شبکه‌های اجتماعی ما را خودپسند کرده است؟

۱۳۹۸/۰۵/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۱۳۲۳
شبکه‌های اجتماعی ما را خودپسند کرده است؟

گروه دانش و فن     

نویسنده:    مهدی کاشفی فرد | پژوهشگر ارتباطات|

وقتی دنیای واقعی خود را خالی از تحسین و مملو از تلخی‌های زندگی می‌دانیم، ترجیح فردِ خودپسند، بازگشت به فضایی است که برای او دل‌چسب‌تر است.

   تحلیلی روان‌شناختی

حضور گسترده رسانه‌های اجتماعی نوین در زندگی ما، ما را با پرسش‌هایی اساسی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، روان‌شناختی، ارتباطی و… روبه‌رو کرده است. البته، نمی‌توان منکر آثار مثبت شبکه‌های اجتماعی شد اما به آثار منفی و مخرب آن نیز بایستی توجه کرد؛ آثاری که تبعات تربیتی و ملموسی را با خود به همراه داشته است. چیزی که مشخص است، آن است که سیر تحول رسانه‌ها، از رسانه‌های جمعی به رسانه‌های فردی رسیده است؛ البته، این به این معنا نیست که رسانه‌های جمعی دیگر حضور ندارند. در نسبت انسان با انواع رسانه‌ها فرمول ساده‌ای وجود دارد: انسان در نسبت با رسانه‌های جمعی، به‌صورت عنصری در اجتماع تلقی می‌شود و همین انسان در نسبت با رسانه‌های فردی بر ابعاد فردی خود تمرکز می‌کند. رسانه‌های اجتماعی نوین فرصت‌های نامحدودی از شکل‌گیری فردیت را برای ما به وجود آورده‌اند؛ فرصت‌هایی مانند مصرف رسانه‌ای، نمایش فردیت و خود، استفاده از محتوای خودخواسته و…. ما امروز واحدهایی فردی‌تر شده‌ایم. درست، مانند انسان‌هایی که در جزیره‌هایی جدا از هم زندگی می‌کنند. این جزیره، در عصر کنونی، گوشی‌های تلفن همراه است. البته، استفاده از تمثیل جزیره، استعاره‌ای است که قرار است فاصله ما انسان‌ها را از همدیگر نشان دهد و الا، گوشی‌های تلفن همراه، امروزه، با استفاده از اینترنت، ما را به دنیاهایی گسترده متصل می‌کند. همه ما در دنیای مجازی می‌توانیم دنیای خود را داشته باشیم.

   حاکمان دنیاهایی خودساخته

در رسانه‌های جمعی آنچه در تولید محتوا نقشی اساسی دارد، مناسبات اقتصادی، بازاری و سیاسی جوامع است و نظر مخاطبان از طریق ارسال بازخورد به تولیدکنندگان می‌رسد. گاه این نظرات در تولید برنامه‌های آتی به کار می‌رود و گاه به این نظرات توجهی نمی‌شود. اما، رسانه‌های نوین، فضایی کاربرپسندتر دارند و کاربر می‌تواند خود در انتخاب محتوا و حتی در تولید محتوا، به‌صورتی که خشنودی‌اش را به همراه داشته باشد، دست به استفاده از رسانه‌ها و تولید محتوا بزند. برای مثال، پلتفرمی مانند اینستاگرام را تصور کنید. کاربران (کاربر در اینجا مراتب مختلفی دارد و اشخاص حقیقی و حقوقی را شامل می‌شود) در آن صفحه‌ای شخصی دارند و خود دست به تولید محتوا می‌زنند یا مثلا در پیام‌رسانی مانند تلگرام، افراد خود انتخاب می‌کنند که در معرض چه پیام‌هایی رسانه‌ای قرار گیرند. در واقع، می‌توان گفت که ما در رسانه‌های نوین، دنیاهای خودساخته خود را داریم. خودمان، خودمان را به تصویر می‌کشیم و بروز می‌دهیم، خودمان انتخاب می‌کنیم و خودمان تولید می‌کنیم. رسانه‌های نوین را می‌توان رسانه‌هایی دانست که در اختیار فردیت ما قرار گرفته است. حتی، فرهنگ‌هایی رفتاری که در فضایی مانند اینستاگرام شکل می‌گیرد، نیز، در جهت تقویت فردیت است؛ مانند عکس‌های Selfie که در آن، چیزی که اهمیت دارد، من هستم. اما، چنین فضایی، ما را چگونه تربیت می‌کند؟ آیا این فضا، آسیب‌های اخلاقی از جمله خودپسندی را نیز به همراه دارد؟ اگر بله، این خودپسندی تا کجا دامن‌گیر ما خواهد بود؟ بی‌تردید، وقتی کاربری به لحاظ روانی در فضای مجازی، فردیت خود را در خطر بیند، خود را محق می‌داند که از فردیت خود دفاع کند. شاید بتوان رفتارهایی مانند فحاشی، قلدری‌های سایبری، کلاه‌برداری‌ها و خشونت‌های مجازی را ریشه‌دار در اولویت‌یافتن فرد در فضای مجازی دانست. ما در فضای مجازی خود را بروز می‌دهیم آن هم به بهترین شکلی که می‌خواهیم باشیم. در همه زمینه‌ها نظر می‌دهیم و خود را صاحب‌نظر می‌دانیم. کسی را که با ما مخالفت کند، آماج شدیدترین حملات قرار می‌دهیم. از لحظه‌لحظه زندگی خود برای دیگران تصویر به اشتراک می‌گذاریم. همه این‌ها این فرضیه را به ذهن ما می‌رساند: فضای مجازی ما را، به افرادی خودپسند بدل کرده است.

