تله سبدگردانی غیرمجاز در کمین هیجان سرمایهگذاری
گروه بورس|سمیرا ابراهیمی|
بورس در حال رکورد زنیهای پیاپی است و شاخص لحظهای آرام نمیگیرد. یک روز 9 هزار واحد صعود میکند و روز دیگر 3 هزار واحد افت میکند. البته این هزار واحدهایی که حرفشان است، دیگر به اندازه هزار واحدهای 2 سال پیش ارزش ندارند. زیرا هرچقدر که رقم شاخص بیشتر رشد میکند، به این معناست که افزایش رشد درصدی نیاز به ارقام بالاتری دارد. به عبارتی رشد 9 هزار واحدی روز دوشنبه، تنها 3.5 درصد افزایش شاخص کل را به همراه داشت.
واقعیت این است که موج خوشبینی با تکیه بر کسب بازدهیهای بالا طی ماههای اخیر یا بهتر است بگوییم از ابتدای سال جاری؛ جریان پول را بیش از پیش به دروازههای بازار سهام هدایت کرده است. روندی که انتظار میرود همچنان ادامه داشته باشد.
یکی از این بهانههای بهبود وضعیت معاملاتی پیش آمده در بورس تهران، خوشبینی نسبت به فضای سیاسی است که توانسته است مسیر حرکت پرشتاب شاخص را هموارتر کند. بدون شک در چنین شرایطی، کم شدن سایه ریسکهای غیرسیستماتیک یکی از عوامل اصلی چنین واکنشی از سوی سرمایهگذاران است؛ چراکه یکی از اصلیترین ریسکهای موجود در بازار سهام، ریسکهای سیاسی است. واکنش سرمایهگذاران در روزهای گذشته نشان از انتظار آنها برای کمرنگتر شدن این ریسک دارد. پیش از این، برخی از تحلیلگران بازار، معتقد بودند که سقف 300 هزار واحدی شاخص، تنها میتواند با بهبود اخبار سیاسی بشکند و اکتفا به همین گزاره میتواند این موضوع را ثابت کند که بازار، در حال پیش خور کردن گشایشهای سیاسی است.
حال اگر به شایعات و پیشبینیها مبنی بر اینکه گفته میشود شاخص کل تا پایان سال به رقم 420 هزارواحد میرسد، توجه کنیم، میبینیم که تا آن رقم، حدود 40 درصد رشد باقیمانده است. در حالی که در نیمه اول سال جاری، شاخص کل بورس 70 درصد رشد کرد.
هجوم پول هیجان زده به بازار
اگر این روزها پای صحبت کارگزاران و مشاوران سرمایهگذاری و بطور کلی دست اندرکاران حوزه بازارسرمایه بنشینیم، از خیل عظیم تازه واردانی حرف میزنند که دیگر به بانک و مسکن و ارز و طلا، امید سودآوری ندارند و به جای آن میخواهند به بورس بیایند. افزایش چشمگیر ارزش بازار نیز به دلیل ورود همین افراد است.
حال اگر ورود این سرمایههای جدید، به درستی مدیریت نشود، احتمال ضرر در وهله اول برای خود سرمایهگذاران و در وهله بعدی، احتمال سقوط برای کل بازار وجود دارد. به همین دلیل، گفته میشود که باید از ابزارهای سرمایهگذاری غیر مستقیم یا معاملات الگوریتمی برای مدیریت دارایی در بورس استفاده شود.
کدام سرمایهگذاری غیرمستقیم؟
سرمایهگذاری غیر مستقیم در بورس هماکنون به 2 روش ورود از طریق صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یا ورود از طریق سبدگردانیها انجام میشود. میزان سودآوری سرمایهگذاری در هر یک از این روشها، مستقیما به میزان ریسکپذیری افراد بستگی دارد.
