روایتی از «امروز روز خوبی است برای مُردن»
این روزها نمایش«امروز روز خوبیست برای مردن» به کارگردانی کمال هاشمی که سال ۲۰۱۷ در فستیوالی در فرانسه و سال ۲۰۱۹ در بلژیک اجرا شده در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است. کارگردان این نمایش درباره روند شکلگیری نمایشاش گفت: ایده «امروز روز خوبیست برای مردن» حدود ۲۴ سال پیش بر اساس یک شخصیت واقعی در ذهنم شکل گرفت. آن موقعها برای ساخت مستندی به خوابگاه جنگزدهها در شیراز رفته بودم و با یک دختر آبادانی جنگزده آشنا شدم که در نهایت این شخصیت کاراکتر اصلی نمایش من شد. کمال هاشمی در عین حال اظهار کرد: اما آن موقعها نتوانستم این کار را انجام دهم و زمانیکه نمایش قبلیام «تو با کدام باد میروی؟» را در تورهای اروپایی اجرا میکردم، یک فستیوال فرانسوی به من پیشنهاد تولید مشترک داد و من هم این ایده را پیشنهاد دادم و آنها هم قبول کردند. همچنین مرکز هنرهای زیبای بروکسل با ما همکاری کرد و این کار تولید مشترک فستیوال واگاموندس فرانسه و این مرکز شد. سرانجام در سال ۲۰۱۷ این نمایش را در فستیوال فرانسه و در سال ۲۰۱۹ (خرداد ۹۸) در بلژیک به روی صحنه بردیم. هاشمی ادامه داد: شکل ساختاری این نمایش مستندگونه و شکل اجرای آن تلفیقی از تئاتر و تصویر است. در واقع سعی کردیم با این تلفیق به یک زبان جدید برسیم. فکر میکنم دیدن این نمایش تجربه جذاب و تازهای باشد چراکه تجربه چنین کاری را در ایران کمتر داشتهایم. این کارگردان درباره نحوه نگارش و تمرین این نمایش توضیح داد: طرح و ایده نمایش از من بود اما برای نگارش آن یک تیم سه نفره داشتیم. نوشتن متن به نحوی آزمون و خطا بود چراکه مشابه این کار را نداشتیم و حدود یک سال مشغول نگارش بودیم. برای اجرای نمایش چند پروسه تمرین داشتیم. یکی تمرین متنی که داشتیم و وقتی که یک مقدار از متن مانده بود تمرین را شروع کردیم و در طول تمرین مابقی متن شکل گرفت. او افزود: بخشی هم مربوط به صحنههایی بود که فیلمبرداری شده بود. فیلمبرداری را در ایران انجام دادیم و حدود سه هفته با کل امکانات در فرانسه کار را تمرین کردیم و برای اجرا در آنجا آماده شدیم. برای اجرای فرانسه یکی از بازیگران ما پانتهآ پناهیها بود و برای اجرای بلژیک و ایران سارا سجادی به جای او ایفای نقش کرد. در خلاصه داستان «امروز روز خوبیست برای مردن» آمده است: مونا یک دختر جنگزده هست که در ادامه ماجراهایی که برایش اتفاق افتاده، در خانهای مخروبه و خالی از سکنه زندگی میکند. یلدا که در زمان جنگ به همراه خانوادهاش به کشوری دیگر مهاجرت کرده، به ایران میآید که خانه پدریش را بفروشد. او تصمیم میگیرد که برای آخرین بار خانه را ببیند و از آن فیلم بگیرد. او در خانه با مونا مواجه میشود. مونا سوژه خوبی برای فیلمش است. این نمایش تا 30 شهریور ماه در تماشاخانه ایرانشهر سالن استاد سمندریان اجرا میشود.