مردم، قدرت و منافع (85)

۱۳۹۸/۰۷/۰۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۳۵۵۷
مردم، قدرت و منافع (85)

نوشته:  جوزف  استیگلیتز|

ترجمه:  منصور   بیطرف|

فصل  ششم

   چالش فناوری‌های نو

   تنظیم کردن داده‌ها و استفاده از آن

اگر مقادیر زیادی از داده‌ها در دستان تعداد نسبتا اندکی از شرکت‌ها باشد، پیامدهای اجتماعی زیادی برای قدرت بازار، حریم خصوصی و امنیت داشتن آن داده‌ها به وجود خواهد آمد. ما باید نگران این موضوع باشیم. دولت با هدف اینکه چه واکنشی باید نسبت به آن داشته باشد می‌تواند نقش‌های متنوعی را بازی کند مثلا مالکیت داده‌ها را ارزیابی کند و اینکه مقرراتی را مبنی بر اینکه چگونه می‌توان از داده‌ها استفاده کرد وضع نماید. اروپا چندین گام اولیه را برداشته است. البته، غول‌های فناوری گلایه می‌کنند که مقامات اروپا، این کارها را به این خاطر می‌کند که آنها ضد امریکایی هستند. اما آنها اشتباه می‌کنند.اروپا به این خاطر این اقدامات را می‌کند که قانون آنها را ملزم ساخته تا بازار را رقابتی نگه دارد و اینکه در سراسر اروپا نسبت به حفظ حریم خصوصی نگرانی‌هایی وجود دارد. ایالات متحده در برداشتن این دعوی کند عمل کرده است، حداقل اینکه بخشی از غول‌های فناری نفوذ سیاسی دارند. یک پیشنهاد برای مهار قدرت غول‌های فناوری و سوءاستفاده‌ای که آنها می‌کنند این است که مالکیت داده‌های شخصی فرد را به خود فرد بسپاریم. این به آن معنی است که هر شرکتی که می‌خواهد از داده‌ها استفاده کند می‌تواند آن را به یک قیمتی بخرد و فرد می‌تواند در صورت هر سوءاستفاده‌ای از آن، شرکت را تحت پیگرد قانونی قرار بدهد. همچنین آن به این معنی است که حداقل برخی از ارزش‌های داده‌ها به فرد تعلق دارد تا به شرکت‌های فناوری. تلاش‌هایی صورت گرفته تا حداقل به فرد کنترل روی داده‌هایش داده شود – در اروپا افراد باید صریحا به گوگل اجازه استفاده از داده‌هایشان را بدهند. وکلای بازار آزاد از چنین راه‌حلی حمایت می‌کنند: بگذارید خود فرد تصمیم بگیرد. بنابراین برخی از بنگاه‌های اینترنتی به افرادی که به آنها اجازه استفاده از داده‌هایشان را می‌دهند تخفیف کوچکی را روی قیمت‌هایی پیشنهاد می‌دهند، که اکثر مشتریان با انجام چنین کاری موافقت می‌کنند. رییس یک بنگاه با صدای بلندی به من گفت که بنگاه او چقدر ارزان، داده‌هایی را که برای بنگاه بسیار باارزش بوده است به دست آورده و اینکه این پولسازی چقدر موفق بوده است.  برخی دیگر می‌گویند بگذارید همین روند ادامه یابد. فرد آزادانه تصمیم می‌گیرد که به دیگران اجازه استفاده از داده‌هایش را می‌دهد. اما حوزه‌های زیادی وجود دارد که ما به عنوان یک جامعه تصمیم می‌گیریم که در تصمیمات از قید و بند رها شده افراد دخالت کنیم. مجموعه‌های دیگری وجود دارد که ما افراد را منع می‌کنیم تا در رفتارهایی که فقط به خودشان آسیب می‌زنند درگیر شوند از قبیل مشارکت در برنامه‌های هرمی یا فروختن اعضای بدن. همین بحث را هم می‌توان برای داده‌ها به‌کار برد، حتی شدیدتر، از زمانی که داده‌های یک فرد در ترکیب با داده‌های دیگران، می‌تواند توانایی شرکت‌ها را در استثمار هر فرد در اقتصاد تقویت کند. افراد واقعا متوجه نمی‌شوند که چه کارها که نمی‌توان با داده‌هایشان کرد به ویژه انکه اگر آن داده‌ها در دستان افراد غلطی بیفتد. آنها حتی نمی‌دانند تا چه اندازه نسبت به بنگاه‌هایی که داده‌هایشان را دارند امنیت کافی را اعمال می‌کنند، آگاهی دارند. اکثر این افراد حتی قوانین را نمی‌دانند یا آنکه پیامد درز کردن داده‌ها چیست. مثلا سیستم حقوقی مغرضانه امریکا را در نظر بگیرید که عدالت آن در حداقلترین ممکن بسیار گران قیمت است. رسوایی اکویی فاکس، فریب یک بخش شرکتی امریکا را به خوبی به تصویر کشید. این شرکت که داده‌های افراد را جمع‌آوری کرده بود که عمدتا بدون اجازه آنها بود در سال 2017 یک درز عظیم داده‌ای از آن روی داد که امکان آن را به وجود آمد که اطلاعات 150 میلیون امریکایی در یک دزدی سرفت شود. آنها نه‌تنها نتوانسته بودند که داده‌ها را ایمن سازند بلکه بعدا تلاش کردند که از آن درز پول هم دربیاورند و افراد را وادار کردند که یک رضایت نامه‌ای را امضا کنند که فقط در آن مشخص شود که پیگیری کنند که داده‌های آنها چطور به بیرون درز پیدا کرده است .