سبدگردانی از خدمات قابل ارایه توسط کارگزاریها و سایر شرکتهای دارای مجوز از سازمان بورس است. با بستن قرارداد سبدگردانی، سرمایهگذار مسوولیت مدیریت دارایی و معاملات اوراق بهادار را به افراد خبره که مهارت و دانش و تجربه برای اینکار را دارند واگذار میکند. این خدمات بطور اختصاصی به سرمایهگذار بصورت جداگانه ارایه میشود. در واقع ورود به بورس از طریق سبدگرانی به این صورت است که آزمونی از سرمایهگذار گرفته میشود که طی این آزمون، میزان ریسکپذیری وی سنجیده میشود. سپس مدیریت دارایی وی بر اساس میزان ریسکپذیری و بازدهی که انتظار دارد، انجام میشود. بطور مثال گاهی دیده میشود که دو سبد در دست یک مدیر سبد است، اما یکی از آنها 200 درصد بازدهی داشته، در حالی که دیگری بازدهی 400 درصدی دارد. دلیل این اختلاف بازده، ریشه در میزان ریسکپذیری سرمایهگذار این سبدها دارد. روش دیگر نیز استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری است که در یک طیف از کم بازده به پربازده به صورت درآمد ثابت، مختلط و درسهام هستند. صندوقهای سرمایهگذاری مختلف دارای بازده و ریسک متفاوتی هستند. صندوقهای با درآمد ثابت که بیشترین درصد سرمایهگذاری را در اوراق بهادار با درآمد ثابت و سپرده بانکی دارد جزو کمریسکترین صندوقها بوده و همچنین بازده مورد انتظار آنها کمتر از بقیه صندوقهاست. در مقابل صندوقهای سهامی بیشترین ریسک و بازده مورد انتظار را دارند. این صندوقها بیشترین درصد سرمایهگذاری را در سهام و حق تقدم سهام انجام میدهند. بنابراین ریسک این صندوقها بیشتر از سایر انواع صندوقهاست. در مقابل این دو گروه، صندوقهای مختلط قرار دارد که با ایجاد توازن در ترکیب داراییهای خود رویه متعادلتری را در ریسک و بازده اتخاذ کردهاند.
این صندوقها تقریباً بطور یکسان هم در سهام و حق تقدم سهام و هم در در اوراق بهادار با درآمد ثابت و سپرده بانکی سرمایهگذاری میکنند. رصد وضعیت صندوقها در سامانه فیپیران، گویای آن است که در صندوقهای درآمد ثابت طی یک سال اخیر بازده از 179 درصد تا 37 درصد بوده است. رقم بازده یک سال اخیر صندوقهای مختلط نیز در بالاترین حد 123 درصد تا همان 37 درصد، مشابه حداقل بازده صندوقهای درسهام است. در بخش صندوقهای درآمد ثابت نیز مشاهده میشود که بازدهی از 67 درصد تا صفر است.
خطر سبدگردانیهای زیرپلهای
در بازار سرمایه نیز مانند تمام بازارها، فرصت طلبانی وجود دارند که از ضعف اگاهی مردم سوءاستفاده میکنند. نمونه بارز آنها، سبدگردانیهای غیرمجازی هستند که عمدتا به صورت شخصی و در برخی از موارد نیز به صورت شرکتی اقدام به جمعآوری وجوه مردم کرده و به این وسیله فعالیت سبدگردانی را انجام میدهند. این موضوع عمدتا از طریق کدهای سهامداری خود افراد انجام میشود، در واقع امکان دزدیده شدن پول، کمتر وجود دارد، اما مجوز سبدگردانی و مدیریت صندوق، مجوز تزئینی نیست. بلکه بر اساس مهارت و دانش مالی افراد و شرکتهایی که اقدام به اخذ مجوز میکنند، این مجوزها از سوی سازمان بورس صادر میشود. همچنین سرمایه ثبتی شرکتهای خواهان مجوز نیز در زمان اخذ، مهم است که بتوانند در صورت نیاز، جبران مافات کنند. بنابراین استفاده از این سبدگردانیهای زیرپلهای، نه تنها ریسک بازدهی را افزایش میدهد، بلکه در بدترین حالت، ممکن است کل سرمایه را نیز به صورت دزدیده شدن یا ضرر کامل، از بین ببرد. ضمن آنکه هیچ امکانی برای رصد وضعیت فعالیت این دسته از سبدگردانیها وجود ندارد و امکان پیگیری سرمایههای از دست رفته نیز عملا وجود ندارد.