هم راستا با تصمیم کشورهای حوزه خلیج فارس قلمداد کرد که پیش از این بر آتش اختلافات دامن میزدند؟
از جام جهانی مهمتر برگزاری نمایشگاه اکسپو2020 است که به مدت 6 ماه در امارات برگزار خواهد شد و حدود 25 میلیون نفر از آن بازدید خواهند کرد. جام جهانی 2020 یک اتفاق مهم است که منهای درآمدهای اقتصادی غیرمستقیم برای امارات، به لحاظ سیاسی برای این کشور بالاخص قطر به عنوان کشور میزبان و سایر کشورهای همسایهای که در برگزاری آن مشارکت غیر مستقیم دارند مهم است؛ این یک نگاه خوشبینانه و البته یک پیش بینی است که باعث میشود تصمیم برای بهبود تعامل ایران و امارات را در این راستا تفسیر کنیم؛ اما واقعیت این است که این جریان و همچنین نمایشگاه اکسپو و سایر اتفاقات نمایشگاهی مهم از این دست تاثیر مستقیمی بر مذاکرات ندارد.
تجربه قبلی ایران در تعیین دوبی به عنوان مرکز نقل و انتقالات مالی، تجربه خوبی نبود و نتیجه کارشکنی امارات در به هم زدن این مرکزیت، هزینه سنگینی در حوزه ارزی کشور به بار آورد؛ آیا در رویه جدید باز هم قرار است در این بخش غالب تمرکز خود را روی دوبی بگذاریم؟
از نظر اقتصادی هیچ تاجر و هیچ اقتصاددانی تمام تخممرغهایش را در درون یک سبد نمیگذارد؛ آقای همتی اعلام کردند که صرافیها کار خود را آغاز کردهاند، به هرحال هر اقدامی که منجر به کاهش هزینههای نقل و انتقال شود برای کشور خوب است؛ به گفته آقای خوانساری، رییس اتاق بازرگانی تهران، کارمزد پرداختی به صرافیها
17 درصد است که هزینه سنگینی را بر دوش اقتصاد کشور تحمیل میکند به هر حال از هر اتفاقی که این هزینه سرسام آور را کاهش دهد استقبال میکنیم.