   زندگی، اینجا، در دنیای واقعی، نیز جریان دارد

آیا خودپسندی ما، اگر آن را آسیبی اخلاقی بدانیم، در فضای مجازی خلاصه می‌شود؟ روان‌شناسان خودپسندی را، به‌عنوان آسیبی روانی برای نیاز وافر به تحسین و تأیید دیگران تعریف کرده‌اند. در رسانه‌های اجتماعی، مکانیسم ساده و آسانی برای تحسین در همه جا وجود دارد: لایک. از آنجایی که دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن برای کاربرانی که از رسانه‌های اجتماعی به‌طور فزاینده‌ای استفاده می‌کنند، ضروری است، افراد، حتی زمان‌هایی که آنلاین نیستند، نیاز وافر خود به دوست‌داشته‌شدن و تحسین را حفظ می‌کنند و به‌صورت ناخودآگاه دوست دارند که دیگران، نیز، در دنیای واقعی آنها را تحسین و تأیید کنند. ما نفع خود را در تحسین‌شدن می‌بینیم و در فضای مجازی به آن عادت می‌کنیم و اگر کسی ما را تحسین نکند، عصبانی می‌شویم. اما، خودپسندی، به‌شدت، با تقویت فردیت همراه است و به‌لحاظ روانی، تأیید دیگران در فضای مجازی استفاده از رسانه‌های اجتماعی را برای ما دل‌پذیرتر می‌کند.

وقتی دنیای واقعی خود را خالی از تحسین و مملو از تلخی‌های زندگی می‌دانیم، ترجیح فردِ خودپسند، بازگشت به فضایی است که برای او دل‌چسب‌تر است: فضای مجازی. ما ترجیح می‌دهیم تا با دیگرانی در فضای مجازی زندگی کنیم که ما را تأیید می‌کنند، زبان به تحسین ما می‌گشایند و ما را دوست دارند تا این که بخواهیم با افرادی زندگی کنیم که از ما در دنیای واقعی توقعات زیادی دارند. چنین خودپسندی و فردگرایی آسیب‌زایی می‌تواند روابط واقعی ما را تحت الشعاع خود قرار دهد. پدری را تصور کنید که همسر و فرزندانش قدردان زحمات او نیستند و از او توقع دارند تا برای زندگی راحت‌تر آنها پول خرج کند. در واقع پدر، برای افراد خانواده خود، صرفا، کیسه پول است. پدر هم به‌عنوان انسان، دوست دارد تا برای دیگران خودنمایی کند و دیگران نیز او را تأیید و تحسین کنند. این نیاز روانی از سوی خانواده تأمین نمی‌شود و در مقابل پدر این تحسین را در فضای مجازی و اینستاگرام، از سوی دنبال‌کننده‌هایش دریافت می‌کند. در واقع، به نیازی که در وجود انسان قرار دارد، یعنی نیاز به تحسین، در جایی غیر از خانواده برای پدر خانواده پاسخ پیدا می‌شود. تحسین‌شدن برای پدر احساسی مطلوب و خوشایند است و در مقابل، زندگی واقعی از سوی خانواده برای او زندگی پرتوقع، پرخرج، خالی از عاطفه و تحسین و در یک کلام، ناخوشایند است. در چنین حالتی این نیاز پدر، از آن جهت که از سوی افراد واقعی (افراد خانواده) پاسخی درخور نگرفته است، به آسیبی اخلاقی، تحت عنوان خودپسندی، بدل می‌شود و پدر خانواده برای تحسین زمان بیشتری را در فضای مجازی سپری می‌کند. به این ترتیب، خودپسندی پدر خانواده و همچنین، خودپسندی سایر اعضای خانواده، رابطه اعضای خانواده را با یکدیگر دچار آسیب می‌کند.

منبع: باشگاه اندیشه