بوی بهبود از اقتصاد ایران می‌آید

۱۳۹۸/۰۷/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۳۴۹۰
بوی بهبود  از اقتصاد ایران  می‌آید

گروه اقتصاد کلان| ریحانه مهدوی|

رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی می‌گوید بسیاری قصد دارند هر روز به مردم نا امیدی تزریق کنند و می‌گویند نه تنها اوضاع اقتصادی قرار نیست بهبود یابد بلکه روز به روز بدتر هم می‌شود در حالی که این دیدگاه واقعیت ندارد. در گذشته اقتصاد ایران درگیر یک شوک سنگین شد و کشوری که تمام درآمدهای آن وابسته به فروش نفت است ناگهان به پیچ خطرناکی به نام تحریم برخورد. طبیعی است که این اقتصاد دگرگونی زیادی را در خود دید. با این حال باید فرصت داد تا دولت به طرح‌ها و برنامه‌های خود جامه عمل بپوشاند. الیاس حضرتی، نماینده مردم تهران در مجلس دهم همچنین باور دارد که در حال حاضر شاخص‌های اقتصادی ما خبر از بدتر شدن حال اقتصاد کشور ندارد و باید امید داشت چرا که اقتصاد ایران در حال احیا است و قطعا اتفاق‌های بهتری قرار است در نظام اقتصادی ایران رخ دهد و باید صبر پیشه کرد. در ادامه مشروح گفت‌وگوی «تعادل» با الیاس حضرتی رییس کمیسون اقتصادی مجلس شورای اسلامی را می‌خوانید.

   اصلاح ساختار بودجه در چه مرحله‌ای است؟

اصلاح ساختار بودجه طرح مفصلی است که سازمان برنامه و بودجه مدت‌ها است روی آن کار می‌کند. این طرح بر چهار پایه استوار است. محور اول این طرح درآمدزایی پایدار است یعنی قرار است کاری کنیم که درآمدهای دولت پایدار بماند و این درآمدها دچار نوسانات روزمرگی نشود. محور دوم هزینه‌کرد کارا است. به این معنی که هزینه‌های اضافی را بزنیم و در آنها صرفه‌جویی کنیم. آنجایی که لازم است به درستی و مفید هزینه کنیم و به‌طور کلی هزینه‌ها را مدیریت کنیم.  محور سوم هم ارتقا و ثبات توسعه و عدالت است. محور چهارم نیز اصلاحات نهادی نظام بودجه‌ریزی است که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره فرموده بودند.

   در بحث درآمدهای پایدار چه مواردی در دست بررسی است؟

در بحث درآمدهای پایدار بحث حامل‌های انرژی مطرح است. اکنون دولت در حال بررسی است که ببیند چه کار می‌تواند بکند که حدود 900 الی 1300 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان تخصیصی به مردم قطع شود؟ باید به این اشاره کرد که مجموع گازی که به نیروگاه‌های برق می‌دهیم حدود 21 میلیارد دلار است و حدود 35 میلیارد دلار را به عنوان هزینه گاز خانگی می‌پردازیم. اگر در رابطه با برق بخواهیم به وضعیت کشورهای مختلف دنیا نگاه کنیم باید بگوییم در آلمان برای هر کیلووات برق 35 سنت، در ژاپن 25 سنت، در ترکیه 9 سنت، در امارات 8 سنت، در نیجریه 7 سنت، افغانستان و عربستان و بحرین 5 سنت، در قطر و عراق و دیگر کشورها 3 سنت پرداخت می‌شود اما در ایران بابت هر کیلو وات برق 6 دهم سنت هزینه پرداخت می‌کنیم. آن وقت  می‌خواهیم در صنعت برق دچار مشکل نشویم؟ در بقیه اقلام نیز به همین شکل است. اگر بخواهیم به اصلاح مملکت فکر کنیم باید برای حامل‌های انرژی تصمیم جدی بگیریم؛ محرز است که وضع موجود قابل دفاع نیست. باید هر چه زودتر چاره‌ای اندیشید چرا که پای عدالت اجتماعی و اسراف و اتلاف منابع ملی در میان است. در حال حاضر هرکس که ماشین‌های زیادی هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ سیلندر داشته باشد از یارانه بیشتر بنزین استفاده می‌کند و در مقابل کسی که خودرو ندارد از این یارانه بهره‌مند نیست. اکنون 50 درصد خانوارهای ایرانی فاقد خودروهستند، این عدالت است؟ عدالت در حالت بسیار ظالمانه‌ای به سر می‌برد ما باید به این ظلم پایان دهیم.

