کسب و کار ایرانیان تفلیس
صبا عربزاده| روزنامهنگار|
این روزها سفر به خارج از کشور برای ایرانیها سخت شده است، از دلار 11 هزار تومان بگیرید تا عوارض خروج از کشور. هر چند ترکیه کشور همسایه محسوب میشود و بسیار زیبا اما رفتن به گرجستان بهصرفهتر است. گرجستان اگرچه همسایه دیوار به دیوار ایران به حساب نمیآید اما چندان هم از ایران دور نیست. این کشور زیبا ما بین ترکیه و روسیه قرار دارد. کشوری است باستانی که جمجمه انسانهایی که تاریخشان به یک میلیون و هشتصد هزار سال قبل میرسد نیز در آنجا کشف شده است.
تفلیس یکی از مقاصد اصلی ایرانیها برای گردش و تفریح است. از وسط شهر تفلیس یک رودخانه زیبا عبور میکند، پل صلح دو سر رودخانه را به هم متصل میکند و تفرجگاه توریستهای بسیاری است، اگر توریست خوششانسی باشی با 15 لاری میتوانید قایقسواری کنید. توریست ایرانی در تفلیس فراوان است و مردمان با هوش گرجستان سریع از چهرهات میفهمند که تو اهل ایران هستی، از توریستهای ایرانی یاد گرفتهاند که بگویند، سلام چطوری، قایقسواری میخواهی و...
بعضی از ایرانیها در گرجستان کاسبی راه انداختهاند و اغلب به رستورانداری، کبابی و سرو غذاهای ایرانی مشغولاند، مسلمانها زیاد به این کشور رفت و آمد دارند و رستورانی که غذای حلال سرو کند بیمشتری نخواهد بود. تفلیس پر از توریستهای عرب است. زنانی که پوشیه زدهاند و حتی برای خورن غذا هم پوشیه شان را بر نمیدارند، خیلی محجوبانه از زیر پوشیه اگر بخواهند چیزی میخورند، مادرانی با حجاب برتر از آنچه اسلام برایشان معین کرده است با چهار پنج فرزند و با فاصلههای سنی یک تا دو سال، مردان عرب اما راحتتر از زنانشان لباس میپوشند، شلوارکی به پا دارند و آزادانهتر رفتار میکنند. البته زنان عرب در رفاه کامل به سفر میآیند چرا که مردانشان در خرج کردن هیچگونه امساکی ندارند.
در تفلیس علاوه بر عربها، روسها نیز حضور پررنگی دارند و اغلب هم با فرزندانشان که کمتر از سه تا نیستند به گرجستان آمدهاند. دخترها و پسرهای موبلوند و بلند قامت اروپایی نیز در این شهر کم نیستند به خصوص در اطراف حمامهای قدیمی شهر. کلا شهر تفلیس به خصوص در اطراف شهر قدیمی، خیابان شاردنی و میدان آزادی مملو از توریست است. شهری زنده و مردمانش در امنیت کامل شب زنده داران قهاری هستند. مردم در زیر نور زیبای مهتاب و چراغانی شهر در جنب و جوشند. اکثر مردم این شهر مسیحی هستند و شهر نیز پر از کلیسا است درست مانند هند که پر از معبد است. اینجا نیز در هر کوچه و پس کوچه، کلیسا میبینی و البته مراسم عروسی، عروس دامادها در کلیسا عقد میکنند و بعد در شهر قدم میزنند و عکس میگیرند.
تفلیس به نوعی شهر سگها هم هست. سگها خیلی آرام و نرم در گوشه گوشه شهر خود را جا دادهاند و اگر آدم سر به هوایی باشی ممکن است متوجه حضورشان نشوی و با برخورد به آنها سکندری بخوری! البته بیشتر این سگها را واکسینه کردهاند و با وجود وفور سگها نه اثری از خراب کاری سگها در خیابان است و نه بوی ادرارشان میآید، آنها به خوبی حضور سگها را در شهر مدیریت کردهاند. سگها نیز با آدمها کنار آمدهاند اما خیلی مطلوبتر از آنچه در هند زیست میکنند اینجا با آدمیان مخلوط شدهاند. خبری از آلودگی یا حمله سگها نیست، اگر هم موردی باشد میان خود سگها است که با هم برسر قلمروشان بگو و مگو میکنند و اگرنه شهرداری شهر تفلیس حضور سگها را به نوعی کنترل کرده که به هیچ کدامشان نه شهروندان و نه سگها آسیبی وارد نشده است.
یکی از مکانهای بسیار جالب تفلیس یک روستای قدیمی است که از آن به عنوان بزرگترین موزه رو باز جهان یاد میکنند. این روستای کوچک شامل صدها کلبه است که متعلق به 300 تا 400 سال پیش است و گرجیها برای نسلها در آن زندگی کردهاند. در درون این کلبهها لوازم و وسایلی پیدا میشود که سبک زندگی گرجیها را نشان میدهد، دهکده بسیار زیبا است و رو به کوهستان، علاوه بر آن در هر کلبهای راهنمایی هست که با روی خوش داستان هر کدام از کلبهها را برایت روایت میکند، بعضیهایشان خیلی خوشرو هستند و بعضیهایشان نیز مانند مردمان روس یخ شان اصلا باز نمیشود.
گرجیها یک غذای محلی دارند که خیلی به آن مینازند، اسمش را هم گذاشتهاند «خاچاپوری»، با یک جور پنیر بسیار شور درستش میکنند و رویش هم تخم مرغ عسلی میریزند، درست وسط نانی که تقریبا شبیه به یک قایق کوچک است، اگر معده ضعیفی دارید به شما توصیه میشود که از این غذای محلی نخورید.
در کل میتوان گفت، شهر تفلیس دو طبقه اجتماعی متمایز دارد، همانطور که اغلب شهرها چنین هستند. بالای شهر و پایین شهر، در بالای شهر و مرکز شهر خیابانها شبیه خیابانهای اروپایی است، اما یکسری آپارتمانهای مخروبه در شهر دیده میشود که نمایی بسیار زشت دارد و لباسهای خیس ساکنانش بر رختها خودنمایی کرده و گاه چک چک بر سرت قطره افشانی میکنند، در کل اما شهری دلنشین است چرا که مناطق زیبای بسیاری دارد.