فروش کاغذی، مقدمه توسعه تجارت طلای سیاه
بنا بر آنچه که یک کارشناس حوزه بورس نفت مطرح کرده است، اگر بخواهیم در حوزه تجارت نفت فعال شویم، باید کانونی با هدف پیوست بخش صنعت و بازارهای مالی فعال شود؛ همچنین باید فروش کاغذی نفت را در نظر داشته باشیم.
به گزارش مهر، این کارشناس حوزه بورس نفت با اشاره به اینکه به نظر میرسد وزارت نفت، استراتژی منسجمی در تجارت نفت ندارد، گفت: با وجود اینکه قدمت تجارت نفت در ایران، حدود ۵۰ سال است، اما همواره در ادوار مختلف در پایینترین سطح تجارت نفت فعالیت کرده است، به عبارتی دیگر همواره به خامفروشی نفت کشور پرداختیم و توسعه چندانی مطابق با شرایط بینالمللی در این بخش نداشتهایم.
وی افزود: ما بر اساس نیازهای بینالمللی در بخش تجارت نفت عمل نکردیم و همیشه توان داخلی ما مستقل از دنیا نبوده است؛ به این معنا که در مسیر ایجاد زنجیره ارزش گام جدی برداشته نشده و این موضوع، مربوط به دوران کنونی نیست و دامنه آن متوجه کل دوران شکلگیری تجارت نفت در ایران است.
این کارشناس بورس نفت با بیان اینکه در بحث بازاریابی برای فروش کالاهای خود نیز دچار مشکل هستیم، ادامه داد: در شناسایی بازارهای آینده خود بهشدت ضعف داریم؛ به خصوص اینکه با توجه به محدودیتهای وزارت نفت در حوزه تجارت طلای سیاه، به نظر میرسد این وزارتخانه بیشتر مایل به خام فروشی نفت به مشتریان خارجی است تا اینکه نسبت به فراوری آن در داخل کشور
تمرکز یابد.
به گفته مردانی، در حوزه تجارت نفت آنچه موجب انسجام استراتژیک میشود، حرکت در مسیر زنجیره ارزش است. امروز در کشور محور مطالعات بر اساس استراتژیک بودن نفت است در حالی که به جرات میتوان گفت نفت، یک کالای ژئوپولتیک است؛ به همین دلیل است که بیشتر تاثیرپذیر است تا اینکه تاثیرگذار باشد.
وی اظهار داشت: اگر بخواهیم در حوزه تجارت نفت فعال شویم، باید کانونی با هدف پیوست بخش صنعت و بازارهای مالی فعال شود که مقدمه آن بورس نفت است.
باید علاوه بر فروش فیزیکی نفت در بورس، فروش کاغذی نیز داشته باشیم؛ به عبارتی دیگر باید بتوانیم عوامل موثر بر قیمت نفت را در درون کشور تعریف کنیم.
این کارشناس حوزه بورس نفت، خرید و فروش نفت کشورهای دیگر در بورس نفت را یکی از گامهای موثر در راستای کارآمدتر شدن بورس نفت و تجارت نفت عنوان کرد و گفت: درجه باز بودن تجارت، گشایش شرایط واردات و صادرات آن است. البته توان داخلی در این حوزه بسیار مهم است، اینکه بتوانیم جذابیت ایجاد کنیم در صنعت نفت به انجام فعالیت دقیق ما باز میگردد.وی معتقد است که ایران هنوز در نقاط استرتژیک صنعت نفت خود یا وابسته بوده یا توانایی ندارد؛ ضمن اینکه علاقهای به استفاده از توان داخلی وجود نداشته است؛ به این معنا که میتوان گفت یکی از مهمترین دلایل راهاندازی پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس، را میتوان راهکاری برای مدیریت مصرف میعانات گازی تولیدی کشور دانست که صادرات در دوران تحریم با چالش مواجه شده بود.