   چه باید کرد؟

 اگر سیاست ما بر کاهش مصرف است باید کسی را که مصرف کمتری می‌کند تشویق کنیم تا انگیزه برای ادامه راه پیدا کند و در مقابل کسی که مصرف بالاتری دارد را اگر تنبیه نمی‌کنیم حداقل بگوییم هزینه مصرف انرژی آن را بیشتر بپردازد. اکنون منابعی که باید به سمت سازندگی و بودجه عمرانی و ایجاد اشتغال صرف شوند، با سهل‌انگاری نابود می‌شوند. مثلا صاحب کارخانه به علت ارزان بودن قیمت انرژی به این فکر نمی‌افتد که دستگاه و تکنولوژی را وارد کند تا مصرف انرژی حداقلی داشته باشد. مثلا  ما دستگاه‌هایی را داریم که 30 درصد از انرژی را مصرف می‌کنند در حالی که در مقابل آن دستگاه‌هایی در دنیا وجود دارند که مصرفی کمتر از 5 درصد دارند.

همچنین ماشین‌هایی داریم که 12 لیتر در 100کیلومتر سوخت مصرف می‌کنند و در مقابل خودرویی در دنیا داریم که به ازای هر 100 کیلومتر 5 لیتر سوخت مصرف می‌کند. زمانی که انرژی ارزان است ما به عنوان صاحب کارخانه، صنعت، نیروگاه برق یا خودرو به دنبال تکنولوژی برتر نمی‌رویم چون برای ما با قیمت بسیار نازلی محاسبه می‌شود از این‌رو برای ما اهمیتی ندارد که چه میزان انرژی مصرف می‌کنیم. این انرژی بی‌رویه که به راحتی مصرف می‌کنیم گریبان ما انسان‌ها را می‌گیرد. در سطح شهر که راه می‌رویم آلودگی هوا کم کم موجب سرطان می‌شود پس نباید تنها به منافع شخصی نگاه کرد چون ما همه سوار یک کشتی هستیم. لذا مجلس شورای اسلامی و دولت دوازدهم به دنبال آن هستند که یک درآمد سرشاری از محل صرفه جویی در مصرف انرژی کسب کنند. عده‌ای می‌گویند نمی‌شود و دولت امکان اجرایی کردن طرح‌های اخیر را ندارد اما من می‌گویم چنین نیست دولت قابلیت و شرایط کسب درآمد از محل حذف یارانه پنهان، مالیات و غیره را دارد و حتی می‌تواند این درآمد سرشار را بر اساس طبقات و گروه‌ها و دهک‌های مختلف میان مردم تقسیم کند، می‌توان به طرق مختلف آرامش و آسایش را به مردم هدیه داد.

   درباره مولدسازی دارایی‌های دولت در چه مرحله‌ای هستید؟

نکته دوم اصلاح ساختار بودجه، مولدسازی دارایی‌های دولت است، به این معنا که اگر ساختمان وزارت بهداشت واقع در شهرک غرب تهران است، اجازه دهند این ساختمان به فروش برسد و در مقابل مبلغ آن را برای خریداری یک ساختمان دیگر در مناطق پایین‌تر هزینه کنند. هر آنچه از مبلغ فروش یا اجاره ساختمان باقی ماند برای ساخت بیمارستان و درمانگاه‌های مجهز هزینه کنند. همچنین بسیاری از اموال دیگر دولت هستند که یک گوشه افتاده‌اند و هیچ کاربردی برای مملکت ندارند می‌توان فکری برای کسب درآمد یا واگذاری آن کرد. در مقابل این اموال بلااستفاده مانده، دولت کارهای نیمه‌تمامی هم دارد. مثلا اتوبانی وجود دارد که بیست سال است نیمه کاره مانده می‌توان با مولد‌سازی آن را به اتمام رساند و به حمل و نقل بین جاده‌ای تسهیل ببخشید.

