رمزارزها و دیپلماسی

۱۳۹۸/۰۶/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۲۳۶۲

رمز ارز معادلی است برای کلمه (crypto currency) که این روزها دوباره بحث داغ محافل خبری شده است. بسیاری از ما تنها بیت کوین که قدیمی‌ترین رمز ارز ارایه شده است را می‌شناسیم و از نوسانات قیمتی و چالشهای استخراج آن کم و بیش مطلع هستیم. اما تعداد بسیار زیادی از این رمز ارزها تاکنون به بازار فناوری اطلاعات جهان معرفی شده و همانطور که بدیهی به نظر می‌رسد تنها تعداد معدودی از این ارزها توانسته‌اند جایی در بازار نقل و انتقال ثروت برای خود باز کنند. اما هدف از نگارش این سطور پرداختن به موضوع مهمی است که در حاشیه این فناوری نو پا می‌بایست دانست و آگاهانه با آن برخورد کرد. تاثیری که این فناوری می‌تواند بر فضای دیپلماتیک جهان و ایران بگذارد.

محمد امین منیری، در مقاله‌ای در دیپلماسی ایرانی با بیان این مطلب افزود: از ابتدای تمدن در جهان، یکی از اصلی‌ترین چالش‌هایی که بشر را به فکر ارتباط دیپلماتیک با سایر کشورها انداخت همانا نقل و انتقال ثروت بود. کشورها گاهی اوقات سال‌های سال برای وصول مطالبات تجاری پرداخت نشده می‌جنگیدند و همین جنگ‌ها سبب ساز غرامت‌های جدید و جنگ‌های جدیدتر می‌شد. قرن بیستم و به خصوص دوره پس از جنگ جهانی دوم عصر جدیدی است در عرصه دیپلماسی. پیشرفت فناوری ابزارهای کم نظیری در اختیار انسان قرار داد که بخشی از آن نیز در حوزه بانکداری و انتقالات بانکی بود. کشورها در این دوره به راحتی در اقتصاد یکدیگر سرمایه‌گذاری می‌کردند و از هم استقراض می‌کردند و به ندرت دلایل مالی سبب بروز اختلافات شدید بین کشورها می‌شد. با شروع قرن حاضر اما فناوری اطلاعات شروع به گسترش فزاینده‌ای در جهان کرد و بستر اینترنت باعث سرعت گرفتن مبادلات مالی در جهان شد. اما ساز و کارهای مالی در دولت‌ها هم چنان به سنتهای قرن بیستمی که برای امنیت و ثبات بیشتر طراحی شده بود وفادار ماند. این امر باعث شکافی شد که بین هیجان به وجود آمده از سرعت در دنیای دیجیتال و ثبات کند بروکراتیک در اقتصاد اغلب بانک محور کشورها به وجود آمد. و فکرهای خلاقی در جهان به سمت پر کردن این شکاف با ایده‌ای نو رفتند. عبور از نظام بانکی سنتی و ابداع ارزی نوین که برای ارزش آفرینی نیاز به حمایت هیچ بانکی در جهان نداشته باشد.

ثروت بی‌کرانی که در تجارت الکترونیک و کسب و کارهای مجازی در قرن بیست و یکم خلق شد، به سرعت صاحبان قدرتمندش در امریکا را به فکر رهایی از فشارهای غیر ضروری دولت امریکا بر خودشان انداخت. شاید بتوان گفت رکود سنگین اقتصادی در سال 2008 و ضرر هنگفتی که کسب و کارهای الکترونیک در قبالش پرداخت کردند و دولت امریکا را در بسیاری از موارد مسوول این نا بسامانی می‌دانستند سبب شد که روی روش‌های دیجیتالی برای انتقال‌های مالی خود -اغلب به خارج از امریکا- سرمایه‌گذاری کنند. اینجا بود که طرح ژاپنی گمنامی که اولین رمز ارز را بر پایه حل مسائل ریاضی مربوط به رمز بنا کرده بود به عنوان یک راه‌حل منطقی شروع به گسترش کرد. همزمان با قولهای فناوری اطلاعات و با شدت بیشتری، فعالان زیرزمینی دنیای مجازی که در بستر شبکه عمیق مشغول به تبادل پول‌های کثیف در بستر اینترنت بودند شروع به بهره‌برداری از این ارز جذاب دیجیتالی کردند. ارزی که برای جابه‌جا کردنش نه نیاز به باز کردن حساب بانکی قابل پیگرد است و نه طرف مقابل این تبادل مالی می‌تواند از هویتت مطلع شود. این بود که ارزش این رمز ارز که در ابتدا به‌شدت نازل بود به سرعت افزایش یافت. تقاضا از دو سو و غفلت دولت‌های جهان از سوی دیگر بستر امنی برای این رشد روز افزون پدید آورد.