   در رابطه با مالیات چه تصمیماتی اخذ شده است؟

بخش دیگر در رابطه با مالیات است، در کشوری که تا به حال به نفت اتکا کرده است و سالانه حدود 3 میلیون بشکه نفت می‌فروخت مشخص است که تحریم اقتصادش را دگرگون می‌کند. اکنون فروش نفت ما قطع نشده و فقط کم شده است. حال باید چه کرد؟ یکی از راهکارهای جبران جای خالی نفت در بودجه مالیات است. نزدیک به 130 هزار میلیارد تومان از بار بودجه روی دوش مالیات است، سوال این است که آیا ما ظرفیت مالیاتی داریم؟ آیا پایه‌های مالیاتی را می‌توانیم توسعه دهیم؟ آیا از مالیات بر مسکن و عایدی سرمایه و مجموع درآمدها می‌توان درآمد کسب کرد؟

پاسخ این است که بله می‌توان چون مالیات این ظرفیت را دارد که به صورت کلی بودجه مملکت را به دوش بکشد و این برای برنامه‌ریزی 3 سال آینده بسیار عالی است. در این بین توجه بر این است که اخذ مالیات باید به گونه‌ای باشد که به مردم فشار وارد نشود و معافیت‌های مالیاتی نیز در مقابل به حداقل برسد و همچنین در این راستا پایه‌های مالیاتی توسعه پیدا کند و منابع جدید مالیاتی ایجاد شود البته مشروط به آنکه یک سیستم و سامانه قوی مودیان مالیاتی داشته باشیم که به صورت شفاف و هوشمندانه عمل کنند و من امیدوارم که تمام بندهای این لایحه اصلاحی در نهایت منجر به یک نظام تامین اجتماعی کارآمد شود یعنی طبقات پایین و 5 دهک اول درآمدی باید به صورت کامل تحت پوشش قرار بگیرند و فاصله طبقاتی به حداقل برسد. عدالت اجتماعی بروز و ظهور پیدا کند و مردم در مورد اشتغال، بهداشت، آموزش و بیمه بیکاری خود به یک آرامش نسبی برسند و زندگی‌شان به ثبات رسیده و در نهایت چتر سیاست‌های تامین اجتماعی به صورت قوی بالاسر مردم باشد که احساس نگرانی نداشته باشند.

   این روزها فضای اخبار در جامعه بسیار نا‌امید‌کننده است. بسیاری نگرانند که اقتصاد ایران به همین راحتی نتواند خود را احیا کند. چه نظری دارید؟

نباید به مردم ناامیدی داد چرا که نا امیدی از مرگ بدتر است. ما یک شوک سنگین اقتصادی را پشت سر گذاشته‌ایم اما درحال حاضر اتفاق‌های خوبی در اقتصاد ما افتاده است. اقتصاد ما شوک سنگینی را که متحمل شد بحث قیمت ارز بود. باید بدانیم سال‌های سال بین متولیان اقتصاد بحث بود که ارز باید در کجا قرار بگیرد؟ برای اینکه ارز شاخصی است که هم تولید و هم صادرات را به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد و بازارهای بورس، مالی، مسکن، خودرو، طلا، سکه و غیره را متاثر می‌کند.

اکنون ارز آزاد به 11 هزار تومان رسیده است و اولین آثار این نوسانات در تولید خود را نشان داده است. با این حال اوضاع از آنچه پیش‌بینی می‌شد بهتر است، مثلا همه فکر می‌کردند ایران در سال 98 به رشد اقتصادی منفی 15 درصد می‌رسد اما رشد اقتصادی منهای نفت منفی نشد. به هر حال منفی نشدن آن اتفاق خوبی بود چون ما یک شوک وحشتناک را پشت سر گذاشتیم. زمانی‌که همه امید یک کشور به فروش نفت بود و این میسر نشد، زیر پای ایران خالی شد مثل یک خانواده‌ای که وابسته به حقوقی در ماه برای زیستن است و ناگهان این حقوق قطع می‌شود.

به هر حال این خانواده نابود نمی‌شود اما دچار شوک موقتی می‌شود. این به این معنا نیست که دیگر این خانواده نمی‌تواند به خود بیاید و دوباره روی پای خود بایستد. باید امید داشت.

   اوضاع را چگونه تحلیل می‌کنید؟ برخی می‌گویند نشانه‌های بهبود در اقتصاد ایران ظاهر شده است.

اکنون برخی نشانه‌های امیدبخش وجود دارد. مثلا شاخص‌های تورم روند نزولی به خود گرفته، بازار ارز به یک ثبات نسبی رسیده و صادرات ما از لحاظ وزنی در شش ماه نخست سال 30 درصد رشد داشته است. در این اوضاع بانک مرکزی 18 میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه تخصیص داده است و اکنون اعلام کرده است هرکه می‌خواهد ثبت سفارش انجام دهد بیاید ما به آن پول می‌دهیم، از طرفی بیکاری و اشتغال در شش ماهه اول مخصوصا سه ماهه دوم سال وضعیت خوبی پیدا کرده است، شاخص بورس اکنون در عالی‌ترین وضعیت خود به سر می‌برد. اگر قرار باشد اقتصاد کشوری علامت منفی دهد یا باید از طریق بورس باشد یا ارز، اشتغال، صادرات و تولید. من با تولید‌کنندگان که صحبت می‌کنم با وجود مشکل نقدینگی، می‌گویند در این 40 سال هیچ‌گاه حال تولید به اندازه امروز خوب نبوده است. اکنون دولت هم تصویب کرده است که 120 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی به عنوان سرمایه در گردش در اختیار تولیدکنندگان قرار دهد که این برای تولیدکنندگان بهشت است. درست است که حجم نقدینگی ما بالا است اما این درحال کنترل شدن است که آثار مخرب برای بازارهای دیگر نداشته باشد. باید امید داشت چون اقتصاد ایران در حال ریکاوری است. شاخص‌ها نشان می‌دهد که ما بدون نفت هم می‌توانیم به راه خود ادامه دهیم و بدون نفت هم می‌توان به رونق و شکوفایی رسید.

مردم در مرحله‌ای خیلی سختی کشیدند و بیشترین فشار هم روی اقشار ضعیف بوده است. تورم اکنون دیگر به صورت فزاینده افزایش پیدا نمی‌کند. گوشت دیگر کیلویی 120 هزار تومان نیست و به 80 الی 90 هزار تومان رسیده است و این میزان برای یک‌سری اقشار مبلغ بالایی است؛ بنابراین سرعت و قدرت رشد تورم پایین آمده است.

   چه ارزیابی از وضعیت دهک‌های پایین درآمدی دارید؟

 ما خوب نتوانستیم به دهک‌های پایین درآمدی رسیدگی کنیم. این افراد هم به لحاظ اجاره مسکن و هم تهیه اقلام خوراکی که بالاترین تورم را هم دارند در فشار هستند و دولت باید توجه بیشتری به پایین درآمدها داشته باشد تا از دست نروند. البته کارهایی را هم انجام داده است بطور مثال دریافتی‌های کمیته امداد و بهزیستی را تا 6 برابر افزایش داده است و به نظر من باز هم این تغییرات تغییرات جزئی است و دولت باید بیشتر از این‌ها تمرکز خود را بر اقشار ضعیف قرار دهد.

اخیرا بسیاری می‌گویند یارانه نقدی مردم را قطع کنید اما من نه تنها مخالف قطع یارانه مردم هستم بلکه معتقدم این مبلغ را باید افزایش داد، مخصوصا اگر قرار باشد تغییراتی در قیمت حامل‌های انرژی رخ دهد باید در یارانه مردم هم تغییرات صورت بگیرد تا مردم نبود یارانه انرژی را احساس نکنند. دولت می‌تواند این اقدام را از محل منابع حذف یارانه‌های پنهان به دست بیاورد.