ممکن است بپرسید ارتباط این ابزار با دیپلماسی کجاست؟ شاید بتوان نقطه عطف تاریخچه کوتاه رمز ارزها را انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا در سال 2017 دانست. جایی که رقابت شدیدی برای جذب منابع مالی به نفع هر کاندیدا وجود دارد. قوانین سختی نیز تبادلات مالی مربوط به سوپر پک‌ها برای کمک به هر کارزار را مورد نظارت شدید و مستقل بانک مرکزی این کشور قرار می‌دهد. اینجاست که برای اولین‌بار رمز ارز به عنوان وسیله تبادل امن و آسان و غیر قابل پیگیری توانست تاثیر فوق‌العاده‌ای در نتیجه بگذارد. کمپین دونالد ترامپ که بر اساس اسناد تبادلات مالی رقم به‌شدت کمتری نسبت به رقیب از این حامیان دریافت کرده بود پیروز انتخابات شد. اگر نگاه دقیقتری به روند افزایشی شدید قیمت بیت کوین در سال منتهی به انتخابات امریکا و تاریخ‌های بحرانی این تغییر قیمت بیندازید به آسانی می‌توان دریافت پول‌های کثیفی که هنوز هم کسی نتوانسته سرازیر شدنش به کارزار ترامپ را اثبات کند از طریق بیت کوین جابه‌جا شده و به احتمال بسیار زیاد در طرف مقابل نیز همین ابزار به‌شدت به کار گرفته شده است. بلافاصله پس از رسیدن ترامپ به قدرت تقاضا برای این ارزها کاهش یافته و قیمت با شیب

 باور نکردنی در همه بازارهای جهان سقوط کرده است.

یکی از مهم‌ترین چالش‌های دموکراسی در این دهه میزان دخالت نیروهای غیر بومی در روند دموکراتیک انتخابات در کشورهاست. پرونده دخالت روسیه در انتخابات امریکا بارز‌ترین نمونه از این چالش است. و شاید هیچ ابزاری به اندازه رمز ارز برای این منظور مناسب نباشد. در عین حال نظام نا عادلانه بانکی در جهان که به راحتی امکان تحریم و فشار را به دولت امریکا می‌دهد دیر یا زود سایر کشورها را به رویکردی روز افزون به سمت رمز ارز برای تبادلاتی که لااقل نمی‌خواهند سایر کشورها از جزییات آن مطلع شوند تشویق خواهد کرد. مثلا در مورد ایران شاید صادراتی که به ناحق برای ایران تحریم شده است بتواند با استفاده از رمز ارزها انجام شود. اما تا زمانی که منشأ ارزش آفرین در این ابزارها

نا معلوم است گرایش به آن برای تبادلات بسیار کلان ناامن و غیر ممکن خواهد بود. لا اقل دو راه‌حل اساسی می‌توان یافت، یکی اینکه زیر ساخت لازم برای تجارت بر پایه رمز ارزها برای صادر‌کننده‌های خرد به وجود آورد و این صادر‌کننده‌ها با افزایش مهارت در زمینه امنیت سایبری به مرور در ساز و کار تبادلات ملی و صادرات نفتی کشور نیز به کار گرفته شوند. دیگر اینکه خودمان ابتکار عمل را به دست گرفته رمز ارز بومی را راه‌اندازی کنیم و طرف‌های تجاری ایران در بازارهای مختلف را به استفاده از رمز ارز ایرانی تشویق کنیم.

اما از فرصت‌ها که بگذریم تهدیدهای دیپلماتیک هم در پشت این ابزار کم نیستند. شاید مهم‌ترین آنها همان است که برای امریکا اتفاق افتاده است. دستگاه‌های نظارتی در ایران باید هر چه زودتر در خصوص این ابزار آگاهی لازم را کسب کنند. نگارنده بر این باور است که تاکنون مسیر این روش‌های نقل و انتقال شبهه‌دار به انتخابات یا دیپلماسی عمومی و بین‌المللی ایران نرسیده است. اما دیر نخواهد بود که جاذبه این ابزار، شروع به تاثیر‌گذاری بر محیط سیاسی ایران نیز خواهد کرد. اصلی‌ترین هدف از نگارش این سطور شاید همین باشد که بگویم پیش‌گیری بهتر از درمان است. همانطور که استفاده از این ابزار در محیط حال حاضر جهان برای ایران بسیار منطقی و حتی واجب می‌کند رویکرد به آن در محیط سیاسی داخل بسیار مهلک است. وزارت کشور و وزارت امور خارجه به عنوان جبهه نخست در محیط دیپلماسی داخلی و بین‌المللی باید هرچه سریعتر به آموزش و ارتقای آگاهی در این زمینه مبادرت کنند.

و در پایان بد نیست نگاهی به آینده داشته باشیم. همانطور که در ابتدای این یادداشت از تاثیر تبادلات مالی در تمدن‌های گذشته سخن آمد، تمدن پیروز آینده حتما پرچمدار تجارت در بستر مجازی خواهد بود و شاید اطلاعات ارزشمندترین کالای جهان تا سال‌های سال باقی بماند. ایران در این مسیر می‌تواند با بهره مندی از نیروی متخصص بومی قدرت شاخص و تاثیر‌گذاری باشد. پیوند زدن بین بازارهای سنتی کشور و فرصت‌ها و چالش‌های تازه به وجود آمده بر مبنای تجارت الکترونیک هنری است که اگر هوشمندانه به کار بسته شود دنیای جدیدی پیش روی ما و همه جهان خواهد گشود و اگر به حال خود رها شود کشور را به جولانگاه قدرت‌های خارجی برای قدرتنمایی و تاثیر‌گذاری بدل خواهد کرد. در آینده کسی برنده است که از امروز فردا را دیده و مدیریت کرده باشد.